کد خبر: ۱۰۶۴۳
۰۶ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۷

سرنوشت تلخ کارخانه قند آبکوه

کارخانه قند آبکوه به‌عنوان سومین کارخانه قند ایران با کمک مهندسانی از کشور چک‌اسلواکی در زمینی به مساحت حدود ۲۸‌هکتار در اراضی آبکوه مشهد ساخته شد.

اولین کارخانه قند خراسان و یکی از اولین کارخانه‌های مدرن مشهد اوایل آبان‌۱۳۱۵ با حضور نخست‌وزیر وقت در اراضی آبکوه افتتاح شد؛ کارخانه‌ای که تعریفی جدید از زندگی صنعتی در شهر مشهد -که عمدتا فرهنگی و تجارتی بود- ارائه کرد و زندگی حداقل بخشی از شهر و روستا‌های ادغام‌شده در آن را دگرگون کرد.

بخش اعظم کارگران کارخانه قند آبکوه از شهر مشهد و دیگر آبادی‌های اطراف مثل آبکوه، بحرآباد، شاندیز، طرقبه، فتح آباد و محمدآباد بودند. زندگی صنعتی جدید، ساعت کار منظمی داشت که با بوق کارخانه تعریف شده بود؛ صدایی که پایان یک نوبت‌کار و آغاز نوبت‌کار بعدی را اعلام می‏‌کرد، اما برای ساکنان روستا‌های اطراف هم به یک مرجع زمانی تبدیل شده بود و ساعت کار و قرار‌های خود را با این صدا تنظیم می‏‌کردند. زندگی آرام خانه‏‌های مسکونی نیز حول کارخانه شکل گرفت و شهرکی برای سکونت مدیران و کارگران ساخته شد؛ کارخانه‌ای که نه‌تن‌ها محصول تولیدی‌اش شیرین بود، توانست خاطرات شیرین بسیاری را هم در ذهن مردم مشهد قدیم به یادگار بگذارد.

راستش به مناسبت سالگرد افتتاح کارخانه قند آبکوه در اوایل آبان از دو هفته پیش تلاش کردیم بازدیدی از کارخانه قند آبکوه در محله جانبازان و وضعیت فعلی‌اش داشته باشیم، اما وقتی با مسئولان فعلی کارخانه قند تماس گرفتیم و خواستیم بازدیدی از محوطه کارخانه داشته باشیم، با یک جمله تلخ روبه‌رو شدیم: «چیزی از کارخانه باقی نمانده است که ارزش دیدن داشته باشد.»

بگذارید صریح بگوییم این کارخانه هر‌جای دنیا که قرار داشت، حالا تبدیل به یک موزه شده بود؛ موزه‌ای صنعتی که ازقضا عکس‌ها و اسناد فراوانی هم برایش باقی‌مانده است. حالا، اما می‌گویند دارد آرام‌آرام در بی‌خبری این شهر شلوغ، گوشه‌ای جان می‌دهد و فریادرسی هم برایش نیست.

در سطر‌های بعدی نگاهی به تاریخچه این غول شیرینِ صنعت مشهد خواهیم داشت و روزگار از سر گذرانده‌اش را مرور می‌کنیم.

 

محصولی که هم شگفتی آفرید، هم دردسر

کارخانه قند آبکوه به‌عنوان سومین کارخانه قند ایران با کمک مهندسانی از کشور چک‌اسلواکی در زمینی به مساحت حدود ۲۸‌هکتار در اراضی آبکوه مشهد ساخته شد. جرقه ساخت آن هم وقتی زده شد که به‌همت محمدولی‌اسدی تست کاشت بذر چغندر قند در زمین‌های آستان‌قدس‌رضوی در مشهد رضایت‌بخش و حتی شگفت‌انگیز اعلام شد.

