شهید - صفحه 12

افطاری برفی در حیاط خانه شهدا
جواد سلحشور می‌گوید: برای یک فرزند فرقی ندارد که پدر و مادرش چه زمانی چه کاری دارند، هوا سرد است یا گرم؛ هر وقت نیاز باشد برای کمک حضور دارد. بچه‌های هیئت ما هم برای پدر و مادر شهدا همین کار را می‌کنند.
احمد و محمود پوراکبر برای شهادت تربیت شده بودند
در سال‌های دفاع مقدس حجیه علیزاده، مادر شهید ان پوراکبر چشم‌انتظار مرد‌های خانه بود؛ زنی که به گفته خودش از امانت‌های خدا دست شسته بود و در راه اسلام و امام (ره) فرستاده بودشان زیر آتش جنگ.
علی اکبر ثابت‌فر نخستین شهیدمحله فاطمیه بود
علی اکبر ثابت‌فر نخستین شهید محله فاطمیه، دیده‌بان تپه‌های الله‌اکبر بود و تا آخرین نفس جنگید و سرانجام هدف گلوله سیمینف قرار گرفت.
شهید فضلی افسوس می‌خُورد که در دوران جنگ کودک بود
شهید ناصر فضلی برآبادی سال ۱۳۸۶ در درگیری با اشرار در زابل به شهادت رسید. خانواده او در خیابان شریعتی ۳۵ سکونت دارند، کوچه‌ای که حالا به نام شهید فضلی نام گذاری شده است.
جوان ۱۶ ساله محله مهرآباد دو ماه پس از عقد به شهادت رسید
غلام‌حسین حدادی‌بازه یکی از شانزده‌ساله‌های محله مهرآباد است که سال ۶۲ در عملیات والفجر ۳ به شهادت رسید. او دوماه بعد از مراسم عقد، هوایی رفتن به جبهه شد و برای رفتن به هیچ کس چیزی نگفت.
شهید محسن امیرکانیان فارغ‌التحصیل دانشگاه جبهه شد
محسن امیرکانیان، شانزده‌ساله بود که عزم میدان جنگ کرد. در عملیات آزادسازی خرمشهر، دست راستش پشت خاک‌ریز‌ها جا ماند؛ چند ماه بعد با دست مصنوعی دوباره راهی میدان شد و پس از ۵ سال حضور در جبهه شامگاه ۳۰‌آبان‌۶۶ شهد شیرین شهادت را نوشید.
رضا اسماعیلی شهیدی که بی سر به آغوش مادر بازگشت
رضا اسماعیلی، جوان جسور محله مهرآباد بهمن ۹۲ به دفاع از حرم عقیله بنی‌هاشم (س) شتافت و در عملیات بازپس‌گیری «زمانیه» تروریست‌های تکفیری سرش را از بدن جدا کرده و طبق‌کشان کردند.