اسماعیلفردوسیپور یکی از این افراد بود که از همان آغازین روزهای پس از خرداد۱۳۴۲ با نهضت همراه شد و چندی بعد با هجرت به نجف در صف نخست یاران امام (ره) قرار گرفت.
تشییع مرحوم کافی درواقع به نخستین راهپیمایی عمومی مردم مشهد علیه رژیم تبدیل شد و مأموران برای متفرقکردن مردم از گاز اشکآور و تیراندازی استفاده کردند که روزنامه خراسان پس از سه روز سکوت در این باره گزارشی منتشر کرد!
تمام زندگی حجتالاسلاموالمسلمین موسویقوچانی به مبارزه گذشت، او همسری میخواست شبیه خودش، شجاع و مبارز. معصومه خانم هم که پساز ازدواج همراه همیشگی او شد، سختیهایی را تجربه کرد که پیش از آن، فکرش را هم نمیکرد!
سیدکاظم وارسته تعریف میکند: آن روزها، عکاسی و تکثیر اعلامیههای امامخمینی (ره) از حساسترین کارها بود. فتوکپی کم بود و هر برگهای که تکثیر میشد، خطر بزرگی داشت.
تکگزارشهای باقیمانده ساواک از هفته ابتدایی بهمن۱۳۵۷ به «درگیری بین عدهای از مخالفین و موافقین در نزدیکی مسجد قوچان»، «اخلالگران تربتحیدریه» و «وضعیت مشهد» در ۷بهمن۱۳۵۷ پرداخته است.
اصغر عباسی، علی صفرمقدم و ناصر وحدتی سه دوست و بچهمحل که در فعالیتهای انقلابی کنار هم بودند و یک مسیر را طی میکردند. به قول آنها سال۱۳۵۷ حال و هوای کوچهپسکوچههای شهر متفاوت بود.
حجتالاسلام آزموده میگوید: ما معمولا از همین محله چهلپنجاهنفری راه میافتادیم بهسمت سیمتری، میدان شهدا و بعد هم معمولا راهپیماییها به حرم یا بیت آیتا... شیرازی ختم میشد و برمیگشتیم.