پیش از افتتاح کارخانه، ملاکان تعهد کرده بودند ۱۸ هزار خروار چغندر تحویل کارخانه بدهند، اما آن‌قدر کشت خوب بود که ۳۵ هزار خروار تحویل دادند؛ چنان که گزارش شده است شعاع چغندرکاری کارخانه قند آبکوه در سال‌های اول بیش از ۱۳۰‌کیلومتر و اکثرا در محدوده شمالی کارخانه بود؛ یعنی آن‌قدر اوضاع رضایت‌بخش بود که الگوی کشت در اراضی کشاورزی اطراف کارخانه تغییر کرد.

این وضع خوب تولید، اما دردسر‌هایی را هم برای مسئولان در همان ماه اول فعالیت این کارخانه نو‌پا به بار آورد. مکاتبات اداری آذرماه‌۱۳۱۵ نشان می‏‌دهد مدیران برای تهیه دیگر‌مواد مورد‌نیاز مثل تولید کاغذ سفید قندپیچی و کربنات دوسود دچار مشکل شده بودند؛ مشکلی که البته شواهد امر نشان از رفع آن می‏‌دهد؛ زیرا ظرفیت تولید به سرعت افزایش یافت و کارخانه‌ای که با ظرفیت اسمی ۳۵۰ تن در ۲۴ ساعت آغا به‌کار کرده بود تا سه سال بعد ظرفیتش را به ۶۵۰‌تن رساند.

رونق همچنان چالش می‌‏آفرید، از مشکل قطع برق در سال‌۱۳۱۷ به‌سبب توسعه زیرساخت‌‏های کارخانه تا عوارض کارخانه که چشم مسئولان شهری برای توسعه فرهنگی به آن بود و البته حالا که رفت‌و‌آمد به کارخانه زیاد شده بود، جاده آن هم باید بهبود می‏‌یافت. یکی از برکات کارخانه قند آبکوه برای ساکنان شمال غرب مشهد آسفالت جاده شوسه آن به سبب ازدیاد تردد در سال‌۱۳۵۶ بود. پاره‌‏ای از مکاتبات شهرداری موجود در سامانه مرکز اسناد تاریخ و توسعه شهری شهرداری مشهد نشان از این اقدامات دارد؛ از جمله نامه‏‌نگاری‏‌های سال‌۱۳۲۷ و عوارضی که باید پرداخت شود تا صرف ساخت باشگاه صنعت بشود.

چالش اساسی بی‏‌شک میزان سطح زیر کشت چغندر و در نتیجه کاهش دیگر‌محصولات زراعی مورد‌نیاز شهر زائرپذیر مشهد بود که برای مدیران شهری نیز نگرانی آفرید. سال‌۱۳۲۸ اعضای انجمن شهر مشهد نامه‌‏ای به مدیر وقت کارخانه نوشتند و از اینکه کشت چغندر مجالی برای کشت مایحتاج مردم باقی نگذاشته است گلایه کردند و خواستار کاهش سطح زیرکشت آن شدند؛ اما گویا سود کاشت چغندر آن‌قدر خوب بوده است که کشاورزان در سال‌۱۳۳۰ برای اعتراض به این درخواست تا دفتر نخست‌وزیر هم می‌‏روند تا مانع از اجرای آن بشوند.

کارمندی به شهرت کارخانه

یک نام آشنا در میان کارکنان کارخانه می‏‌درخشد. صحبت از پزشکی دوست‌داشتنی است که بخشی از زندگی او با کارخانه قند آبکوه پیوند خورده بود. دکتر شیخِ محبوب مشهدی‌ها پزشک رسمی کارکنان این کارخانه بود. به‌روایت اسناد او از سال‌۱۳۱۷ باتوجه‌به ناتوانی پزشک وقت بهداری کارخانه قند از اداره امور بهداری به استخدام کارخانه در‌آمد و برایش پرونده پرسنلی تشکیل شد.

