کد خبر: ۱۲۹۸۹
۰۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۰
دانش‌آموزان عصر مشروطه در مدرسه چه می‌خواندند؟

دانش‌آموزان عصر مشروطه در مدرسه چه می‌خواندند؟

در ساختار مدارس نوین مشهد، سخت‌گرفتن درحوزه مواد آموزشی یک رسم متداول بود؛ انگار می‌خواستند با چنین رویه‌ای، توانمندی کادر آموزش مدرسه را به رخ والدین و البته رقبا بکشند.

چنین آورده‌اند که نخستین مدرسه با سبک نوین در مشهد، سال ۱۲۷۶‌خورشیدی (۱۲۸ سال پیش) به همت مرحوم شیخ محمدعلی مدیر و البته به نام «همت» در یکی از حجره‌های صحن عتیق حرم‌رضوی کار خود را آغاز کرد؛ دبستانی که احتمالا دیوار‌به‌دیوار مدرسه قدیمی میرزاجعفر قرار داشت.

در ابتدای کار، آنچه در این مدرسه و مدارسی از این دست تدریس می‌شد، با وجود رویه کلی یکسان، با سلیقه و نیازی که مدیر مدرسه احساس می‌کرد همخوانی داشت؛ یعنی این مدیر بود که می‌گفت در مدرسه چه باید درس داده شود و چه کسی معلم باشد و کمتر نظارت نهاد‌های حکومتی در این زمینه وجود داشت. تازه اگر هم چنین نظارتی به چشم می‌خورد، عموما کاری به مواد درسی و روش آموزش آن نداشتند و برایشان همان وجود مدرسه کفایت می‌کرد.

شاید به‌همین دلیل بود که مواد درسی گنجانده‌شده در ساختار آموزشی مدارس نوین، کمی سخت و ثقیل به نظر می‌آمد و بچه‌ها واقعا زیر بار آن کمر خم می‌کردند. اگر این رویه را کنار زمان حضور در مدرسه بگذارید، قضیه پیچیده‌تر و خوفناک‌تر هم می‌شود.

در ابتدای کار اصولا چیزی به نام زمان یکسان آغاز سال تحصیلی وجود نداشت و هر‌مدرسه‌ای ساز خودش را می‌زد. نه اینکه فکر کنید چنین روش و الگویی فقط مختص مشهد بود و در جا‌های دیگر ایران نظم آموزشی حکومت می‌کرد، نه! همه‌جا وضعیت همین بود و اطفال ایرانی باید در مسیر علم‌آموزی، راهی دشوار و پر از پستی و بلندی را طی می‌کردند.

خوب یادم هست که یکی از قدیمی‌های فامیل که توانسته بود مدرک ششم ابتدایی‌اش را با معدل چهارده در سال ۱۳۲۵‌خورشیدی بگیرد، همیشه باد به غبغب می‌انداخت که این معدل چهارده، در قیاس، نمره ۲۲ امروز است. آن زمان نه من و نه بقیه بچه‌محصل‌های فامیل این حرف را جدی نمی‌گرفتیم و به قول مولانا، از این قیاس خنده‌مان می‌گرفت؛ اما بعد‌ها که تاریخ مدارس نوین مشهد را مرور کردم و به‌ویژه از احوال درس و مشق آن مدارس مطلع شدم، دانستم آن ادعا ابدا گزاف نیست و ما اصولا در ناز و نعمت و آرامش، روزگار دانش‌آموزی را گذرانده‌ایم.

امروز که نخستین روز ماه مهر است و سرآغاز فعالیت دوباره مدارس، بهانه خوبی است برای روایت کردن برخی زوایای ناشنیده مدارس قدیم و سرک کشیدن در اسناد و گزارش‌های مربوط به آنها.

 

تفاخری که سرقت می‌شد!

خوب است بدانید که تأسیس مدارس جدید در مشهد، در دوره‌های تاریخی بعد، به‌عنوان مدال افتخار و مایه تفاخر مورد‌توجه رجال فرهنگی بود، آن‌قدر که حتی برخی، به مصادره سوابق دیگران هم می‌پرداختند؛ مثلا درباره همین مدرسه «همت» که در ابتدای صحبتمان درباره آن چند‌جمله‌ای نوشتیم، چنین ادعایی وجود داشت.

