آبان سال۱۳۵۷ در شهر مشهد، ماه مبارزات نرم مردم علیه نظام شاهنشاهی است؛ در این ماه، مردم مبارز به شکلهای مختلفی تلاش میکنند قدرت حاکم بر شهر را تضعیف کنند.
اکبر تهرانی سال۱۳۵۳ وارد جمعیت شیروخورشید سرخ میشود و با عدهای از بچهمذهبیها که آن زمان تعدادشان خیلی کم بود، همگروه شده و به عنوان راننده مشغول به کار میشود.
شهید محمدعلی حنایی که در غائله ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در مشهد، مصدوم و مجروح شده بود، در روز راهپیمایی ۱۲ آذر ۵۷ با شلیک مستقیم سرهنگ معینطباطبایی به شهادت رسید.
داستان زندگی علیاکبر نائمی از روستایی در قائنِ خراسان شروع میشود و به بودن در میان سران و درباریانی مانند هویدا و سرهنگ جلالی و... میرسد و سپس به ۱۵ سال همراهی در رکاب آیتالله عبادی ختم میشود.
غلام تنومند از پایهگذاران جلسات هفتگی اَحکام در طرق و یکی از شاهدان عینیِ ۹ دی۱۳۵۷ مشهد، سربازی است که تیربارش را رها کرد و به مردم پیوست.
اهالی طرق از ژیانِ زردی یاد میکنند که صاحبش یک روحانی آگاه و مبارز به نام حاج آقا جاهدی بود و شاهدوستها با پنچر کردن چرخهایش، شکستن شیشههایش، تلافی صحبتهای انقلابی حاجی را سرش درمیآوردند.
اهالی محله طرق در زمان انقلاب شاید تعدادشان به ۳۰۰ نفر هم نمیرسید، اما همین افراد، راه مقابله با رژیم پهلوی را بلد بودند، از قرارهای شبانه روی پشتبام بگیرید تا مبارزههای علنی در خیابان و گوش دادن به نوارهای سخنرانی امام.