علی دوستی؛ مدیر خلاقی که مدرسه را برای بچهها شیرین کرده است
از بازی در ارتفاعات برفگیر روستای پردان تا کار در مدارس مناطق کمبرخوردار مشهد، مسیر پر از مهر و استقامت علی دوستی است؛ کودکی که زیر نور فانوس درس خواند و یک ماشین بازی پلاستیکی که از معلم کلاس اولش هدیه گرفت، جرقه عشق به معلمی را در دل او کاشت.
دوستی با ۳۴سال خدمت و با دکترای روانشناسیاش، مدارسی در محله پنجتن و شهیدقربانی را مدیریت کرد و اجرای طرحهایی، چون «بچههای آسمانی در حریم ملائک» توسط او از دل سختیها جوانه زد.
او در این مدت ثابت کرده است که یک مدیر واقعی، معماری است که با صبر و عاطفه، دیوارهای مدرسه را به پناهگاهی گرم برای دانشآموزانی تبدیل میکند که آیندهشان را با دستان او آغاز میکنند. علی دوستی اکنون مدیر دبستان چهاردهمعصوم (ع) در محله شهیدقربانی است.
کودکی در کوچهها و ارتفاعات پردان
روزهای زندگی علی دوستی در روستای پردان شهرستان زیرکوه خراسان جنوبی، با بازیهای محلی، کمک به کشاورزی و دامداری خانواده و درسهای دوران ابتدایی پیوند خورده بود.
او درباره آن دوران میگوید: سال۱۳۵۷ درست وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، کلاس اول بودم. دو سال معلم به روستای ما نیامد. با بچهها در کوچهها بازی میکردیم و وقتی هم برف سنگین میآمد، به ارتفاعات روستا میرفتیم و با هیجان سر میخوردیم. گاهی هم کمکدست پدرم بودم و در کارهای کشاورزی همراهیاش میکردم. با آنکه روزها پر از سختی و کمبود معلم بود، او هرگز درس را رها نکرد؛ «تلاش میکردم عقب نمانم و درسهایم را بخوانم. شاید در همین روزهای سخت بود که پشتکار و علاقهام به مدرسه و یادگیری شکل گرفت.»
اولین جرقههای معلمی
یکی از خاطرات شیرین زندگی هر دانشآموز، برخورد با معلمی است که مسیر آیندهاش را شکل میدهد. علی دوستی درباره معلم کلاس اولش میگوید: آقای ترکش از اصفهان آمده بود و تهلهجه شیرین اصفهانی داشت. با محبت و توجهش به من، اولین جرقه علاقه به معلمی را در وجودم روشن کرد. هیچ وقت یادم نمیرود؛ یک روز کنار پدرم نشسته بودم که آقای ترکش بهسراغمان آمد.
بعد از احوالپرسی و خوشوبش، دستم را گرفت و مرا به کلاس درس برد. همانجا یک ماشین بازی پلاستیکی هم هدیه داد؛ این کارش شروع یک تحول بزرگ در من بود. آنقدر با او دوست شدم که حالا بعداز حدود پنجاهسال، هنوز با او در ارتباط هستم، هر سال روز اول مهر و روز معلم به او زنگ میزنم و با هم صحبت میکنیم.
درکنار یاد معلم، یاد مادر مرحومش نیز همیشه همراهش است؛ «آن زمان توی روستای ما برق نبود. گاهی شبها بیدار میشدم و درس و مشقهایم را زیر نور فانوس مینوشتم. مادرم خدابیامرز شبها کنار من بیدار میماند. سواد قرآنی داشت و جزء سی قرآن را هم از بر بود. قرآن میخواند تا من تنها نباشم و بتوانم با آرامش درس بخوانم. حتی زمانیکه ساعت نداشتیم، تا اذان صبح کنارم مینشست و من را تشویق میکرد. فکر میکنم بعد از آقای ترکش، علاقه من به معلمی را مادرم در وجودم نهادینه کرد.»
