زهرا زنگنه| کارهایش دنبال هم میدوند، سرش حسابی شلوغ است و همیشه دغدغه این را دارد که به فلان کار و فلان برنامهاش برسد. اما این وسط هیچ چیزی از قلم نمیافتد، چون حسابی حواسش به زمانبندی است. از کار اجرایی و مدیریتی گرفته تا خادمیاری حرم مطهر و امور خیریه را پیش میبرد و در این میان از خانواده و فرزندانش هم لحظهای غافل نمیشود.
زهرا خانم همان شیوه پدرش را در پیش گرفته است، شهید نورعلی شوشتری را همه جای کشور در حین خدمت میشد دید، حالا دخترش پا جایِ پای او گذاشته است. از نام نیک خانوادگیاش که بگذریم، همت بلند و مدیریت حرفهای او در این سالها سبب شده تا اقدامات مثبتی را در حوزه کار خود اجرایی کند و به عنوان یک بانوی فعال و موفق در سطح شهرمان شناخته شود.
زهرا شوشتری ساکن محله فرامرز عباسی از زمان ورود به آموزش و پرورش علم و توان خود را وقف تعلیم و تربیت کرده است.
همزمان دو سمت سنگین را عهدهدار است که نشان از توانمندی او در امور اجرایی دارد. هم معاون آموزش ابتدایی ادارهکل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی است و هم سرپرست معاونت نهضت سوادآموزی این سازمان. حدود پانزده سال پیش و با تجربهای شیرین با آموزگاری دوره ابتدایی کار در آموزش و پرورش را شروع کرده و در این سالها تجربه کار معلمی و اجرایی را کسب کرده است.
بانو شوشتری دوران آموزگاری را خاطرهانگیز و متفاوت از کار اجرایی میداند و میگوید: در شروع به کار من، این حوزه کاری برایم بسیار ارزشمند بود چرا که توانستم در میان بچهها باشم و ارتباطات و خاطرات خوبی در ذهنم شکل گرفت.
او ادامه میدهد: ادامه فعالیتم هم در بخش اداری و اجرایی متفاوت بوده است، البته که هر کدام از این حوزههای کاری ویژگیهای خودش را دارد و مهم است که شما بدانید در کدام بخش اثرگذاری بهتری داشته باشید؛ بنابراین بهتر است که در همان حوزه فعالیت کنید.
زمانی که پدرش، شهادت را در آغوش کشید، زهراخانم ۲۴ سال داشت، اما همین سالهای زندگی در کنار او کافی بود تا زهرا پدر مهربان و فداکارش را به خوبی بشناسد و حالا درباره او حرف برای گفتن داشته باشد.
او تعریف میکند: رفتار و اخلاق پدرم در دو مورد پررنگ بود، صبوری و پشتکار. این دو ویژگی رفتاریاش متمایز بود و آنچیزی بود که چشم من را در این سالها گرفت تا این صفات را در خودم پرورش دهم. ایشان خاکی بود و اینکه در کجاست و چه سمتی دارد، برایش اهمیتی نداشت. همچنین ولایتپذیری پدر برای ما ارزشمند بود و سبب شد تا در کار فرهنگی خود و زندگیمان به این موضوع توجه داشته باشیم.
همین ظرایف اخلاقی پدر، به جز ارتباط خونی بر روح و روان دخترش هم در این سالها اثر گذاشته است به نوعی که همیشه شخصیت پدر را برای خودش یک الگو قرار داده است.
زهرا خانم در کار همان شیوه پدر را در پیش گرفته است. او میگوید: قبل از پذیرش سمت و کاری سختیهای آن را میپذیرم، این طور باعث میشود تمام انرژی خود را در این کار بگذارم.
از این جنس آدم هاست که سرش درد میکند برای کار کردن و اینکه خیرش به دیگران برسد. این ویژگی را هم از پدرش به ارث برده است، هیچ وقت نسبت به آدمهای اطرافش بی تفاوت نیست و همین باعث شده که درگیر کار خیر شود و در این حوزه همت خود را به کار گیرد.
موضوعی که دوست ندارد خیلی درباره آن صحبت کند و میگوید: کمک رساندن به دیگران باید طوری باشد که عیان نشود، اگر آشکار شد و آن را فریاد زدیم که دیگر ارزشی ندارد.
هرچه زهرا شوشتری از کارهایش و از خصوصیات پدرش میگوید، میفهمیم که او تا چه اندازه خود را به شخصیت پدر نزدیک کرده است. زهراخانم تعریف میکند: پدرم وقتی شهید شد فهمیدیم که در چه کارهای خیر و انساندوستانهای مشارکت داشته و به چه کسانی کمک میکرده است. ایشان درباره کارهای اینشکلی اصلا صحبت نمیکردند و دوست نداشتند کسی چیزی بداند.
مشغله زیاد در حوزههای اجتماعی و اداری مانعی بر سر راه مادر شدن زهرا شوشتری نبوده است. علی و نورا، میوههای زندگی زهراخانم هستند. فرزندانی که زهراخانم از آنها به عنوان سرمایه زندگیاش یاد میکند و این طور فکر میکند که اولویت زندگی برای او، حمایت از دختر و پسرش است، دختر و پسری که نامشان گرفته شده از نام شهیدنورعلی است.
