در خیابان گلبرگ جنوبی۱۲، سه همسایه هستند که به دوستیها و همسایگیهای قدیم پایبندند. آنها از حال یکدیگر باخبرند و اگر خدایناکرده مشکلی برای یکی پیش بیاید، بهدنبال راه چاره میگردند.
حاج احمد سعیدی سالها مدیریت مدرسه عسکریه را برعهده داشت. پس از تعطیلی این مدرسه با نظر آیتالله مصباح مقرر شد در پرداخت شهریه طلاب یاریرسان باشد و به این ترتیب بیشاز چهار دهه از عمرش را صرف امانتداری و تقسیم شهریه طلاب کرد.
مکتب حضرت رقیه (س) در محله کاشانی منطقه ۲، سال ۱۳۴۳ توسط حاجخانم قانع بنیانگذاری شد. در حال حاضر این مرکز فرهنگی- مذهبی با برگزاری جلسات قرآن و دروس حوزوی برای خواهران، به مکانی پویا در منطقه تبدیل شده است.
پس از این همه سال نسلبهنسل سیسمونی درستکردن، خانه زهره ایرانمنش در خیابان هاتف شناخته شده است و هرکدام از همسایهها و اقوام که وسیلهای بهدردبخور برای کودک دارند، زنگ در این خانه را به صدا در میآورند.
زهرا ریاحینژاد برای انجام کاری ویژه به مدرسه آمده بود که با یک جمله ساده ولی صادقانه یکی از دانشآموزان، چهرهاش را تغییر داد و فکرش را مشغول کرد. آن سؤال کوچک نهتنها آن روزش را بلکه ذهنیت زهراخانم را برای همیشه تغییر داد.
حاجآقا جواهریان، جواهرفروش قدیمی و نامدار مشهد که در دوران انقلاب به مردم زغال و نفت میرساند. بعد از انقلاب چون پدری مهربان برای دخترها و پسرهای مدارس امامعلی (ع) کفش و لباس و... میخرد.
این سه همسایه، هروقت کاری داشتهاند، به کمک هم آمدهاند؛ از مشکل مالی گرفته تا درستکردن خانه و جابهجایی. کسبوکارشان نیز همینجاست و همسایهها آنها را کاسبان مردمدار، باانصاف و بااخلاق محله میدانند.






