عبدالحمیدمولوی از مطلعین خراسان و عضو مهم آستانقدس، از تهران به مشهد آمد و با مساعدت افکارعمومی از خرابی بیشتر گنبدسبز جلوگیری کرد و مرکز هم نمایندگی را به او داد و آن بنا را به نام ابنیه تاریخی به ثبت رسانید.
مزمان با اجرای طرح بزرگ توسعه فلکه حرم (۱۳۶۱تا۱۳۷۲)، «طرح شبکه جمعآوری و دفع فاضلاب حرم و اطراف حرم» نیز طی مراحلی به اجرا درآمد و در سال۱۳۶۷ به بهرهبرداری رسید.
با همه فراز و فرودها در نهایت سال۱۳۳۵ صدای سوت قطار در ایستگاه مشهد شنیده شد و رؤیایی که سالها زیر خاک سیاست مانده بود به حقیقت پیوست. این قطار باری ایستگاه به ایستگاه گذشت و در حالی به ایستگاه وارد شد که اهالی آن بیصبرانه منتظر بودند.
دبیرستان شاهرضا با پرداختن به ورزشهای مختلف روز، نهتنها زمینه آشنایی آنها را با چنین ورزشهایی فراهم میکند که خود به مکان پرورش اولین نسل ورزشکاران نوین مشهد بدل میشود و سرانجام نخستین مجله ورزشی مشهد را نیز همین دبیرستان چاپ میکند.
گورستانی قدیمی قتلگاه که باید آن را معادل قبرستان «وادیالسلام» در نجف بدانیم، باوجود پیشینه شاید حدودهزارسالهاش، در سال۱۳۰۹خورشیدی ویران شد و به تاریخ پیوست و تنها بخشهایی از آن در قالب حاشیه باغرضوان باقی ماند.
نظامالملکی میدانست متن رادیویی باید موجز و روشن باشد و کجا باید واژه را پررنگ ادا کند تا در همهمه میدان شهدا هم شنیده شود. او وقتی در مسجد گوهرشاد به منبر رفت، مردم در گوش هم زمزمه میکردند «این همان صدای رادیو است»!
یکی از مستشاران بلژیکی که برای اداره امور پستی ایالت خراسان راهی مشهد شده بود، در این شهر دست به اقدامی خارج از حدود وظایفش زد که تبعات سنگینی برایش بهدنبال داشت.