چالشها و شیرینیهای اولین مأموریت
پس از پشتسرگذاشتن دوره ابتدایی و راهنمایی، علی دوستی در کلاس دوم متوسطه تصمیم گرفت آرزوی کودکیاش را محقق کند: ورود به مسیر معلمی. پساز گرفتن دیپلم، سال۱۳۷۰ وارد دانشگاه تربیت معلم شهرستان تربت حیدریه شد و دو سال بعد، برای تدریس به یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان درمیان، روستای نوزاد، اعزام شد.
او درباره آن روزها میگوید: باید به روستای نوزاد میرفتم که حدود ۲۵۰کیلومتر با زادگاهم فاصله داشت. کیفم را بستم و راهی شدم. یکی از اقوام ما هم در همان روستا معلم بود. هنوز هم روزی که مینیبوس جلو ورودی روستا توقف کرد، از یادم نمیرود. دانشآموزان با شور و ذوق به استقبال آمدند. کیفم را گرفتند و هرکدام یک تکه از لوازمم را برداشتند و با خوشحالی تا محل اسکان همراهیام کردند. قبلاز رسیدنم دوستم به بچهها گفته بود که من قرار است بیایم و آنها بیصبرانه منتظر بودند.
برایم همیشه اصل، خدمت به دانشآموزان بود؛ بهویژه آنهاکه شرایط سختتری داشتند
چهارسال زندگی و تدریس در این روستا، برای او پر از خاطرات شیرین و آموزنده بود؛ میگوید: یکی از بهترین روزهای خدمتم در نوزاد گذشت. شب و روز در روستا زندگی کردم و مردم همیشه با محبت و احترام از ما پذیرایی میکردند. معلمان را «آقای مدیر» صدا میزدند. شبها به خانههای گرمشان دعوت میشدیم و از دسترنج و محصولاتشان برایمان هدیه میآوردند. احترام ویژهای برای معلم قائل بودند. الان هم اگر آموزشوپرورش بعداز ۳۴سال بخواهد، با دل و جان دوباره به آنجا برمیگردم.
خدمت در مشهد و مدیریت مدارس بزرگ
سال۱۳۷۶، علی دوستی پساز چند سال خدمت در نهبندان به مشهد منتقل شد و فعالیت خود را در آموزشوپرورش ناحیه یک آغاز کرد. خودش با لبخند میگوید: قرار بود فقط دو سال اینجا بمانم و بعد برگردم شهرستان خودمان؛ اما حضور در کنار بارگاه امامرضا (ع) و حال و هوای معنوی مشهد باعث شد تصمیم بگیرم بمانم و خدمتم را همینجا ادامه دهم.
در سالهای نخست حضورش، در مدارس المهدی (عج) و امام هادی (ع) که مخصوص دانشآموزان یتیم و تحت پوشش بهزیستی بود، به تدریس پرداخت. بعدها در سال۱۳۷۹ بهعنوان مدیر مدرسه امام هادی (ع) منصوب شد و ۱۰ سال این مسئولیت را با عشق و دلسوزی ادامه داد.
او درباره نگاهش به مدیریت میگوید: برایم همیشه اصل، خدمت به دانشآموزان بود؛ بهویژه آنهایی که شرایط سختتری داشتند. میخواستم کنارشان باشم، انگیزه بدهم و کاری کنم دغدغههایشان کمتر شود.
از آن دوران، خاطرات زیادی در ذهنش نقش بسته است، خاطراتی که هنوز با یادشان قلبش گرم میشود؛ «دو دانشآموز یتیم را از نهبندان آوردند؛ یکی پدرش زندانی بود و مادرش در تصادف از دنیا رفته بود. تلاش کردم از نظر عاطفی پشتیبانشان باشم تا حس نکنند تنها هستند. حالا که بعداز سالها هنوز با هم در ارتباطیم و میبینم زندگیشان سر و سامان گرفته و حالشان خوب است، واقعا احساس خوشبختی میکنم.»
پساز ۳۴سال خدمت، علاقه و دلبستگی او به دانشآموزان نهتنها کم نشده، بلکه هرروز پررنگتر میشود. خودش میگوید: با اینکه سالها گذشته، هنوز هم هر صبح لحظهشماری میکنم که به مدرسه برسم و بچهها را ببینم. همیشه سعی میکنم زودتر از همه بیایم، با آنها سلام و احوالپرسی کنم و آخر وقت هم با تکتکشان خداحافظی کنم. برای من چیزی شیرینتر از دیدن لبخند و رشد بچهها نیست.