محمدحسن‌خان مَلِک‌العلما، از رجال دوره قاجار که مدتی در مشهد مسئولیت‌های اجرایی در حوزه فرهنگی و اقتصادی داشته است، در زندگی‌نامه‌ای که به قلم خودش نوشته، مدعی شده که مدرسه همت توسط او تأسیس شده است.

ملک‌العلما می‌نویسد: «دو سال قبل از آنکه دولت مشروطه شود، در ارض‌اقدس سه باب مدرسه ابتدایی به‌طرز جدید از قرار پروگرام [=برنامه]وزارت جلیله علوم به‌نام مدرسه مظفریه و همت و ادب تأسیس نمودم و سپس در ولایت تربت‌حیدریه یک باب و سال بعد در ترشیز [=کاشمر]یک باب‌....» ادعایی که البته مقرون به صحت نیست. 

گفتیم که تأسیس مدرسه همت در سال ۱۲۷۶ خورشیدی و در حرم‌رضوی رقم خورد و این زمان تا تاریخ مورد‌ادعای وی، یعنی سال ۱۲۸۳ خورشیدی، هفت سال فاصله دارد. از سوی دیگر، طبق اخباری که اقبال قاسمی‌پویا در کتاب «مدارس جدید در دوره قاجاریه» ارائه می‌کند، مرحوم شیخ محمدعلی مدیر، حدود دو سال بعد از تأسیس مدرسه همت، یعنی در سال ۱۲۷۸ خورشیدی، محل این مدرسه را از حرم‌مطهر‌رضوی به محله «گندم‌آباد» انتقال داد و سه سال بعد، در ۱۲۸۱ خورشیدی، کلاس‌های مدرسه را در منزل «میرزاجعفر» نامی، در مجاورت مسجد جامع گوهرشاد برگزار کرد که در این مرحله، مدرسه همت الگو و شکل کاملا نوین یافته بود و شش کلاس مقطع ابتدایی را داشت؛ بنابراین، نقل قول مرحوم ملک‌العلما را یا باید به حساب فراموشی بگذاریم یا مدرسه او را مدرسه‌ای متفاوت از دبستان مرحوم مدیر بدانیم یا این موضوع را پای تعریف کردن از خود و مصادره سابقه دیگران بگذاریم.

 

مواد درسی هولناک

بگذریم، در ساختار مدارس نوین مشهد، در دوره‌های اولیه، سخت‌گرفتن درحوزه مواد آموزشی یک رسم متداول بود؛ انگار می‌خواستند با چنین رویه‌ای، توانمندی کادر آموزش مدرسه را به رخ والدین و البته رقبا بکشند.

سیاق روشی بسیار مهم در ثبت دفتر‌های تجاری قدیم بود که برای اعداد و ارقام از علائم مخصوص استفاده می‌شد

در این زمینه بسنده می‌کنم به یک گزارش هولناک مندرج در شماره‌۱۶ روزنامه مشروطه‌خواه محمدحسین اردبیلی که در سال‌های ۱۲۸۷ و ۱۲۸۸ خورشیدی با نام «خراسان» در مشهد و به‌صورت زیرزمینی انتشار می‌یافت و افرادی مانند ملک‌الشعرا‌بهار -که در آن زمان به تازگی از بیست‌سالگی عبور کرده بود- در آن قلم می‌زدند.

این روزنامه در شماره مذکور، مورخ ۲۱ جمادی‌الثانی ۱۳۲۷‌قمری (۲۰ خرداد ۱۲۸۸‌خورشیدی) خبری درباره تأسیس مدارس «اکابر» منتشر کرده است؛ مدارسی متعلق به بزرگ‌سالان که در آن آموزش‌هایی منطبق با آموزش مدارس ابتدایی اطفال به علاقه‌مندان ارائه می‌شد و مواد درسی نسبتا یکسانی را در آنها تدریس می‌کردند. در خبر این روزنامه چنین آمده است: «ترقی‌خواهان را بشارت: به‌تازگی در مشهد دو باب مدرسه اکابر تشکیل یافته است.

