
ارگ مشهد کجا بود و چه کاربریهایی داشت؟
در شهرسازی ایرانی، «ارگ» یا باروی مرکزی شهر که محل اقامت حاکم و والی است، در مرکز شهر قرار دارد. به دیگر سخن، «ارگ»، هسته مرکزی شهرهای ایرانی -چه از نظر جغرافیایی و چه از لحاظ سیاسی- محسوب میشود؛ بااینحال، چنین ساختاری در تاریخ شهر مشهد قابل مشاهده نیست و ارگ این شهر، چنانکه در ادامه این نوشتار به بررسی آن خواهیم پرداخت، در حاشیه و نزدیک باروهای آن بنا شد. دلیل این ناسازگاری، کاملا مشخص و شاید بینیاز از تفسیر و توضیح باشد.
مشهد شهری است که با محوریت حرممطهررضوی بنا شد و تا پیش از سال ۵۱۰قمری که به دستور شرفالدین ابوطاهر قمی بر گرداگرد آن نخستین بارو را ساختند، الگو و شکل ساختار شهری نداشت.
با وجود توسعه مشهد به سمت غرب در دهههای بعدی که ناشی از ارتفاع اراضی و نیز شرایط آبوهوایی مطلوب این ناحیه بود، حرم امامرضا (ع) موقعیت خود را بهعنوان کانون فرهنگی و حتی سیاسی مشهد حفظ کرد و بهاینترتیب، هراقدامی برای تغییر این مرکزیت، نتیجهای در بر نداشت.
میدانیم که شاهرخ تیموری در سال۸۲۲قمری و ضمن حضور در مشهد، دستور داد قصری مجلل به شکل چهارباغ در این شهر بنا کنند که احتمالا عمارت قدیمی چهارباغ که بعدها میزبان نادرشاه افشار و مقر حکمرانی او بود، همین عمارت مُعظَم باشد، اما این عمارت هم، چنان که میدانیم، نتوانست بهعنوان محور ساخت شهری مشهد جایی در جغرافیای تاریخی آن باز کند.
برهمیناساس، الگوی ساختار شهری در مشهد با آنچه در دیگرشهرهای ایرانی میبینیم، تفاوت آشکاری دارد؛ اما این به معنای نادیده گرفتن جایگاه ارگ در آن بهعنوان بخشی از صورت فیزیکی سازمان سیاسی و نظامی شهر نیست.
معمای در حاشیه قرار گرفتن ارگ مشهد
قدیمیهای مشهد و کسانی که با تاریخ این شهر آشنایی دارند، با شنیدن نام «ارگ» به یاد محدوده خیابان امامخمینی (ره) امروزی، باغملی و ساختمان بزرگ بانک ملی که (در اواخر دهه ۱۳۲۰ خورشیدی بنا شد) میافتند؛ محدودهای که بیش از یک قرن پیش، باروی مستقلی با ۳۲ برج مستحکم داشت.
طول باروی ارگ مشهد که جایی در جنوب غربی این شهر و چسبیده به باروی شاه تهماسبی (باروی اصلی شهر مشهد که در دوره شاهتهماسب صفوی و به طول حدود هفت کیلومتر در اطراف شهر ساخته شد) قرار میگرفت، چیزی حدود ۱۲۵۰ متر بود؛ این را نویسندگان کتاب «گزارش مکتب شاهپور» که در سال۱۳۱۳ خورشیدی از بقایای آن بازدید داشتهاند، در گزارش خود آوردهاند.
فضای ارگ مشهد، فضایی کاملا حکومتی بود و از این نظر میتوان آن را با «میدان مشق» در تهران مقایسه کرد که حتی امروز هم میزبان تعدادی از سازمانهای دولتی و وزارتخانههاست. بعد از تخریب دیوارهای ارگ، عمارت «ارکان حرب» و سپس «اداره پست و تلگراف» در آن ساخته شد که این دو نهاد، هرچند به شکلی متفاوت، تا امروز بقای خود را در محدوده ارگ قدیمی مشهد حفظ کردهاند؛ بنابراین نکتهایی که باید درباره ارگ مشهد بدانیم این است که دستکم تا مدتها بعد از ساخته شدن، بهعنوان محل استقرار و سکونت دائمی والی و حاکم شهر مورداستفاده قرار نمیگرفت و به احتمال قریببهیقین، تا سال۱۲۹۳قمری (۱۲۵۵خورشیدی) که «ظهیرالدوله» دارالحکومهای مجلل را در آن بنا کرد، حاکمان مشهد در جایی غیر از قلعه ارگ میزیستند و حتی پس از آن نیز ساختمان دارالحکومه مستقر در ارگ، درمواقع ضروری و برحسب نیاز مورداستفاده نماینده حکومت قرار میگرفت.
