اینجا مرکز نیکوکاری، کارآفرینی و توانمندسازی «آبشار مهر رضوی» است؛ خانه امید چهارصدخانوار مددجو. اعضای این خیریه واسطه خیر هستند و از ارتباطاتشان استفاده میکنند تا خیران سراسر شهر را پای کار گرهگشایی از زندگی هممحلیهای نیازمند بکشانند.
نام قدیمی محله شهیدرستمی، روستای محمدآباد بود که بعدها با توجه به سکونت شهیدبابارستمی در منطقه۶، به شهیدرستمی تغییرنام داد. بااینحال هنوز هم خیلیها به همان نام قدیمی، محله را میشناسند. محمدآباد از آبادترین و سرسبزترین روستاهای آنزمان بود که یکی از مستحکمترین برج و باروها را داشت.
در گذری قدیمی از محله شهید رستمی ، صدای پرندهها پیچیده است. صدای پرندهها نظرم را به قفسی بزرگ که بیش از صد پرنده کوچک و جیغ جیغو در آن نگهداری میشود، جلب میکند.
تاریخ تولد شهیدرجبعلی رنجوری را از روی شناسنامه باطل شدهاش پیدا میکنم؛۱۴ فروردین۱۳۳۴ و روز شهادتش هم پای تابلوی نقاشی پرتره او که به دیوار اتاق آویزان شده ۷ آبان ماه سال ۱۳۶۵ است.
قدسیه صمدی کارآفرین ۵۲ ساله است که با پشتکار خودش توانسته ۱۰۰ کندوی عسل را مدیریت کند. به گفته او در هر کندو بیش از ۳۰ هزار زنبور مشغول تولید عسل هستند. میگوید: در محله من را «مامانِ زنبورها» صدا میزنند.
مریم عنایی از سال۸۲ وارد عرصه مربیگری والیبال شد سال۹۰ در داوری به رتبه درجه ۲ رسید. او که در کارنامهاش داوری مسابقات آسیایی والیبال نشسته را نیز دارد پس از طی دوران سخت مبارزه با سرطان، سوم شهریور سال ۱۴۰۳ دارفانی را وداع گفت.
مریم جباری همچنان منتظر بازگشت هادی ماند تا اینکه سال ۶۹، در آخرین گروه آزادههای مشهدی خبر رسید که هادی در قرنطینه ارتش دیده شده است. بالاخره خواب مریم خانم تعبیر شد.
حس غریبی است روبهروشدن با زنی که داغ ۷ نفر را دیده بود. حاج خانم جمعهپور نهتنها برای فرزندانش که برای سایر اعضای فامیل هم که به جبهه میرفتند و شهید میشدند، مادری میکرد.