نامه‌ای از سال‌۱۳۱۸ موجود است که دکتر شیخ قصد داشته است در بیمارستان و تیمارستان زیر نظر شهرداری فعالیت داشته باشد و در‌این‌خصوص شهردار وقت مشهد موافقت‌نامه‎ای مشروط به تداخل نداشتن ساعت فعالیت با حضور در بهداری کارخانه صادر کرده است. یک نامه جالب توجه هم که با موتور معروف دکتر پیوند می‏‌خورد معرفی‏‌نامه کارخانه برای راهنمایی و‌رانندگی شهربانی مشهد برای صدور گواهی‌نامه موتور دکتر است و بالاخره روند ثبت ترفیع و بازنشستگی دکتر شیخ و تقدیرنامه‏‌ای که در سال‌۱۳۴۰ برای او صادر شده است.

 

سرنوشت تلخ کارخانه قند شیرین


مالکی جدید برای کارخانه‏

در طول چهار دهه درخشان فعالیت، راندمان تولید به پنجاه تن در هر هکتار می‏‌رسد، در‌حالی که میانگین استاندارد این محصول ۲۷‌تن در هکتار است. سال ۱۳۴۵ با توسعه کارخانه، ظرفیت آن به ۱۶۰۰ تن در روز می‌‏رسد. چندی پس از انقلاب سفید و در سال ۱۳۴۷ سهام این کارخانه دولتی به فروش گذاشته شد و در نهایت سال‌۱۳۴۸، آستان‌قدس‌رضوی کل سهام آن را خرید؛ خریدی که در ابتدا به زیان‌دهی انجامید، آن هم به‌سبب آب‌بر بودن کشت چغندر و هزینه بالای کشیدن آب از قنات برای کشت آن؛ اما دو سال بعد ورق برگشت و ظرفیت تولید کارخانه به ۲ هزارو ۵۰۰ تن در روز رسید.

 

شکوه پیش از خاموشی

صدای کارخانه همچنان در سال‏‌های پس از انقلاب‌اسلامی و جنگ تحمیلی هم شنیده می‏‌شد. سال ۱۳۸۶ مدیرعامل وقت کارخانه قند آبکوه گفته بود: «میزان قند و شکر تولید‌شده در این کارخانه، طی سال گذشته رقمی حدود ۲۹‌هزار‌و‌۷۵۰ تن بوده و ۱۱‌درصد از قند و شکر استان در کارخانه قند آبکوه تولید شده است؛ اما کاهش نقدینگی کارخانجات قند و انباشت ۷۰‌درصدی محصولات آن در انبارها، سبب کاهش ۳۰‌درصدی کشت چغندر قند در کشور خواهد شد.»

مسئله اصلی، اما بزرگ شدن شهر بود. در دهه‌۸۰ دیگر حدود شهر مشهد کیلومتر‌ها از کارخانه هم فراتر رفته و فعالیت آن مزاحمت برای شهرنشینان بود. این عوامل دست در دست هم داد تا سال ۱۳۹۱ کارخانه قند آبکوه رسما تعطیل و ماشین‌آلات آن به غرب کشور منتقل شود.

مکان این خاطره شیرین از سال‌۱۳۹۸ تغییر کاربری داد و آستان‌قدس‌رضوی آن را به‌عنوان یکی از شرکت‌های اقتصادی خود در زیر‌مجموعه بنیاد بهره‌وری موقوفاتش در حوزه سرمایه‌‏گذاری ثبت کرد. شرکت صنایع پیشرفته رضوی که آن را بازوی حمایتگر آستان‌قدس در سرمایه‏‌گذاری بر روی دانش بنیان‌ها می‏‌خوانند اینک در کارخانه قند مستقر است. هرچند دیگر چیز زیادی از ساختمان‏‌های قدیمی باقی نمانده است و دست تغییر آنها را یکی پس از دیگری برچیده است تا دیگر یادگاری ملموسی از اولین کارخانه قند خراسان برجای نباشد.


* این گزارش یکشنبه ۶ آبان‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۳۴۴ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44