
مشهد، لوکیشن مهم فیلمهای علی سلمانی است
در بین نسل جوان فیلمسازان، از همان آغاز مسیرش نشان داد که قرار نیست شبیه دیگران باشد؛ او کارشناسی مهندسی برق قدرت دارد، اما دلش نه با محاسبات فنی که درگرو قاب تصویر است. ازطرفی کارگردان و فیلمسازی است که مسیرش را نه از تهران، بلکه از دل مشهد آغاز کرده و حتی زادگاهش اصفهان را ترک کرده تا در سایه حرم امام رضا (ع) زندگی و کار کند، مشهدی که حالا به تعبیر خودش «لوکیشن زندگی»اش شده است.
علاقه او به سینما فقط در قالب پروژههای داستانی و مستندهای جشنوارهای نیست؛ بخش مهمی از فعالیتش، ساخت کلیپها و مستندهایی درباره خادمان و زائران حرم است؛ کارهایی که شاید از سینما فاصله داشته باشد، ولی به گفته خودش دلنشینترین تجربههای هنریاش محسوب میشوند.
علی سلمانی هنرمند محله فرهنگیان، سینما را ابزاری برای سرگرمی صرف نمیداند، بلکه معتقد است روایتگری باید به بهبود جهان منجر شود. همین نگاه باعث شده هم در انتخاب سوژهها جسارت به خرج دهد ـ از پرداختن به مسئله فلسطین گرفته تا تجربه پروژههای دشوار داستانی ـ و هم در انتخاب زیستگاه هنریاش، مشهد را برگزیده است.
گفتوگوی پیشرو، روایتی است از مسیر پرفرازونشیب او؛ از علاقه به تصویر و قصهگویی گرفته تا چالشهای ساخت فیلم در مشهد و امیدی که به آینده سینمای بلند دارد.
مهندسی در قاب تلویزیون
شروع گفتوگوی ما با علی سلمانی، درباره پخش یکی از آثارش از تلویزیون است؛ یک قسمت از سریالی یازدهقسمتی با نام «جایی برای همه» که اپیزودیک ساخته شد و هر قسمت را کارگردان و نویسندهای جداگانه پیش برد. این مجموعه به مناسبت دهه اول محرم روی آنتن رفت و یکی از اپیزودهای آن با موضوع «روضههای خانگی» با تهیهکنندگی قاسم قاسمی، همان اپیزودی است که حضور جدی سلمانی در قالب نویسندگی و کارگردانی در قاب تلویزیون را رقم زد.
سلمانی که متولد سال ۱۳۷۶ است، پیش از این نیز تجربههای کوتاهتری داشته است و میگوید: سال ۱۴۰۲ فیلم «شورشی» بود که در جشنوارههای مختلف ازجمله جشنواره فیلم کوتاه تهران، رشد، عمار و چند رویداد دیگر به نمایش درآمد و حتی جوایزی هم کسب کرد. این اثر کوتاه با موضوع فلسطین ساخته و بعدها از شبکههای مختلف تلویزیونی پخش شد.
این مهندس برق مسیرش را اینطور روایت میکند: پس از پایان تحصیلات متوسطه، همزمان در دو کنکور شرکت کرده بودم؛ یکی هنر و دیگری ریاضی. با معدل هجده و رتبه متوسط در ریاضی، سرانجام در رشته مهندسی پذیرفته شدم و برای ادامه تحصیل راهی دانشگاه دولتی سبزوار (حکیم سبزواری) شدم. اما از همان ترم اول فهمیدم این رشته با من سازگار نیست. فیزیک یک را که خواندم، حالم بد میشد. حتی به پدرم زنگ زدم و گفتم نمیخواهم ادامه بدهم. اما او مخالف بود و حرفش این بود که در اینصورت باید سربازی بروم.
بزرگترین دردسر ما پیداکردن لوکیشنی بود که حالوهوای خانههای فلسطین را داشته باشد
باوجود بی علاقهگیهای زیاد، علی درکنار درس بهتدریج به سمت فعالیتهای فرهنگی و سینمایی در دانشگاه رفت؛ «عضویت در کانون فیلم و عکس دانشگاه، بسیج دانشجویی و ساخت برنامههای اینترنتی با همدانشگاهیها کمکم مرا به سمت سینما کشاند. درنهایت هم اواخر دوره تحصیلم، انتقالی گرفتم و به یک دانشگاه غیرانتفاعی در مشهد آمدم؛ تجربهای که نقطه عطف زندگیام شد.»
