جای مادر کنار عکس محمدجواد است. همیشه خنده بر لب دارد و دیگر خبری از اشکهای آرام و بیصدای سال اول شهادت نیست. از اوایل دهه ۷۰ هیچکس ندیده است او برای محمدجواد گریه کند.
حامد سامینژاد فقط ۱۵ سالش بود که از پشت میز و نیمکت هنرستان به جبهه رفت. در دومین عملیاتی که شرکت کرد، باران گلوله بر سرش بارید، میان مهلکه ماند و شهید شد.
فرصت شهادت در نوجوانی از سید محمد حسینی دریغ میشود؛ جاییکه او را در اتوبوس اعزام رزمندهها پیدا میکنند و مانع پیوستن به برادر شهید ش میشوند، اما درِ شهادت سالها بعد به رویش گشوده میشود.
در مدت ۱۲ ساعت، محسن نوکاریزی زیر لب ذکر ائمهاطهار (ع) را میگفته و چند بار هم از فرمانده تیپ آب خواسته، اما به دلیل خونریزی شدید، آنها نمیتوانستند به او آب بدهند.
دسته ویژه خطشکن جبهه، گروهی هستند که هرگز برنمیگردند. محسن با علم به این موضوع به عضویت دسته ویژه درآمده بود. او ۵ اردیبهشت۱۳۶۶ در عملیات کربلای۱۰ به شهادت رسید.
سیدعبدالرحیم و عادله، پدر و مادر شهید سیدمهدی نعمتی هر سال در روز عید غدیر سر صبح بر سر مزارش در بهشترضا (ع) حاضر میشوند و مزارش را گلباران میکنند.
بانو عصمت بهشتی، آیینه تمامنمای صبر و شکیبایی بود. نماد و اسوه مادری مهربان و ازخودگذشته. مادری که هشت پسر داشت.روزهایی بود که پنج فرزندش در میدان جنگ بودند، اما او خم به ابرو نیاورد.