حلما نیکپورمحمدی نقاشی با مدادرنگی را یکسالی هست که حرفهای دنبال میکند. او مقام اول ناحیه ۷ آموزشوپرورش را در سال تحصیلی۱۴۰۲-۱۴۰۳ به دست آورده. او نقاشی را تنها از راه دیدن یادگرفته است.
موسی عصمتی میگوید: یک روز بی هوا از دهانم دررفت و گفتم: «درس میخوانم.» دل مادر شاد شد و مجبور شدم به آن انزوا پایان دهم. صبح یکی از روزها با مینی بوس آمدیم مشهد و دنبال مدرسه ویژه نابینایان.
سرگرمی حسن قاسمی فوقلیسانس مهندسی هوافضا، اختراع بالگرد و هواپیماست. شغلش هم هر روز یک چیز است؛ «کارگر روزمزد ساختمان»، «جوشکار»، «گچکار»، «نویسنده» و... میگوید: «آچارفرانسه هستم.»
ابراهیم باقریپور میگوید: در این سالهای معلمی متوجه شدم معلم باید یک سطح استدلال بالاتر از شاگردانش داشته باشد. درواقع معلم همان حرف شاگرد را میزند، با این تفاوت که برای آن استدلال میآورد.
جمشید لامی که ۲۴ سال است به خواست خودش در مناطق محروم خدمت میکند، طی سهسال دبیرستان فردوسی که در فهرست مدارس تخریبی بود را به مدرسهای هوشمند تبدیل کرد.
عفت شیدا در کورترین نقطه که از امکانات اولیه زندگی بی بهره بود، معلمی را شروع کرد و ۱۰ سال به عنوان معاون نمونه شناخته شده و در جشنواره «الف تا» مقام اول کشوری و در «درس پژوهی» نیز مقام اول استان را دریافت کرده است.
همهچیز از «آرزوی» یک معلول مهاجر شروع میشود؛ «مرتضی عبدی» پس از سالها خانهنشینی و لمس عمیق درد معلولیت مرکز «باور» را راه اندازی میکند مرکزی که میخواهد معلولان «توان» از دستدادهشان را بازیابند.