سطلهای زباله نصبشده گوشه خیابان که هربار دستهای پر از زبالهتان را در دهان بازشان خالی میکنید، بهظاهر بیاهمیتترین بخش یک خیابان است به وقت تردد و نگاه کردن، حتی آهنگ کامیون حمل زباله که هر نیمهشب خیلی کوتاه از کوچه شنیده میشود.
اما همین بیاهمیتها، روزگاری بخش مهمی از تاریخ پشتسرگذاشته این شهر بودهاند اگر بدانید بهدلیل ناآگاهی و خلأهای فرهنگی، نبود امکانات و افزایش جمعیت، مشهد بهویژه در گزارشهای برجایمانده از اواسط حکومت قاجار، شهری کثیف است با نفسی تنگآمده از بوهای نامطبوع که گلوی زندگی مردمش را انواع بیماریها گرفته است و فشار میدهد.
درواقع مشهد در دوره قاجار، مسئولی برای جمعآوری پسماندها و زبالههای شهری نداشت، آنچنان که یک سفرنامهنویس اصفهانی در اواخر دوره قاجار نوشته است: «عمده سبب بروز امراض، کثافت هوایی است که از کثافات شهر ناشی شده است. رسم معمول این ولایت است که هرچه در هرخانه کثافت باشد، غیر از در خانهها، مدفعی (محل دفع) ندارد.»
این جمله نشان میدهد شهر کثیف و جمعیت زیاد در ادامه از مشهد، شهری با بیماریهای فراوان میسازد که نیاز به یک تغییر بزرگ داشته است؛ تغییری که با تشکیل بلدیه در سال ۱۲۸۷ خورشیدی رقم میخورد و آن، جمعآوری و تنظیف (نظافت) شهر است؛ قصهای که روایت آن، بیش از یک قرن زمان میبرد. حکایت امروز ما در آخرین روز هفته محیطزیست، روایت روندی است که طی شده است تا زباله به شکل امروزی از میانه شهر و خانههایش جمعآوری شود.
۷ اسفند ۱۲۸۸ خورشیدی، آقامیرزا هاشم خان که معاون بلدیه بوده است، جلسهای برگزار و در آن از مخارج چراغ و تنظیف شهر صحبت میکند. درنهایت هم قرار میگذارند از هر خانه صدتومانی (منزلی که قیمتش صدتومان است) یک قران و از هر منزل هزارتومانی (منزلی که قیمتش هزارتومان است) یک تومان در سال مالیات بگیرند تا بودجه بلدیه برای نظافت شهر تأمین شود.
دو سال بعد در تیر سال ۱۲۹۰ خورشیدی، اداره بلدیه گزارشی از نظافت شهر در جراید آن روز منتشر میکند که در آن، دیوار کشیدن دور قبرستان و جمع آوری خاکروبهها از چند نقطه شهر دیده میشود و این نخستین گزارش برای دفع زبالههای شهر مشهد است که ثبت شده است.
در ادامه سال ۱۳۰۸ خورشیدی یک آگهی استخدام در جراید آن زمان به چاپ میرسد که از نیاز بلدیه برای نیروی سپور خبر میدهد. در این آگهی که روزنامه آفتاب شرق منتشر کرده، چنین آمده است: «اداره بلدیه برای تکمیل امور نظافت شهر به وسیله اعلان (آگهی)، تقاضای استخدام چهل نفر سپور با ماهی هفت تومان و پنج نفر مهتر با حقوق ماهی شش تومان کرده است».
سال ۱۳۱۴ خورشیدی سال مهمی برای خدمات شهری در بلدیه مشهد است. در روزگار نبود ماشینهای حمل زباله، دکتر عبدالقاسمشیخ، رئیس بلدیه، پانزده قاطر برای شهرداری میخرد و هشت رأس از اسبهای نقلیه را میفروشد و به جای آن، شش اسب تازه نفس را به این مجموعه اضافه میکند. تا سالها کار حمل ونقل زبالهها و خاکروبههای شهر به بیرون از آن برعهده گاریهایی بود که همین حیوانات آن را میکشیدند.
در ۲۷ فروردین سال ۱۳۱۴ اتفاق خوب دیگری برای این شهر رقم میخورد؛ رئیس بلدیه آگهی دیگری به روزنامه بهار میدهد تا صد صندوق مخصوص زباله و پنجاه چرخ دستی برای حمل زباله بخرد. احتمالا این نخستین سطلهای زباله مشهد است که در شهر نصب میشود تا مردم، محل معلومی برای رها کردن زبالههای خانگی خود داشته باشند و این یعنی عمر استقرار زباله دانها در شهر، اکنون به ۸۸ سال می رسد.