یافتن «فلسطین» در روستای اسلامآباد
نخستین پروژه داستانی او در مشهد با دشواریهای بسیاری همراه بود. او درباره اولین تجربه داستانیاش در مشهد میگوید: بزرگترین دردسر ما پیداکردن لوکیشنی بود که حالوهوای خانههای فلسطین را داشته باشد. خیابان شقایق در انتهای هفتتیر، جاده سیمان و حتی منطقه قرقی را بررسی کردیم، اما هیچکدام جواب نمیداد. درنهایت در روستای اسلامآباد کوچهای پیدا کردیم که خانههای تمامسیمانیاش دقیقا همان فضای بیروحی را داشت که میخواستیم. همانجا شد صحنه اصلی این فیلم سهدقیقهای.
او اضافه میکند: بودجهمان خیلی محدود بود و تنها یک روز برای ضبط وقت داشتیم. البته برای پیشتولید کار، حدود سهماه وقت صرف کرده بودیم. تازه مشکلات طراحی صحنه و لباس هم مزید بر علت بود. لباس مناسب در ایران نبود و مجبور شدیم دست به ابتکار بزنیم. حتی دیالوگهای عبری هم کار را پیچیدهتر کرده بود.
گروه بازیگرانِ این کار، بیشتر از جوانان مشهدی تشکیل شده بود؛ سارا نجاتیان (بازیگر تئاتر)، حجت باغانی (فعال در حوزه موسیقی که آشنایی مختصری با زبان عبری داشت) و اسدا... سرداریان در نقش سرباز؛ سایر نقشها نیز به هنرورها سپرده شد.
روایت حرم در قاب مستند
این دانشآموخته فیلمسازی انجمن سینمای جوان درکنار دیگر تجربهها، بخش مهمی از کار خود را صرف ساخت مستندهای کوتاه برای تلویزیون میکند؛ آثاری درباره موضوعات مرتبط با حرم امامرضا (ع). دراینباره میگوید: این مستندها تبلیغی یا گزارشی صرف نیستند؛ من روی روایت قصه تمرکز میکنم. بیشترشان بین پانزده تا سیدقیقه بودند. همین حالا هم مشغول تولید یک مستند پرتره سهقسمتی هستم.
ورود جدی سلمانی به عرصه مستند، با همکاری مشترک در انجمن فیلمسازان انقلاب اسلامی رقم خورد. نخستین تجربه حرفهایاش مستند «نفسخوار» بود؛ اثری درباره ارتفاعات جنوبی مشهد و پیامدهای توسعه شهری. او توضیح میدهد: با دغدغه زیستمحیطی که داشتم، پژوهش اولیه را انجام دادم، متن را آماده کردم و بعد به سراغ سیدمحمد محمدیسرشت رفتم. نتیجه یک کار مشترک شد که حتی توانست برای مدتی، مسیر پروژههای عمرانی را متوقف کند.
این تجربه، درهای تازهای را برایش گشود. حضور در جشنوارههایی، چون «عمار» باعث شد جایزه پایش و پالایش اجتماعی در سال ۱۳۹۷ را به دست بیاورد و بیشتر دیده شود. همانجا بود که با گروهی از فیلمسازان جوان مشهد آشنا شد؛ «خیلی چیزها از آنها یاد گرفتم. بعدتر همکاری با محمدصادق رمضانیمقدم در دفتر شمس فیلم، نقطه عطفی در زندگی کاریام شد. دوستانم و بهویژه ایشان چیزی را که سخت به دست آورده بودند، رایگان به من یاد میدادند.»
فیلم کوتاه «شورشی» نیز در همین دوره ساخته شد. اثری سهدقیقهای که تنها یک روز فیلمبرداری شد، اما در جشنوارههای مختلف درخشید؛ جایزه ویژه سازمان سینمایی کشور در جشنواره فیلم کوتاه تهران، جایزه شاخه زیتون و جایزه بینالملل جشنواره رشد.