مدرسه معارف در بالاخیابان، جنب منزل وقفی که تولیتش با آقای حاجی‌شیخ عبدالحسین مجتهد است. هیئت مدیریه مدرسه معارف از این قرار است: ناظم و معلم ابتدایی: جناب امین‌الکتاب ناظم مدرسه رحیمیه سعادت؛ معلم حساب و جغرافی و فرانسه: جناب آقامیرزا محمدعلیخان ذکاءالسلطان؛ معلم روسی: جناب آقامیرزاعلی خطیب‌نژاد؛ معلم صرف‌و‌نحو: جناب آقاشیخ ابوالقاسم تهرانی؛ معلم حُسن خط و سیاق: جناب آقامیرزاتقی‌خان خوش‌نویس.

مدرسه معارف همه‌روزه از یک‌ساعت‌و‌نیم به‌غروب مانده الی یک‌ساعت ونیم از شب [گذشته]مفتوح و دایر است. مدرسه دانش در چهارباغ خانه آقاشیخ صالح زرگر. هیئت مدیریه مدرسه از این‌قرار است: مؤسس و معلم ابتدایی: جناب آقاشیخ علی‌اکبر نحوی؛ (ناظم و معاون ابتدایی: جناب آقامیرزا سیدعلیخان ناظم مدرسه اتحادیه سعادت) و‌....»

مواد درسی مدرسه دانش هم عینا همان مواد درسی مدرسه معارف بوده است. با نگاهی به مواد درسی مورد‌تدریس در این دو مدرسه که به مثابه «مشت نمونه خروار» می‌توان آن را به دیگر مدارس نوین مشهد قدیم هم تعمیم داد، پشت آدم می‌لرزد. هر‌کدام از این مواد درسی، آن هم برای دانش‌آموز دوره ابتدایی، واقعا سخت و سنگین است و اصلا تنه به مواد درسی دانشگاه می‌زند.

فکرش را بکنید که مجبور باشید در دوره ابتدایی، سه زبان روسی، فرانسوی و عربی را با هم در مدرسه بیاموزید و در کنار آنها، شما را به آموختن ریاضیات و جغرافیا اجبار کنند و در ضمن، با ترکه بالای سرتان باشند تا خطتان را درست کنید و نوشتن با شیوه «سیاق» را بیاموزید. سیاق روشی بسیار مهم در ثبت دفتر‌های تجاری قدیم بود که برای اعداد و ارقام از علائم و نشانه‌های مخصوص به خود استفاده می‌کرد و فرا گرفتن آن کار هر‌کسی نبود.

در قدیم، شاغلان به شغل دیوانی، سیاق را می‌شناختند و با آن، دفتر‌ها و برات‌های حکومتی و شخصی را تنظیم می‌کردند. نمونه‌های مربوط به استفاده از این خط، به وفور در مراکز اسناد و -اگر خوب بگردیم- در پستوی خانه‌های قدیمی پیدا می‌شود. حالا فکرش را بکنید یک بچه کمتر از ۱۰ سال، باید بنشیند و از صبح تا شب، به فراگیری دانش‌هایی از این قبیل، آن هم با الگوی وحشت از ضربات ترکه‌های انار و گلابی بپردازد. حتی تصور کردن چنین فضایی هم خوفناک است.

با وجود آنکه ساختار و الگوی آموزشی تغییر کرده بود و در مدارس نوین، اطفال پشت میز و نیمکت می‌نشستند، شیوه اجبار آنها به درس خواندن، تفاوتی با مکتب‌خانه‌های قدیم نداشت و هنوز هم کتک و فَلَک بر انتظام امور درس و مدرسه تأثیر مستقیمی داشت.

اینها را گفتم تا به دانش‌آموزان زمانه خودم عرض کنم این‌قدر از سنگینی درس‌ها و سختی فراگیری آنها ناله نکنید؛ پدران شما در شرایطی به آموختن می‌پرداختند که کم از موقعیت جنگی یا دست‌کم «حبس تأدیبی» نداشت.

 

* این گزارش سه‌شنبه یکم مهرماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۸۲ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44