محله جنت

محله
منطقه ۸

جنت

محله جنت میراث‌دار دو محله مهم‌ و هویتی سراب و ارگ است. سراب که نامش برگرفته از سرِآب قنات قریه سناباد است پس از نوغان، قدیمی‌­ترین محله مشهد است که در اراضی روستای سناباد قرار دارد. محله‌سراب به‌خاطر قداستی که داشته از همان آغاز محله‌­ای حکومتی، اعیان‌نشین و محل تجمع سادات و بزرگان مشهد بوده است.

محله جنت
ماجرای تلاش عبدالحمید مولوی برای جلوگیری از تخریب گنبد سبز
عبدالحمید‌مولوی از مطلعین خراسان و عضو مهم آستان‌قدس، از تهران به مشهد آمد و با مساعدت افکار‌عمومی از خرابی بیشتر گنبد‌سبز جلوگیری کرد و مرکز هم نمایندگی را به او داد و آن بنا را به نام ابنیه تاریخی به ثبت رسانید.
چند نسل از سرابی‌ها ساکن خانه اصالت بودند
خانه اصالت حدود هفتصد‌متر وسعت دارد و شامل هفت واحد اقامتی است؛ هر‌کدام از این اتاق‌ها، دنیایی خاص برای خودش دارد. این خانه روزگاری محل زندگی آیت‌الله سرابی بوده است؛ شخصیتی که نامش برای قدیمی‌های محله سعدی آشناست.
خانه تاریخی وهاب‌زاده روزگاری بخشی از زیبایی و هویت کوچه «سینما آسیا» بود
خانه تاریخی وهاب‌زاده یکی از بنا‌های تاریخی مشهد است که ثبت‌ملی شده؛ خانه بسیار بزرگ دو‌طبقه‌ که از ابتدای خیابان آخوند خراسانی شروع می‌شود و تا روبه‌روی سینما آسیا ادامه دارد. یکی از مکان‌هایی که رضاشاه در آن اقامت می‌کرده، خانه وهاب‌زاده بوده است.
حمایت خیریه دارالاکرام از  ۷۰۰ دانش‌آموز خراسانی
مریم تقوی، مدیر مؤسسه می‌گوید: دارالاکرام حضرت ابوالفضل عباس (ع) یک سازمان مردم‌نهاد است که با کمک خیران اداره می‌شود. هفتصد‌دانش‌آموز در خراسان‌رضوی از بورسیه این مؤسسه بهره‌مند هستند.
شیرینی‌ نخودی‌های طاهره خانم به انگلستان صادر می‌شود
طاهره برعرفان زندگی‌اش را هر روز به نوعی شیرین شروع می‌کند. او که اکنون شیرینی‌پز خانگی اش حسابی گل کرده است می گوید: شیرینی نخودی‌ام به انگلستان رفته، باقلوای مخصوص هم به آمریکا و کانادا فرستاده شده است.
راسته ساعت‌فروش‌های مشهد
خیابان چهار طبقه به سمت بازار جنت، سمت راست خیابان محل اصلی ساعت‌فروشان قدیمی و نیمه‌قدیمی مشهد است. همان راسته‌ای که بیشتر عروس و دامادها به آنجا می‌روند و ساعت‌های خود را از همان جا تهیه می‌کنند.
شهید جنگ ۱۲ روزه فرزندش را بچه‌شهید صدا می‌زد
انگار مرتضی میثمی برای شهادت از مدت‌ها پیش آماده بود. همسرش می‌گوید: گاهی که بچه‌ها به حرفم گوش نمی‌دادند می‌گفت طوری رفتار کن که شهید شدم، بتوانی کنترلشان کنی. حتی گاهی علیرضا را بچه شهید صدا می‌زد.