عباس جانفدا، نویسنده و کارگردان تئاتر میگوید: من همیشه سعی کردم به باورهای مردم سرزمینم احترام بگذارم و بیشتر آثار من در مورد باورها، رسوم و اعتقادات خراسانیها است.
هفدهساله که بودم یک دوربین VHS به دستم رسید و همان موقع بدون هیچ آموزشی و فقط با استعداد خودم، در عرض یکیدو روز فیلم کوتاهی به کمک پسرعمویم ساختم و با دو ویدئو آن را مونتاژ کردم.
محمد یداللهزاده دانشجوی رشته عمران، از سالها پیش یعنی زمانی که دانشآموز بوده، وارد گروههای تئاتر شده و حالا چند سالی است با تشکیل گروه «هیراد» در زمینه فیلمسازی در محله بهطور جدی فعالیت میکند.
حمیدرضا حافظشجری در ۱۱ سالگی دیپلم افتخار «مقام اول بازیگری مرد» را در بیستوسومین جشنواره تئاتر استان به دست آورد، همان موقعی که در دبستان منظورالمهدی محله دروی درس میخوانده است.
تجربه و تسلط یاسمین بعد از دادن تست در گروه «مهدویت»، موجب شد برای نقش اصلی انتخاب شود؛ این تجربه، علاقه او به کارگردان ی را دوباره زنده کرد و تصمیم گرفت گروهی را برای آموزش در مسجد حضرت ولیعصر (عج) راه بیندازد.
دهقانپور میگوید: دغدغه معیشت همیشه گریبانگیر هنرمندان بوده و هست. سالهای سال در محیط اداری مشغول کار بودم، جایی که قواعد و شرایط آنچندان دستت را برای خلاقیت باز نمیگذارد!
احمد فخرصباحی، قاتل مرموز، باهوش و خطرناک سریال مزد ترس بود که تماشاگران سریال را بیپلک زدن، به دیدن باقی ماجرا ترغیب میکرد.