به گفته امیر سازگار، این باغ 80سال عمر دارد و بیش از هزار اصله درخت در آن کاشته شده است. درختهایی که بعضیهایشان بیشتر از ١٥٠سال عمر دارند. بیشتر این درختها را هم پدر او حاج غضنفر سازگار به دست خودش کاشته است. امیر سازگار این درختها را بهترین یادگاریهای پدرش میداند.
نام قدیمی محله شهیدرستمی، روستای محمدآباد بود که بعدها با توجه به سکونت شهیدبابارستمی در منطقه۶، به شهیدرستمی تغییرنام داد. بااینحال هنوز هم خیلیها به همان نام قدیمی، محله را میشناسند. محمدآباد از آبادترین و سرسبزترین روستاهای آنزمان بود که یکی از مستحکمترین برج و باروها را داشت.
کوچه باریک و قدیمی محمدآباد22 از کوچههای متفاوت مشهد است. کوچهای که حتی نام پرآوازه و قدمتدار محمدآباد را تحت الشعاع قرار میدهد. گذرگاهی کوچک و فرعی که 7شهید را در دل خود پرورش داده است و تصاویر این شهدا بر سر در آن نقش بسته و دروازه ورود به کوچه است. حالا اثری از این 7نفر نیست، جز همان 7 عکس سیاه و سفید سر در کوچه. اما پشت هر یک از این عکسها و چهرهها روایتی نهفته است، 7زندگی مجزا، 7داستان متفاوت که هنوز در حافظه این کوچه زنده است و نفس میکشد.
٢٥سال بیشتر ندارد، اما در همین سن و سال کولهباری از تجربه و خاطره روی شانههایش دارد. در کودکی به واسطه پدر و برادر کشتیگیرش به این رشته ورزشی علاقهمند میشود و پس از آن در ردههای مختلف موفق به کسب مدالهای رنگارنگ میشود. اما همه چیز به همین خوبی و خوشی پیش نمیرود و مصدومیتی ناخواسته در روزهای اوج زندگی ورزشیاش، انرژی و انگیزه او را میگیرد و از میادین دورش میکند. اما او که آدم کنار کشیدن و یک جا نشستن نبوده دوباره سرپا میایستد و این مسیر را به شیوهای دیگر طی میکند.
پس از مدتی بیمارستان امام رضا(ع) با توجه به مبتلا شدن کارکنان دچار کمبود نیرو میشود، درخواست نیرو میکند و پریسا تقوایی داوطلبانه به این بیمارستان میرود. تعریف میکند: بیمارستان امام رضا(ع) دربست تبدیل به بیمارستانِ بیماران کرونایی شده بود و همان سه هفتهای که آنجا مشغول به کار بودم سختترین سه هفته عمرم بود. هر پرستار 10بیمار را تحت نظر داشت و تعداد فوتیها هم بالا بود.
قدمت مسجد المهدی برمیگردد به سالهای دوری که کسی به خاطر ندارد. به آن روزها که خبری از شهر و بافت شهری نبوده و محمدآباد نام یک روستای کوچک دور از شهر بوده است. روستایی که کل جمعیت آن از پنج خانوار بیشتر نمیشد. همان روستاییهایی که حالا نام و نشانی از آنها باقی نمانده، سنگ بنای اولین مسجد آن حوالی را میچینند. آن موقع این مسجد یک خانه گلی کوچک به قد یک وجب به اندازه نمازگزاردن همان چند ده نفر جمعیت روستا بوده است.
خطریترین سرا در منطقه6، سرای شاهرودی در میدان عدالت است. سرایی فرسوده با قدمت زیاد که مدتی پیش قسمتی از انبار انتهایی آن دچار آتشسوزی شده بود.
مجتبی صادقی متولد سال٧٥ از آن دسته جوانهای پرانرژی فعال است که با همین سن و سال کم کلی تجربه مختلف توی کارنامهاش دارد. از تئاتر و بازیگری و راهاندازی گروه بگیرید تا ضبط برنامه برای شبکه2 صداوسیما و تجربه خبرنگاری بسیج رسانه. او روی بیشتر استیجهای شهر اجرای برنامه داشته و مستند ضبط کرده است و... . اما در کنار همه این تجربههای شخصی برای کار گروهی ارزش بیشتری قائل است و وقتی از اهداف شخصیاش میپرسم میگوید همه اهدافش در راستای پیشرفت گروهشان است.