علی سلمانی میگوید: در تاریخ سینما دهها فیلم درباره رنج یهودیان ساخته شده، اما درباره کودکان فلسطینی سکوتی گزینشی وجود دارد. وقتی عکسهای هفتهزار کودک بازداشتشده را میدیدم، گلویم را بغض میگرفت. برای همین ایده فیلم شکل گرفت.
به باور او، همین «شورشی» بود که دنیای سینمای داستانی را برایش جدی و پای او را بیش از پیش به فضای حرفهای باز کرد.
سینما و سهمی در بهتر شدن جهان
وقتی از آینده این فیلمساز جوان میپرسیم، دیگر بحث جشنوارهها یا سختیهای تولید نیست. او مکثی میکند و با لحنی آرام و مطمئن میگوید: مسیرم را در سینما طولانی و پرزحمت میبینم؛ مسیری که «هدف نهاییاش رسیدن به سینمای بلند است».
علی سلمانی ادامه میدهد: باور دارم سینما فقط محملی برای سرگرمی نیست، بلکه باید سهمی در بهترشدن جهان داشته باشد. اگر همین امروز امکان ساخت یک فیلم بلند را پیدا کنم، باز هم فلسطین را انتخاب میکنم. چون به نظرم مهمترین دغدغه زمانه ما همین مسئله است.
مشهد میمانم
او با بیان اینکه جریان اصلی تولید در ایران از مسیر تهران میگذرد، تأکید میکند: همچنان تصمیم دارم در مشهد بمانم. برای من، ماندن در مشهد یعنی دلکندن از زادگاهم اصفهان. بااینحال اینجا سایه امام رضا (ع) بالای سرم است و همین برایم آرامش میآورد.
سلمانی علاقهاش به مشهد را تنها شخصی و معنوی نمیداند. او معتقد است این شهر ظرفیتهای سینمایی بسیاری دارد؛ «مشهد فقط یک لوکیشن مذهبی نیست. در همین اطراف، سوژههای زیستمحیطی مهمی هست؛ تغییرات اقلیمی، نابودی زیستگاهها و تهدیدهایی که هرروز پررنگتر میشوند. اینها همه میتوانند روایتهای جدی سینمایی باشند.»
یک مأموریت متفاوت
یکی از پروژههایی که علی سلمانی به یاد میآورد، مربوط به خدمتی بود که ازسوی آستان قدس رضوی، به تعدادی از روستاهای اطراف فریمان ارائه شد. در این مأموریت، تعدادی از بزرگان محلی با همکاری آستان قدس، گروهی از سالمندان را که بهدلیل بیماری یا مشکلات جسمی توان حضور در زیارت نداشتند، به مشهد آوردند، اما مشکلات زیادی سر راه این زائران بود؛ از نبود نیروی کافی برای جابهجایی با ویلچر تا رسیدگی به تغذیه و نگهداری سالمندان در طول مسیر.
او میگوید: در راه مأموریت، یکی از عوامل پروژه که با چنین کارهایی موافق نبود، با تردید گفت این کار چه فایدهای دارد؟ جز اینکه گزارشی ساخته و چند تصویر پخش شود، درد کسی را دوا نمیکند.
سلمانی ادامه میدهد: به همکارم توضیح دادم که ثبت چنین حرکتهایی میتواند فرهنگساز باشد و مردم را به کارهای خیر تشویق کند، ولی همکارم همچنان قانع نشد. در ادامه مسیر، در یکی از روستاها خانوادهای زندگی میکردند که بهدلیل صعبالعبور بودن مسیرشان، کسی سراغشان نرفته بود تا سالمندانشان را به مشهد بیاورد. وقتی تیم فیلمسازی از ماجرا باخبر شد، پیگیری کردند و بالاخره با پیگیری ما آن خانواده هم به جمع زائران اضافه شدند. همان موقع با لبخند رو به همکارم گفتم دیدی؟ همینجا حداقل ما به درد خوردیم. ولی این تازه اول ماجرا بود. یکی از مسئولان آستان قدس برای بازدید از پروژه ما آمد و همراه گروه فیلمبرداری در خانه یکی از سالمندان حضور یافت. در آن خانه، دختری جوان که پرستار مادر سالمندش بود، جلو دوربین از دلشکستگیهایش اینطور گفت که «من مدتهاست با امامرضا قهر کردهام. حاجتم این بود که به کربلا بروم، اما برآورده نشد.» مسئولی که آنجا بود به آن خانم گفت همینکه امشب با مادرتان به زیارت امام رضا (ع) آمدهاید، یعنی حاجتتان برآورده شده است.
