نیکوکاری - صفحه 2

دریادلی‌ها برای نومادران نیازمند سیسمونی درست می‌کنند
پس از این همه سال نسل‌به‌نسل سیسمونی درست‌کردن، خانه‌ زهره ایرانمنش در خیابان هاتف شناخته شده است و هرکدام از همسایه‌ها و اقوام که وسیله‌ای به‌دردبخور برای کودک دارند، زنگ در این خانه را به صدا در می‌آورند.
داستان یک همدلی به روایت زهرا ریاحی‌نژاد
زهرا ریاحی‌نژاد برای انجام کاری ویژه به مدرسه آمده بود که با یک جمله ساده ولی صادقانه یکی از دانش‌آموزان، چهره‌اش را تغییر داد و فکرش را مشغول کرد. آن سؤال کوچک نه‌تنها آن روزش را بلکه ذهنیت زهراخانم را برای همیشه تغییر داد.
حکایت آقای جواهریان، جواهرفروش مهربان مشهد
حاج‌آقا جواهریان، جواهرفروش قدیمی و نامدار مشهد که در دوران انقلاب به مردم زغال و نفت می‌رساند. بعد از انقلاب چون پدری مهربان برای دختر‌ها و پسر‌های مدارس امام‌علی (ع) کفش و لباس و... می‌خرد.
همسایه‌ام را نبینم صبحم شب نمی‌شود
این سه همسایه، هروقت کاری داشته‌اند، به کمک هم آمده‌اند؛ از مشکل مالی گرفته تا درست‌کردن خانه و جابه‌جایی. کسب‌وکارشان نیز همین‌جا‌ست و همسایه‌ها آنها را کاسبان مردم‌دار، باانصاف و بااخلاق محله می‌دانند.
دل ‌رقیه خسروشیری برای کمک به دیگران می‌تپد
‌رقیه خسروشیری دو سال قبل با قبولی در رشته پرستاری به هدفش که کمک به دیگران بود، رسید، اما نقطه عطف این مسیر برایش جنگ تحمیلی ۱۲روزه بود. با دیدن اضطراب مردم، جرقه‌ای در ذهنم خورد که باید از اطراف خودم کمک را شروع کنم.
سیداحمدحسینی کارراه‌انداز هیئت‌های پایین‌خیابان است
سیداحمدحسینی موسپیدکرده مجالس امام‌حسین(ع) و خودش سال‌ها هیئت‌دار بوده است. می‌گوید: همه مراسم هیئت در خانه خودم برگزار می‌شد اما از‌آنجا‌که خانه خیلی قدیمی است،مناسب حضور هیئت بزرگ نیست.
ملاعباس تربتی پناه بی‌پناهان بود
حاج‌آخوند پس از سال‌ها مشهد را به مقصد تربت ترک کرد، اما صدایش تا روستا‌های دور می‌رسید. مردم او را «حاج‌آخوند» صدا می‌زدند، نه به خاطر لباسش، که به خاطر رفتارش. خانه‌اش پناه بی‌پناهان بود.