معصومه باهوش همسر شهید «برات عباسپورنسری» است. شهید عباسپور ۶۵ درصد جانبازی داشته و ۱۱۶ ماه در زندان بعثیها اسارت را تحمل میکند و سرانجام سال ۸۲ به رفقای شهید ش میپیوندد.
حسن و حسین عسگریمقدم در کنار هم در قطعه شهدای بهشت رضا (ع) در خاک آرام گرفته اند. پدرشان از غصه فرزندانش سکته کرد و به رحمت خدا رفت، اما مادر سالها با یاد آنها زندگی میکرد.
نازگل اکبرزاده خواهر شهید و مداح اهلبیت (ع) محله نیزه میگوید: سالهای سال است هرجا دعوت میشوم، در روز اول، روضه مادر را برای بانو فاطمه (س) میخوانم.
آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی، نخستین مرجعی بود که در زندانهای پهلوی دوم و زیر شکنجه ساواک به شهادت رسید.
همسایهها و هممحلیها که ۳۰ سال است طاهره خسروی را میشناسند، میگویند: او بانوی مهربان است که علاوهبر فرزندانش، دست نوازشگر مادریاش را بر سر چهار دختر دیگر هم کشیده است تا حالا هفت فرزند داشته باشد؛ دو پسر و پنج دختر.
مادر شهید شاهی میگوید: غلامحسین از سیزدهسالگی به جبهه رفت. به بهانه کارنامه تحصیلی پایان سال، امضای من را گرفت و رفت. هنوز کارنامهاش را دارم.
شهربانو سلیمانی که دو فرزند شهید دارد و یک جانباز میگوید: چه دلی داشتم که جواد و مهدی و محمود هرسه با هم به خط مقدم رفتند. انگار یکی چنگ میانداخت توی قلبم و فکر و خیال دست از سرم برنمیداشت.