سلمانی میگوید: مدتی بعد، همان مسئول بهطور ناشناس پیگیر وضعیت آن خانواده شد و بیخبر از دوربینها، هزینه سفر کربلا برای آن دختر را فراهم کرد. خبر که رسید، همان همکارم درحالیکه پُر از تعجب بود گفت حالا میبینم حتی اگر فکر کنیم کار ما بیفایده است، شاید دستکم زمینهساز اتفاقاتی باشیم که خودمان از آن خبر نداریم.
در تاریخ سینما دهها فیلم درباره رنج یهودیان ساخته شده، اما درباره کودکان فلسطینی سکوتی گزینشی وجود دارد
همهمه در پشت صحنه «شورشی»
علی سلمانی به حوادث غیرمنتظرهای که در جریان تولید فیلم «شورشی» رخ داد هم اشاره میکند. او میگوید: در شب ضبط نهایی، یکی از بازیگران درحال دویدن، ناخواسته با اسلحه وینچستر صحنه، به کمر طراح صحنه، امین فاضلی، کوبید. این درحالی بود که آقای فاضلی، مشکل دیسک کمر داشت و در اثر آن ضربه، نقش بر زمین شد و صدای همهمهای به راه افتاد.
او ادامه میدهد: این اتفاق زمانی روی داد که ما بهدلیل ساعتهای پایانی روز بهشدت تحت فشار و برای ازدسترفتن زمان فیلمبرداری نگران بودیم. همین لحظه با دلشوره گفتم «امین، دیگه نه!»، اما چنددقیقه بعد، آقای فاضلی با خنده از جا بلند شد و صحنه ادامه پیدا کرد.
سلمانی به یاد میآورد: یکی دیگر از اتفاقهای آن روز مربوط به صحنهای بود که یک هنرور باید با لباس شخصی، در نقش نیروهای اسرائیلی، از بالای دیوار میپرید و وارد قاب میشد. او چند بار تمرین کرده بود، اما به دلایلی انعکاس نور خوب از آب درنمیآمد.
برای همین از طراح صحنه خواستیم کمی آب روی زمین بریزند تا نورپردازی تیرهتر شود، اما لغزندگی سطح زمین سبب شد هنگام پرش، پای هنرور سر بخورد و تاندون پایش آسیب جدی ببیند. درحالیکه همه نگران او بودند، سریع گفتم آمبولانس خبر کنید و همزمان فرد دیگری را جایگزین کنیم تا روند کار متوقف نشود. همین اقدام من، ازسوی دستیار کارگردانی به «بیرحمی» تعبیر شد، ولی آنجا نظرم این بود من که پزشک نیستم و هر موضوعی باید از راه خودش پیگیری شود.
او میگوید: با اینکه یکساعتونیم وقفه باعث شد چند پلان مهم را از دست بدهم، یاد گرفتم در سختترین لحظهها، حتی اگر به نظر بیرحمی بیاید، باید وظیفهام را درست انجام بدهم.
کارنامه آثار علی سلمانی
فیلم کوتاه «شورشی»
موضوع: فلسطین و کودکان بازداشتشده
جوایز: جایزه ویژه سازمان سینمایی کشور و جایزه شاخه زیتون در جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران- ۱۴۰۲
نشان ویژه ایثار و از خودگذشتگی جشنواره بینالمللی رشد - ۱۴۰۲
پخش: شبکههای مختلف تلویزیونی
مستند «نفسخوار»
کارگردانی مشترک با سید محمد محمدیسرشت
موضوع: پیامدهای توسعه شهری در ارتفاعات جنوبی مشهد
جوایز: جایزه پایش و پالایش اجتماعی جشنواره مردمی فیلم عمار - ۱۳۹۷
پخش: شبکههای مختلف تلویزیونی
مجموعه تلویزیونی «جایی برای همه» اپیزود «ورشکسته»
موضوع: آیینهای عزاداری ساده دربرابر مجالس مجلل نخستین حضور جدی در قاب تلویزیون - ۱۴۰۴
پخش: از شبکه ۲
* این گزارش چهارشنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۵ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.