ارگ» محدودهای است که بیش از یک قرن پیش، باروی مستقلی با ۳۲ برج مستحکم داشت
پس کاربری اصلی ارگ مشهد چه بود؟ با نگاهی به ابنیه ساختهشده در این محل، همچنین گزارشهای تاریخی مربوط به آن، درمییابیم که ارگ مشهد بیش از آنکه دارالحکومه باشد، یک ساخلو (یا به تعبیر امروزین پادگان) نظامی بود.
بخش اعظم امکانات دفاعی و نظامی شهر را در این مکان متمرکز کرده بودند؛ چنانکه عمارت توپخانه مشهد تا مدتها در این مکان قرار داشت و دالمانی از تسلیحات آن تصویری تهیه کرده که موجود است؛ بنابراین تسلط بر ارگ مشهد، بیش از آنکه تسلط سیاسی باشد، نظامی بود. در دورههای بعد از احداث این مکان توسط ملکمحمود سیستانی، حکام در صورت بروز علائم تهدید یا محاصره شهر یا شورش داخلی، در داخل حصار ۱۲۵۰ متری ارگ مشهد پناه میگرفتند.
مانند آصفالدوله شیرازی که با آغاز شورش ششماهه مشهد، موسوم به «بلوای نان» در ارگ پناه گرفت و نهایتا از طریق دروازه اختصاصی آن به بیرون از مشهد گریخت و روانه تهران شد. بهطورخلاصه باید فلسفه ایجاد ارگ را فقدان حصار درخوراعتماد برای حفاظت از حکام شهر بدانیم.
تا پیش از احداث ارگ، مکان شایاناعتمادی برای استقرار حاکم و حفاظت از جان او در مشهد وجود نداشت. اهمیت وجود ارگ چنان بود که حتی نادرشاه، بعد از غلبه بر مشهد، تبدیل آن به پایتخت ایران و ایجاد امنیتی فراگیر در شهر، باز هم به داشتن قصر سلطنتی در «چهارباغ» اکتفا نکرد و کاربری نظامی ارگ را بهصورت همهجانبه حفظ کرد.
نکته جالب اینجاست که بهدلیل قرار گرفتن ساخلوی نظامی در ارگ مشهد، برخی از تأسیسات وابسته به دولتهای خارجی که بر اساس امتیازدهیهای استعماری ساخته شده بود هم در نزدیکی بنای ارگ قرار داشت. مشهورترین نمونه قابلعرضه در این زمینه، قلعه کمپانی رژی است که بیرون از باروی مشهد و بر فراز تپهای نزدیک به ارگ شهر بنا شد تا در صورت لزوم، شرایط امنیتی و حفاظتی مناسبی داشته باشد.
خردهروایتهای قلعه ارگ
چنین شهرت دارد که ارگ مشهد توسط ملکمحمود سیستانی بنیان نهاده شد. او در بدو ورود به مشهد (۲۱ اسفندماه سال۱۱۰۱ خورشیدی) و تسلط بر شهر، ابتدا به سرکوب یاغیان محلی پرداخت و افرادی مانند «حاجیمحمد باباقدرتی»، از گردنکشان مشهور مشهد که با سوءاستفاده از موقعیت پیشآمده بعد از اشغال اصفهان توسط افغانها، به غارت اموال مردم و تسلط بر امور شهر رو آورده بود، پرداخت.
بدیهی است که این اقدام، با وجود توان نظامی ملکمحمود، باز هم میتوانست دردسرساز باشد و برخی طرفداران این افراد در شهر قادر بودند که برای وی دردسر ایجاد کنند. ازسویدیگر، شواهد تاریخی نشان میدهد که ملکمحمود تصمیم داشت حکومت مستقلی با مرکزیت مشهد در خراسان بزرگ داشته باشد.
بههمیندلیل به ساخت ارگ همت گماشت تا آن را به نقطهای امن برای حکومتش تبدیل کند، تاآنجاکه در هجوم سپاهیان شاه تهماسب دوم -به فرماندهی نادرقلی افشار- همین ارگ به جانپناه نهایی ملکمحمود تبدیل شد، اما در نهایت جانش را نجات نداد.
