
آیدا سلطانی با سیاهقلمهایش به جشنواره خوارزمی رفت
امسال با طراحی چهره شهیدابراهیم هادی به مرحله استانی جشنواره خوارزمی راه پیدا کرد و امیدوار است بتواند با اجرای طرحهای بعدی به مرحله کشوری و مقام اول این جشنواره در رشته سیاهقلم برسد.
آیدا سلطانی، دانشآموز کلاس هشتم محله گوهرشاد، علاوهبر طراحی سراغ موسیقی و عروسکبافی هم رفته و در این رشتههای هنری هم خوش درخشیده است.
- چه شد که سراغ سیاهقلم رفتی؟
از کودکی به طراحی علاقه داشتم. کار با مداد سیاه برایم لذت بخشتر از کار با مدادرنگی بود. هربار با مدادرنگی طرحی را رنگ میزدم، دیگر زیبایی اول را نداشت و به نظرم ساده آن زیباتر بود. برای همین کار با مداد سیاه را بیشتر دوست دارم.
- برای طراحی آموزش دیدهای؟
اوایل خودم از فضای مجازی طرحها را انتخاب میکردم و با تمرین زیاد میکشیدم ولی از یکسال قبل، آموزشگاهی نزدیک خانه باز شده و در کلاس طراحی آنجا شرکت کردهام و کارهایم قویتر شده است.
- از آثار طراحیات به کسی هدیه دادهای؟
بهمناسبت روز پدر تصویر پدربزرگم را طراحی کردم و به او هدیه دادم. وقتی چهرهاش را دید، از خوشحالی اشک شوق ریخت و بغلم کرد. یکی دیگر از تصویرهایی که کشیدم، عکس استاد سنتورم بود، ولی استاد برای قدردانی از من، اثر را خرید تا تشویقم کند.
- طرح شهیدابراهیم هادی را هم کشیدهای؛ او را از کجا میشناسی؟
سال گذشته بود که تصویر این شهید را در تلویزیون دیدم. بعد از آن درباره او تحقیق کردم و متوجه شدم پهلوان و کشتیگیر بوده است. موضوع جشنواره، طراحی تصویر یکی از شهدا بود و من هم شهید ابراهیم هادی را انتخاب کردم. طرحم در دوره مقدماتی پذیرفته شد و به مرحله استانی رسیدم که هنوز مسابقات آن برگزار نشده است.
- از چه زمانی فعالیتت را در حوزه موسیقی شروع کردی؟
از دو سال پیش. سنتورنوازی یکی از اقوام را دیده بودم و صدای آن را دوست داشتم؛ برای همین این ساز را انتخاب کردم.
- در جشنوارههای موسیقی حضور داشتهای؟
امسال در بخش موسیقی جشنواره خوارزمی حضور داشتم؛ اما فرصتم برای تمرین کم بود و نتوانستم در این جشنواره، امتیاز لازم را کسب کنم. ولی به مناسبت روز دختر در مدرسه سنتور نواختم.
- با موسیقی و طراحی چه چیزی را تجربه میکنی؟
وقتی شروع به نواختن ساز میکنم یا طرحی را روی کاغذ اجرا میکنم، از همه چیز فارغ میشوم و دنیایم با نتهای موسیقی یا خطوط طراحی پر میشود.
- ظاهرا عروسکبافی هم بلدی. این هنر را کی و چطور شروع کردی؟
دو سال پیش. مادرم عروسک میبافت و من هم این هنر را از او یاد گرفتم. در مدرسه خواهر بزرگم نمایشگاه برگزار شد و او همانجا عروسکها را برایم فروخت. فروش آنها انگیزهام را برای ادامه کار هنری بیشتر کرد.
- برنامهات برای آینده چیست؟
دوست دارم پلیس شوم. آنها افراد شجاعی هستند و بدون ترس مجرمها را دستگیر میکنند. هر وقت پلیس خانمی را از نزدیک میبینم، شروع به پرسیدن سؤالهای مختلف درباره کارش میکنم؛ مثلا اینکه تابهحال کسی را دستگیر کرده است یا نه. در کنار این حرفه، نقاشی و موسیقی را هم حرفهای ادامه میدهم.
* این گزارش شنبه ۲۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۰۳ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.