۱۱ تیر همین سال هم بلدیه سه دستگاه گاری دیگر میخرد تا اوضاع بهداشتی شهر را بهبود ببخشد؛ البته همان طور که میدانید، در همه این سالها جمعیت و مرزهای شهر رو به گسترش بوده است و کنترل نظافت آن برای شهری که زائران از قدیم الایام در آن تردد میکرده اند، به همین راحتی نبوده است.
سال ۱۳۱۶ روزنامه «آفتاب شرق» از تعویض صندوقهای رفت وروب مینویسد: «چون صندوقهای مخصوص خاکروبههای منازل که ازطرف اداره شهرداری در نقاط مختلف و کوچههای فرعی گذارده شده، شکسته بود و صورت نامطلوبی داشت، به امر شهردار صندوقهای ظریفی برای این منظور تهیه شد که برای استفاده اهالی در اماکن گذارده میشود».
سال ۳۶ نخستین بار است که پای چند دستگاه وانت و کامیون برای گردآوری پسماندهای شهر به مشهد باز میشود؛ البته این خریدها، پاسخ نیازهای روبه افزایش شهر را نمیدهد و انتقاد از وضع نظافت شهر باتوجه به گسترش خیابانهای شهر و تعداد رفتگران آن ادامه دارد؛ رفتگرهایی که هم تعدادشان کم است و هم حقوقشان را به موقع دریافت نمیکنند تا دلگرم به کار باشند.
اسفند سال ۴۰ مزایدهای در روزنامه «آفتاب شرق» به چاپ میرسد با این محتوا که: «جمع آوری و حمل زباله، خاکروبه و لای و لجن مجاری داخل شهر به مدت پنج سال با حداقل سالیانه مبلغ ۳۰۰ هزار ریال به اجاره داده میشود».
طبق این آگهی، پیمانکار موظف است صندوقهای زبالهای را که شهرداری در نقاط مختلف میگذارد، حفاظت و آن را طبق یک برنامه منظم تخلیه کند؛ البته با همه این اقدامات، شکایتهای مردمی خبر از نارضایتی آنها در بعضی مناطق میدهد؛ زیرا به گفته یکی از شهروندان در روزنامه «نور ایران»، صندوقهای زباله یا در سرگذرها قرار ندارند یا چندین روز میگذرد و کسی به فکر خالی کردن آنها نیست.
اندک اندک همچنان که توجه به بهداشت در نگاه مردم پررنگتر میشود، افزایش جمعیت و صنعتی شدن شهر، زبالهها را به بخش جدایی ناپذیر زندگی شهری بدل میکند. همین موضوع هم شهرداری را وادار میکند سال ۴۳ هشت دستگاه لیلاند بخرد و شمار ماشینهای زباله کشی شهر را به عدد ۲۰ برساند.
۷ اسفند١٣٤٥ است که زباله دانهایی در خیابان پهلوی (امام خمینی فعلی) نصب میشود تا عابران از ریختن زباله در خیابان و کنار نهر خودداری کنند. یک سال بعد روزنامه «خراسان» نگرانی مردم را از گرم شدن هوا، پیدا شدن سروکله حشرات و بیماریها منعکس میکند. این دست اعتراضها یک پای ثابت جراید آن زمان است.
در سال ۴۷ روزنامه آفتاب شرق مینویسد: «شهرداری مشهد تعداد پنج دستگاه ماشین حمل زباله کمپرسی روبسته برای تنظیف خیابانها و کوچههای شهر، خریداری [کرد]و دراختیار برزنهای هشت گانه قرار داده شد». بوی بد زباله باعث میشود هرجا ردپای آن یافت میشود، سروکله شکایتهای مردمی هم پیدا شود.
در ۱۸ فروردین سال ۴۹ جراید از ممنوعیت تردد کامیونهای زباله در خیابانهای اصلی شهر خبر میدهند. برابر این خبر، کامیونها باید از مسیرهای فرعی در طول روز عبور کنند تا بوی نامطبوعشان موجب آزردگی شهروندان نشوند. ازسوی دیگر، تعداد نیروهای خدماتی در محلات مشهد افزایش مییابد تا اوضاع بهداشتی برزنها بهبود یابد، با همه این احوالی که رفت، نارضایتیها همچنان ادامه دارد.
تنها مردم نیستند که ناراضی هستند. رفتگران نیز از عملکرد مردم رضایتی ندارند و البته ردپای کیسههای زباله که دقیقا معلوم نیست از چه تاریخی به زندگی شهری افزوده شد، از میان همین اخبار پیدا میشود.
در بخش پیامهای مردمی که یکی از جراید در سال ۵۹ به چاپ میرساند، از این موضوع خبر میرسد: «در بولوارتلویزیون، خانمهای کارمند که صبح زود برای رفتن به محل کارشان ناچارند خانه را ترک کنند، از شب قبل کیسههای زباله را دم درب میگذارند و سگها در خیابان آنها را میریزند. رفتگر محله میگوید من این زبالهها را از خیابان جمع نمیکنم؛ چون مردم باید هروقت زنگ خانه را زدم، زبالهها را بیاورند».