ارگ مشهد در دوره نادری، چنانکه اشاره شد، بهعنوان پادگان نظامی شهر مورداستفاده قرار میگرفت و احتمالا در دوره زندیه که بازماندگان دودمان افشاری همچنان بر مشهد حکمرانی میکردند، کاربری خود را با همین شیوه حفظ کرد. با آغاز دوره قاجار، اهمیت ارگ مشهد بیشازپیش مشخص و معلوم شد.
حسنخان سالار که حوالی سال۱۲۶۰قمری (۱۲۲۳خورشیدی) سر به طغیان برداشته و بهدنبال تجزیه خراسان بود، از این پادگان فعال بهعنوان مرکز نظامی خود بهره برد و با اتکا به آن، به «حمزهمیرزا حشمتالدوله»، حاکم برگزیده تهران برای حکومت خراسان، اجازه ورود به شهر مشهد نداد و او ناچار راه هرات را پیش گرفت و مدتی در این شهر مستقر شد.
با سرکوب شورش سالار به همت میرزاتقیخان امیرکبیر، والیان بعدی به فکر بهبود وضعیت ارگ مشهد افتادند، یک واحد توپخانه در آن مستقر کردند و دیوارهای قلعه را هم بالا بردند تا ساختار دفاعی آن را تقویت کنند؛ بهاینترتیب، قلعه ارگ با ۳۲ برج بلندش، به مکانی امن برای استقرار عناصر حکومتی تبدیل شد.
در جریان شورش دهه۱۳۰۰قمری (۱۲۶۰خورشیدی) که بهدنبال رفتارهای ناهنجار «آصفالدوله شیرازی» بروز کرد و شهر را در بحرانی ششماهه فرو برد، قلعه ارگ به عامل نجات حاکم از دست مردم خشمگین تبدیل شد. در ۱۲۸۴خورشیدی، یک سال قبل از پیروزی نهضت مشروطیت نیز در قیامی دیگر، تبادل آتش میان محافظان قلعه ارگ و مردمی که خواستار عزل و محاکمه «آصفالدوله شاهسون» بودند، تا مدتها برقرار بود.
قلعه ارگ، در شرایط خاص، میزبان کنسولهای خارجی، بهویژه کنسول انگلیس نیز میشد. نمونه قابلارائه دراین باره، پناه آوردن کنسول و خانوادهاش به داخل ارگ حکومتی مشهد در جریان قیام مردم و نهضت تنباکو در عصر ناصری است.
شاید پیشبینی همین اتفاقات بود که ظهیرالدوله را واداشت در سال۱۲۹۳قمری (۱۲۵۵خورشیدی) دستور ساخت دارالحکومهای را داخل قلعه ارگ صادر کند.
با تخریب تدریجی این قلعه از اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی، سازمان و نهادهای حکومتی، چنانکه اشاره کردیم، در میان اراضی قلعه ارگ سربرآوردند و بخشی از آن هم به «باغملی» تبدیل شد.
میدان بزرگ ارگ که از طریق کوچه و بعدها خیابان ارگ به مرکز شهر وصل میشد، مکانی گسترده بود که برخی فعالیتهای ورزشی را هم در آن سازماندهی میکردند؛ بهعنوان مثال نخستین بازیهای فوتبال در شهر مشهد در همین مکان برگزار شد.
منابع:
- «وقایع خاور ایران»، سیدعلی میرنیا، انتشارات اردشیر، مشهد، ۱۳۷۳، ج ۱
- «مشهد در آغاز قرن چهاردهم خورشیدی (گزارش مکتب شاهپور)»، محمدتقی مدرسرضوی و دیگران، تصحیح: مهدی سیدی، انتشارات شورای اسلامی مشهد، مشهد، ۱۳۸۶
- «تاریخ شهر مشهد»، مهدی سیدی، شهرداری مشهد، ۱۳۷۸
- «فرهنگ خراسان»، عزیزالله عطاردی، انتشارات عطارد، تهران، ۱۳۸۱، ج۱
- «شرح حال رجال ایران»، مهدی بامداد، انتشارات زوار، تهران، بیتا، ج ۱ و ۲
- «تحولات سیاسی و اجتماعی مشهد در دوره حکومت ملکمحمود سیستانی»، ناصر چاری و دیگران، مجله پژوهشنامه تاریخ، سال ۱۷، شماره ۶۶، بهار ۱۴۰۱
* این گزارش شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۴۹ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.