دیدم آیتالله رئیسی که تازه تولیت آستان قدس رضوی را عهدهدار شده بود، وارد شد. چندنفری بودیم که میخواستیم نامههای خود را تقدیمشان کنیم. به محافظهایشان گفتند فاصله بگیرند تا بتوانند نامهها را بگیرند.
احمد منصوب، دیوارنگار طرح های دفاع مقدس میگوید: تازه ۱۵سالم شده بودکه قرار شد به جبهه اعزام شوم، اما برادرم شهید شد و موضوع اعزام من به خاطر مخالفت خانواده به تاخیر افتاد. برادرم اولین استاد هنری من بود.
۲۲ مرد، ۲۲ رزمنده، ۲۲ دلاور بسیجی از محدوده جمعیتی قرقی به عنوان نخستین بسیجیهای خراسان بزرگ به رزم دشمن شتافتند که از این افراد نیمی شهید شدند و نیمی دیگر ماندند.
مکیه غلوم یک مادر خرمشهری است که پس از شهادت پسرش، شاعر و مداح اهل بیت(ع) شد.سید نوری موسوی یک روز بی خبر میرود و چند ماه بعد، خبر شهادتش به گوش مکیه و دیگر اهل خانه میرسد.
شهید اسدالله کشمیری قرقی با ابتکار عمل، گردان بزرگ امامسجاد (ع) را تشکیل میدهد. او فرمانده واحد طرح و عملیات تیپ ویژه شهدا هم میشود تا زمانی که به دیدار یار میشتابد.
علی ثقفی میگوید: تا اتاقک نقاره خانه حدود ۱۰۶ پله است و بالارفتن از این پلهها سختترین قسمت کار ما بود. به دستور آیت الله رئیسی مسیر از داخل مهمان سرای حضرت عوض شد و از آن به بعد، با آسانسور بالا میرفتیم.
خیلی از همسایهها به خانه بی بی رفت و آمد داشتند. وقت روضه درِ خانه بی بی نیمه باز بود. اما بعد از ۳۵ سال، چند روز پیش، فهمیدند بی بی عصمت خداداد حسینی، مادر رئیسجمهور، آیت الله ابراهیم رئیسی است.