در یکی دیگر از اخبار سال ۵۹، مردم از برداشتن مخزن بزرگ جمع آوری زباله در خیابان فلسطین شکایت میکنند؛ مسئلهای که باعث پراکندگی زبالهها در این خیابان میشود. از مجموع این خبرها معلوم میشود که انگار شهرداری، رویکرد ثابتی در همه محلهها برای جمع آوری زبالهها از در منازل ندارد و در بعضی محلات، رفتگر زبالهها را از در منازل برمی دارد و در بعضی محلات، مردم خودشان باید زبالهها را در صندوقهای مخصوص بیندازند.
البته اینکه اوضاع بهداشتی شهر خوب پیش نمیرود، فقط تقصیر نهاد اجرایی شهر نیست. در بسیاری از اوقات این مردم هستند که توجهی به محلهای تجمیع زباله نمیکنند و آشغالهای خود را در کوچه ها، خارج از ظروف زباله یا در جوی آب میریزند و باعث آلودگی معبر، ناراحتی دیگر شهروندان و گسترش بیماری میشوند.
سال ۵۴ که از راه میرسد، پنج دستگاه لیلاند سرپوشیده خودکار مدل ۷۵ که هشت تن ظرفیت داشته، برای نظافت و بهداشت عمومی و پاک سازی محیط دراختیار نواحی شهرداری قرار میگیرد. این کامیونها سه برابر کامیونهای قبلی شهرداری ظرفیت داشته اند. با افزودن این ناوگان تازه نفس، روند رو به بهبود نظافت شهر ادامه مییابد.
سال ۵۶ نیز چهل دستگاه اتومبیل سه چرخ کمپرسی برای نظافت شهر خریداری میشود تا افزون بر جمع کردن پسماندها در مواقع ضروری، برفها را نیز از کوچههای سفید شهر خارج کنند. با افزوده شدن این ماشینهای سه چرخ، رویکرد تازهای در شهرداری درپیش گرفته میشود.
به این صورت که در بعضی مناطق شهر، کیوسکهای زباله جمع میشود و زباله منازل به وسیله رفتگرانی که با ماشینهای سه چرخ مجهز شده اند، دفع میگردد. نباید انتظار داشت این فرهنگ خیلی زود درمیان مردم و رفتگران جابیفتد.
برای نمونه، موضوع انتقاد شهروندان ششصددستگاه یکی از اعتراضهای ثبت شده در آن دوران است؛ آنها در سال ۵۹ از ماندن زبالهها جلوی در منازلشان ابراز ناراحتی کرده اند. البته در این سال، اتفاق جالب دیگری هم میافتد و کارگران بخش موتوری شهرداری، مجبور میشوند در یک عملیات بیست وشش روزه و با صرف هزینهای معادل ۲۵ هزار تومان، با استفاده از قطعات ماشینهای اسقاطی و ازکارافتاده، یک دستگاه زباله کشی نه تنی بسازند.
اخبار سال ۶۳ حکایت از جمع آوری زبالهها هفتهای یک بار از در منازل دارد. تاحدود سال ۶۵ هنوز گاریهای حمل زباله جایگاه خودشان را در نظافت شهر مشهد حفظ کرده اند و نگرانی مردم از مسئله انباشت زبالهها در محلات مختلف هنوز ادامه دارد. در سال ۶۵ مردم بارها درباره تجمیع زبالهها به جراید پیام میدهند که نشان میدهد این رشته سر دراز دارد.
آمار سال ۶۸ میگوید که در این سال، ۳ هزار نیروی خدمات شهری در مشهد حضور دارند که با ۱۱۵ ماشین حمل زباله، محدوده ۲۰۴ کیلومتری این شهر را پوشش میدهند. در این سال، روزانه ۱۴۰۰ تن زباله در شهر تولید میشود. جمع آوری ۵۰۳ هزار تن زباله در سال ۶۸ هزینهای معادل ۲ میلیاردو ۹۲۵ میلیون ریال بر گرده شهر میگذارد.
آمار ۱۱۳ هزار تنی خروج زباله از شهر در سه ماه ابتدایی سال ۷۰، نشان از افزایش میزان آن دارد. اگر بخواهیم به این بررسی ادامه بدهیم، این روند ادامه مییابد و به آمار تولید ۲ هزار تن در روز در سال ۱۴۰۱ میرسد. با وجود این میزان زباله، اکنون زباله معضل اصلی شهروندان مشهدی نیست و نظافت عمومی شهر حال خوبی دارد.