نوآوریها و طرحهای مدرسه
در دوران مدیریت، آقای علی دوستی کوشیده است مدرسه را از یک فضای آموزشی صرف به محیطی زنده، پویا و سرشار از انگیزه برای دانشآموزان تبدیل کند. او باور دارد مدرسه باید جایی باشد که هر دانشآموز احساس دیدهشدن و ارزشمندی کند. به تعبیر خودش؛ «میخواستم هر دانشآموز حس کند نقش مهمی در مدرسه دارد؛ همه باید بدانند توانمند هستند و میتوانند اثر بگذارند.»
از میان طرحهای نوآورانه او، برنامه «هر دانشآموز، یک نقش» از پرطرفدارترین ابتکارات بوده است. در این طرح، هر دانشآموز مسئولیتی برعهده میگیرد؛ از نماینده کلاس و رابط تربیتبدنی تا مسئول فعالیتهای اجتماعی و مذهبی. تجربه این طرح نشان داد که اعتمادبهنفس و احساس مسئولیت دانشآموزان چشمگیرتر میشود و هیچکس خود را کمتوان یا بیاهمیت نمیداند.
طرح دیگر، «بچههای آسمانی در حریم ملائک»، پلی میان خانه، مدرسه و مسجد ایجاد کرد. در این برنامه، دانشآموزان بهعنوان مؤذن، خادم یا نمازگزار فعال در مساجد مشارکت میکنند و پس از یک ماه فعالیت، تشویق میشوند. هدف اصلی این طرح، تربیت شهروندانی اخلاقمدار و متعهد به ارزشهای معنوی جامعه است.
علاوهبراین، ابتکاراتی، چون «تلاشگران» برای تشویق کوشش روزانه دانشآموزان در درس و انجام تکالیف، و طرح «نذر دانایی» برای حمایت تحصیلی از دانشآموزان ضعیف و برگزاری کلاسهای رایگان تقویتی، از دیگر جلوههای مدیریت انسانمحور آقای دوستی بوده است. حتی برنامه «یک روز بدون کیف و کتاب» با هدف ایجاد فضایی شاد، بدون اضطراب و پرنشاط طراحی شده است تا دانشآموزان علاوهبر یادگیری، لحظات خوش و پویایی را در مدرسه تجربه کنند.
آقای دوستی با نگاهی پرمهر و آیندهنگر میگوید: تمام تلاشم این است که بچهها درس بخوانند، رشد کنند، اخلاق بیاموزند و هرروز با عشق و انرژی وارد مدرسه شوند.
خلاصه ۳۴سال تجربه
علی دوستی باور دارد که مدیریت مدرسه، بیش از هر چیز، برپایه صبر، نظم و برخورد انسانی استوار است. به گفته او، در مدرسه فقط برنامهریزی و انضباط کافی نیست؛ بلکه مدیر باید بتواند با قلبی آرام و رفتاری مهربان، همه را در مسیر رشد و آرامش هدایت کند.
او با تجربه سالها کار در محیط آموزشی میگوید: هیچچیز بهتر از صبر پاسخ نمیدهد. والدین و دانشآموزان ممکن است درگیر مشکلات اقتصادی یا خانوادگی باشند و گاهی با ذهنی خسته به مدرسه بیایند. اگر با محبت و صبر از آنها استقبال کنیم، همهچیز آرام میشود و راهِ درک و تفاهم باز خواهد شد.
به باور آقای دوستی، رفتار انسانی و نگاه مهربانانه اساس موفقیت یک مدیر مدرسه است. او همواره تلاش کرده است فضای مدرسه را همچون خانوادهای صمیمی و امن بسازد، جایی که احترام و مهر جایگزین برخوردهای سخت یا رسمی شود؛ «همیشه سعی کردهام مدرسه را مانند خانواده ببینم. با دانشآموزان و اولیا با محبت رفتار میکنم و همین باعث شده است هیچگاه اختلاف یا تنش جدی میان ما پیش نیاید.»
