معلم

ما همه به هم ربط داریم
زهره قاسمیان می‌گوید: اگر کودکان و نوجوانان خود را باور نداشته باشند و در اجتماع نیز تحقیر شوند مخرب خواهند شد. در واقع تحقیر بچه‌ها جامعه را تهدید می‌کند. ما با ویروس کرونا فهمیدیم که حتی غذا خوردن دیگران به ما ربط دارد بنابراین رفتار‌های ما نسبت‌به یکدیگر اهمیت دارد و در نتیجه ما موظف هستیم که در زندگی مثبت عمل کنیم، زیرا همه ما به هم ربط داریم. همیشه به دانش‌آموزانم گفته‌ام که کنکور یکی از امتحان‌های زندگی آن‌هاست و آخری نیست.
تدریس خلاقانه
خودش را مصداق عبارت لقمان را گفتند ادب از که آموختی، گفت از بی‌ادبان می‌داند و می‌گوید: وقتی با همکارانم صحبت می‌کنم می‌بینم که بیشتر آن‌ها خاطراتی از معلم انشان دارند که باعث پیشرفت یا افول زندگی‌شان شده است. بنابراین همیشه به خودم تلنگر می‌زنم که حتی اگر روزی بی‌حوصله باشم، یک حرف یا رفتار اشتباه من می‌تواند تأثیری ماندگار و جبران نشدنی روی دانش‌آموز داشته باشد بنابراین همیشه مراقب رفتارم هستم.
معلم قدیمی تبادکان بیشترین سال‌های خدمتش را در مناطق محروم سپری کرده است
زهرا اشرف معلم پرورشی تبادکان می‌گوید: بیشتر خانواده‌های مناطق حاشیه‌ای و روستایی با مشکلات اقتصادی و اجتماعی متعددی روبه‌رو هستند. برخی خانواده‌ها به‌دلیل فوت و اعتیاد یکی از والدین، بیکاری و فقر اقتصادی از لحاظ ساختار خانوادگی دچار مشکلات زیادی بودند. اگر کاری برای این خانواده‌ها انجام نمی‌شد، کانون این خانواده دچار از هم پاشیدگی شده و سرنوشت نامعلومی در انتظار دانش‌آموز بود، به همین دلیل از طریق ارتباطی که با چند نفر از خیران داشتم، توانستیم برای تعدادی از پدران بیکار دانش‌آموزان اشتغال‌آفرینی کنیم.
مدیر مدرسه سمپاد از اهمیت تربیت شهروندان مسئولیت‌پذیر می‌گوید
با آنکه سال‌ها از درس‌دادنش در روستای محروم سرخس می‌گذرد، اما بهترین سال‌های تدریس و کارش را همان سال‌ها می‌داند و از آن روزها با یک دنیا حسرت یاد می‌کند: شاید به‌نظر خیلی از افراد زندگی در روستا سخت است، اما تجربه‌ام می‌گوید که زندگی روستایی لذت‌بخش است. در روستا امکانات گرمایشی و سرمایشی نبود، سرویس رفت و برگشت درست و حسابی نداشتیم، کمترین امکانات اولیه زندگی و بهداشتی دردسترس بود، اما آنچه تمام این نداشته‌ها را کمرنگ می‌کرد لطف خوش و محبت و احترامی بود که آن‌ها به معلم و آموزش داشتند.
خادمی، دور از حرم!
برای کسی که لذت خادمی امام رضا (ع) را تجربه کرده، از دست دادن این نعمت دشوار است. این را اکرم شهیدی، فرهنگی بازنشسته که تا سال گذشته در حرم به عنوان خادم مشغول خدمت بود، می‌گوید و ادامه می‌دهد: «متأسفانه به علت مشکلات خانوادگی و بیماری خودم و فرزندم از سال گذشته دیگر نتوانستم خدمت به زائران را ادامه دهم. از روزی که به حرم نرفتم دلتنگ شدم. هر باری که این طوری می‌شوم لباس خادمی‌ام را می‌پوشم. لباسی که برایم خوش یمن بود و همیشه گره از مشکلاتم گشوده است.»
کل حقوق حق‌التدریسم، کرایه رفت و آمد به تبادکان نمی‌شد!
نازلی خزاعی معلم دلسوز منطقه تبادکان می‌گوید: بیشتر حقوقی که به عنوان حق‌التدریس می‌گرفتم، صرف هزینه کرایه و مخارج رفت وآمد می‌شد. پدر و مادر و خانواده‌ام بارها از من خواسته بودند که معلم ی را کنار بگذارم و دنبال کار دیگری بروم، اما در تمام این سال‌ها تنها به عشق تعلیم و تعلم دانش‌آموزان مناطق محروم، سختی‌های مسیر و مشکلات فراوان را تحمل‌ کردم تا اینکه بعد از 12سال به عنوان نیروی رسمی آموزش و پرورش استخدام شدم.
لیلا ارمغان دو سال پیاپی مدیر نمونه کشوری در منطقه آموزشی تبادکان شد
لیلا ارمغان با 31 سال سابقه تدریس می‌گوید: از ابتدای خدمت، به مناطق دورافتاده و حاشیه شهر اعزام شدم که بعضا 60 تا 70کیلومتر از شهر فاصله داشت. رفت و آمد به این روستاها به‌ویژه در اوایل دهه70 بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود و بیشتر درآمدی که از راه معلم ی کسب می‌کردیم، صرف هزینه رفت و آمد می‌شد، اما بازهم به عشق بچه‌های حاشیه شهر و دانش‌آموزان روستایی که برخی از آن‌ها سرشار از استعداد بودند، رنج سفرهای روزانه را به جان می‌خریدم و به حرفه خود عشق می‌ورزیدم.