شهید - صفحه 9

محرم علی وصیت کرد بعد از شهادتش کوچه را گلباران کنند
درآن روز‌ها برای محرم‌علی که تازه پشت لبش سبز شده بود، مهم نبود که درسش را ادامه دهد تا در آینده معلم شود یا دکتر؛ برای او مهم این بود که در خاک‌ریزهای جبهه باشد و به‌جای مداد در دستش، تفنگ روی شانه‌اش بگذارد.
شهادت محمود شعاعی ۱۵‌روز مانده به پایان سربازی
شهید محمود شعاعی می‌خواست بعد از پایان سربازی کاری برای خود دست وپا کند و بعد از آن ازدواج کند اما ۱۵روز مانده به پایان خدمت سربازی‌اش به شهادت رسید و همه ما را داغ‌دار خون پاکش کرد.
شهید احمدعزیزی، عزیزکرده محله حسین‌آباد بود
حاج‌احمد وقتی جنگ شد، حتی تک‌فرزند‌بودنش مانع از آن نشد که لحظه‌ای در تصمیمش برای رفتن تردید کند و مشتاقانه عازم رزم شد و در مدتی که در خط مقدم حضور داشت، چندین‌بار مجروح شد.
هنر خطاطی روی سنگ مزار پسر شهید
غلامحسین اشرفیان پدر شهید و از پیش‌کسوتان هنر خوش‌نویسی است. او سنگ مزار فرزند شهید ش و دیگر شهدا را خطاطی کرده است. می‌گوید: یک رسالت بزرگ دارم؛ اینکه تا زمانی که زنده هستم، قلمم را از قرآن و ادعیه نگیرم.
دریادل؛ پدر شهید بی‌نشانی که در اروند رفت
حاج‌آقا کرمانی می‌گوید: دوسالی جبهه بودم و به‌ همین خاطر درجه دریادلی گرفتم. وقتی آمدم پسرم قربانعلی رفت جهبه و در اورند شهید شد. پسرم، همانند دیگر شهدای آن عملیات نشانی ندارد، جز یادش که در دلمان زنده است.
پایگاه هوایی اصفهان، محل تولد و شهادت مصطفی صفادل بود
خبر حمله رژیم صهیونیستی که اعلام شد، مادر مصطفی خیالش آسوده بود که همه خانواده کنار هم هستند. او می‌خواست برای مصطفی جشن تولد بگیرد اما او گفته بود وظیفه من دفاع از وطن است و باید بروم و عیدغدیر برای همیشه رفت!
قصه وقف زمین مسجد قمربنی‌هاشم پنجاه ساله شد
ماجرا برمی‌گردد به سال‌۵۲ که یکی از اهالی محله قطعه زمینی را در «قلعه‌ساختمان» یا شهرک شهید ‌رجایی امروزی در محلی که امروز به نام موعود ۲۳ نام‌گذاری شده، وقف ساخت مسجد می‌کند.