علیآقا با تکیه بر سالها خدمت در آموزشوپرورش، مدرک دکترای روانشناسی تربیتی را اخذ کرده است. حاصل ۳۲سال زندگی مشترک او، سه فرزند موفق است که در مسیر تخصصی خود پیشرو هستند. سهیلا بیستوهشتساله کارشناسی ارشد دارد و مسیر خدمت خود را در آموزشوپرورش ادامه داده و هماکنون در یکی از مدارس ناحیه۷ مشهد مشغول به کار است.
سعی کردهام مدرسه را مانند خانواده ببینم. با دانشآموزان و اولیا با محبت رفتار میکنم تا اختلاف یا تنش جدی پیش نیاید
سجاد ۲۶ سال دارد و پساز اخذ مدرک تخصصی در رشته برق، در بخش خصوصی فعالیت میکند. سامان هم شانزدهساله است و در کلاس نهم در یکی از مدارس نمونهدولتی مشهد درس میخواند.
دلسوز بچههاست
کیان غزنوی، دانشآموز کلاس ششم
حدود پنجسال است که در این مدرسه درس میخوانم و یک سال هم عضو شورای دانشآموزی بودهام و در آن زمان، ارتباط بیشتری با آقای دوستی پیدا کردم. او همیشه به فکر مدرسه است و دوست دارد همهچیز تمیز، مرتب و زیبا باشد. مراقب بچههاست و اخلاق بسیار خوبی دارد.
یادم است یک بار بین دو دانشآموز درگیری پیش آمد؛ یکی از آنها مظلومنمایی میکرد، اما آقای دوستی بهخوبی متوجه شد که چه کسی مقصر است و از حق دانشآموز بیگناه دفاع کرد. من هم که از قبل شاهد این درگیری و ماجرا بودم، از کار آقای دوستی خیلی خوشم آمد. عدالت او درس بزرگی به من داد.

به بچهها انگیزه میدهد
محسن ولینیا، پدر دانشآموز
حدود دو دهه هست که آقای دوستی را میشناسم؛ فردی دلسوز و دقیق که مسائل محله و بهویژه رشد و پیشرفت دانشآموزان برایش مهم است. سال گذشته پسرم را برای پایه اول در یک مدرسه غیرانتفاعی ثبتنام کرده بودم، اما پساز تأمل متوجه شدم که مدرسه چهاردهمعصوم (ع) با مدیریت آقای دوستی، از نظر کیفیت آموزشی و عملکرد هیچ کمبودی ندارد؛ بنابراین از ادامه تحصیل در مدرسه غیرانتفاعی صرفنظر و امسال محمدحسین را در این مدرسه ثبتنام کردم.
همه اعضای کادر مدرسه با دلسوزی و عشق برای دانشآموزان تلاش میکنند و تا امروز از روند آموزشی و تربیتی کاملا رضایت داشتهام. حدود یک ماه پیش، پسرم از خودِ آقای دوستی هدیهای دریافت کرد، هرچند دلیلش را بهخاطر ندارم، اما تأثیر آن در روحیه و انگیزه محمدحسین چشمگیر بود و هنوز با شوق از آن یاد میکند.
فراتر از وظیفهاش کار میکند
حسین مرجانی، همکار قدیمی
از سال۱۳۷۷ در این مدرسه بهعنوان معلم فعالیت میکنم. آشنایی من با آقای دوستی به پیش از سال۱۳۷۰ بازمیگردد؛ زمانی که هردو در دانشگاه تربیت معلم شهرستان تربتحیدریه تحصیل میکردیم.
آقای دوستی را همکار درجهیک، انسانی کامل، دوست و رفیقی صمیمی میدانم. او معلم و مدیری متعهد است که همیشه فراتر از وظیفهاش تلاش میکند. هدف اصلیاش این است که دانشآموزان و همکارانش بتوانند به بهترین شکل ممکن در مسیر موفقیت قدم بردارند.
آقای دوستی همکاری وظیفهشناس است و نگاهش همواره برپایه تعهد به کار و تلاش برای موفقیت در حیطه مسئولیت خود استوار است. برای او تفاوتی ندارد که کسی را از دیروز شناخته باشد یا سالها قبل؛ مهم برایش صداقت، مسئولیتپذیری و تلاش در مسیر درست است.
* این گزارش یکشنبه ۲۳ آذرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۴۲ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.