رفتار و اخلاق پدرم در دو مورد پررنگ بود، صبوری و پشتکار. این دو ویژگی رفتاریاش متمایز بود
او میگوید: مادر بودن مهم است، جایگاهی است که نمیتوان از آن گذشت. کار کردن و مؤثر بودن در جامعه مهم است، اما برای من در کنار تمام کارهایی که دارم مادر بودن و زن بودن برتری دارد.
فرزند پنجم شهید شوشتری، خانواده را اولین جامعه اسلامی پیشروی فرزند معرفی میکند و به این خاطر فکر میکند، همه هم وغم پدر و مادر باید برای بچهها باشد.
زهراخانم تعریف میکند: در اسلام، خانواده یک رکن مهم است و اولین فضایی که اطراف فرزند را پوشش میدهد همین خانواده است، بنابراین مهم است که شما در این بستر وقت کافی را برای بچههایتان بگذارید. من همه کار و تلاشی که میکنم برای این است که بتوانم از فرزندانم حمایت کنم و آرامش را برای آنها به وجود بیاورم. فکر من این است که اگر یک بانو در جایگاه زنانه و مادرانه خود موفق باشد حتما میتواند در فضای جامعه هم اثرگذاری مثبت داشته باشد.
خدمت در بهشت، فرصت ارزشمند معنویای است که به لطف امام رئوف (ع) قسمت زهراخانم شده است. او سرکشیک شب سوم خواهران در بخش خدمات کفشداری حرم مطهر است. به توصیه پدر شهیدش همیشه دست خود را در پیشگاه حضرت رضا (ع) دراز کرده است.
خودش تعریف میکند: پدرم همیشه میگفتند، اگر جایی به مشکل خوردید اگر خواستهای از خدا داشتید، به حضرت رضا (ع) متوسل شوید که هرگز شما را ناامید نمیکنند. در این فضای قدسی و بنا به مسئولیتی که زهراخانم دارد، حسابی توجهش به نقش مادرانه دیگر خادمیاران هم هست.
او میگوید: ما باید در همه کارها از حضرت رضا (ع) و سیره اهل بیت (ع) الهام بگیریم. زندگی پر از اتفاقات پیشبینی نشده است، من در همه این رویدادها حق را به خانواده و جایگاه خانواده میدهم. به همین خاطر به بانوان خادمیار کشیک سوم گفتهام اگر هر کاری از بیماری گرفته تا مهمانی در فضای خانواده پیش آمد در کنار خانواده باشید. نباید در موقعیتی که بچه تنها میشود یا بیمار است خادم او را تنها بگذارد و این موضوع در ذهن بچه شکل بگیرد که مادرم من را به خاطر حرم رفتن تنها گذاشت. ما باید به خاطر نقش زنانه خود، به خانواده، جایگاهی متفاوت از همه کارها بدهیم.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی امسال خود در جمع بانوان به مناسبت ایام بزرگداشت مقام زن، بر توانمندی بانوان در امور اجرایی تأکید کردند. ایشان اشاره داشتند که بانوان کشورمان میتوانند در پستهای مختلف اجرایی قرار گیرند و امورات مهم کشور را پیش ببرند.
زهرا شوشتری از این فرمایشات رهبر معظم انقلاب برای اشاره به نقش زنان در جامعه وام میگیرد و میگوید: بند به بند صحبتهای حضرت آقا نشان از این دارد که در جمهوری اسلامی تا چه اندازه به زنان توجه میشود. بانوان جامعه ما از ارکان انقلاب هستند و میتوانند در حوزههای تصمیمگیری، نقشآفرینی کنند.
بانوی توانمند شهرمان ادامه میدهد: بانوان در شهر و کشور ما قابلیت پذیرش مسئولیت و اجرای کارهای بزرگ را دارند. آنها با توجه به نقش مادرانه و پذیرش امور اجتماعی، کار سختی برای مدیریت مقوله زمان دارند و وقتی از این مرحله عبور میکنند به موقعیت ویژهای میرسند.
در آخرین سالهای دهه چهارم زندگی، زهرا خانم از مسیری که طی کرده راضی است. آنچه را تجربه کرده دوست دارد و از اینکه توانسته در چند حوزه و به صورت همزمان مفید و مؤثر باشد خوشحال است.
او تعریف میکند: اگر به عقب برگردم همین مسیر را دوباره میآیم و البته از برخی اشتباهاتم درس میگیرم و آنها را تکرار نمیکنم. به نقش مادرانه و زنانه خودم در فضای خانواده افتخار میکنم و مانند گذشته از آن محافظت میکنم. همینطور تلاش خودم را مضاعف میکنم که وجهههای اجتماعی را توسعه دهم.
او خیلی مواقع در نقش مادرانه خود و نحوه رفتار با فرزندانش از پدرش الهام میگیرد. زهراخانم تعریف میکند: خیلی وقتها در رفتار با فرزندانم یاد مواجهههای مشابه پدرم با خودم میافتم. رفتار مهربانانه ایشان با فرزندان را سعی میکنم در برخورد با بچههایم داشته باشم و در این زمینه هم ایشان الگوی من هستند.
* این گزارش یکشنبه ۳۰ دیماه ۱۴۰۳ در شماره ۱۵۶ شهربانو روزنامه شهرآرا چاپ شده است.