مادر شهید اصغر حسینپور باغعباسی میگوید: همانطور شد که خودش پیشاز آنکه خبر شهادتش را بشنویم، گفته بود. چشمانتظارش بودیم ولی نیامد. به ما گفتند مفقودالاثر شده و بعد هم خبر شهادتش را آوردند.
عبدالمهدی جراحزاده بهعنوان سرباز وظیفه به جبههها اعزام شد؛ مرداد سال ۶۷ در جزیره مجنون به اسارت دشمن درآمد که۷۹۲روز به طول انجامید و سرانجام سال ۱۳۹۹ در اوج شیوع ویروس کرونا فوت کرد.
شهید محمد کمالی در کربلای۴ و در شلمچه به شهادت رسید، اما از آنجایی که او از کودکی شناگر ماهری بود و در جبهه هم غواص شده بود، پدرم شهادتش را باور نمیکرد، به خصوص اینکه پیکرش را هم برای ما نیاورده بودند.
درآن روزها برای محرمعلی که تازه پشت لبش سبز شده بود، مهم نبود که درسش را ادامه دهد تا در آینده معلم شود یا دکتر؛ برای او مهم این بود که در خاکریزهای جبهه باشد و بهجای مداد در دستش، تفنگ روی شانهاش بگذارد.
شهید محمود شعاعی میخواست بعد از پایان سربازی کاری برای خود دست وپا کند و بعد از آن ازدواج کند اما ۱۵روز مانده به پایان خدمت سربازیاش به شهادت رسید و همه ما را داغدار خون پاکش کرد.
حاجاحمد وقتی جنگ شد، حتی تکفرزندبودنش مانع از آن نشد که لحظهای در تصمیمش برای رفتن تردید کند و مشتاقانه عازم رزم شد و در مدتی که در خط مقدم حضور داشت، چندینبار مجروح شد.
غلامحسین اشرفیان پدر شهید و از پیشکسوتان هنر خوشنویسی است. او سنگ مزار فرزند شهید ش و دیگر شهدا را خطاطی کرده است. میگوید: یک رسالت بزرگ دارم؛ اینکه تا زمانی که زنده هستم، قلمم را از قرآن و ادعیه نگیرم.






