نیکوکاری

شیخ احمد لاریجانی؛ همسایه ساده‌زیست امام‌رضا(ع)
لاریجانی فقط امام جماعت نیست و باتوجه به علاقه‌اش به کار تربیتی برای نوجوان‌ها، بخش بزرگی از کار‌های فرهنگی مسجد را هم به عهده گرفته است. از مدیریت قرائت‌خانه دکتر و مهندس‌ساز آن گرفته تا برپایی جلسات قرآن.
گلی خانم برای بچه‌های هوویش مادری می‌کند!
هووی گُلی چهار فرزند به دنیا می‌آورد. او که از نظر ذهنی کمی دچار مشکل است نمی‌تواند به‌خوبی مسئولیت بزرگ کردن فرزندانش را انجام دهد و در این مدت گُلی آن‌ها را تروخشک می‌کند.
همسایه‌ها، عصای دست زائران سالخورده
همسایه‌ها برای بردن سالخوردگان به زیارت امام‌رضا(ع) بانی می‌شوند. پیدا‌کردن این خادمان سخت نیست؛ به‌ویژه اگر از اهالی مسجد ولیعصر (عج) در میثم شمالی‌۴ جویایشان شوی.
من دوباره زنده شده‌ام!
بعد از اهدای عضو؛ شادی کاظمی خواب پدرشوهرش، مرحوم محمدجواد ادبی، را می‌بیند که به او می‌گوید: من ۲۹روز است دوباره زنده شده‌ام و چند‌باری این جمله را تکرار کرد.
فاطمه هراتی با وقف «فاطمیه هراتی‌ها» در کوچه حمام باغ ماندگار شد
فاطمه هراتی از شهر‌هرات یزد به مشهد آمد و می‌گویند او اولاد می‌خواست که بعداز حاجت‌رواشدن اتاق سه‌در‌چهار خودش را همراه با درخت توت حیاط و چاه آبی وقف مسجد کرد. مردم هم روی همان زمین بنای مسجد را ساختند.
مریم می‌گفت دوست دارد اعضای بدنش را اهدا کند
مریم رحمانیان در چهل‌و‌شش‌سالگی براثر افت ناگهانی فشار خون به کما رفت و چشم‌ها، کلیه‌ها، کبد و پوستش به ۶‌بیمار زندگی دوباره بخشید. او در زمان حیاتش عنوان می‌کرده دوست دارد بتواند جزو اهداکنندگان عضو باشد.
خونم را برای رضای خدا اهدا می‌کنم
ابوالفضل سعادت‌فرجام نخستین‌بار در ۱۷ سالگی که در جبهه خدمت می‌کرد، خون داد و از سال ۸۵ اهدا کننده مستمر خون شده است.