
«نوروز رنگی» دیگر برای علی مشهدی تکرار نمیشود
میرزاده - مألوف| علیرضا مسعودی، یا همان علی مشهدی، چهره هنری شناخته شدهای برای مشهدی هاست. هرچند خیلی از مخاطبان سینما و تلویزیون او را به واسطه حضور در برنامه «خندوانه» میشناسند، اما واقعیت این است که مسعودی سال هاست در حوزه نویسندگی، بازیگری و کارگردانی تجربه داشته است.
او پیش ازاین و بیش ازاینکه کارگردان و بازیگر باشد، نویسنده بوده و آثار سینمایی و مجموعههای تلویزیونی ازجمله «ارث بابام»، «اخراجی ها»، «ساعت خوش»، «کوچه اقاقیا»، «قرارگاه مسکونی»، «بزنگاه»، «سه در چهار»، «سه دونگ، سه دونگ»، «سفر در خانه» و... را نوشته و با کارگردانان مختلفی نیز کار کرده است.
او همچنین در کارهایی ازجمله «ثبت با سند برابر است»، «ما خیلی باحالیم»، «کوکتل مولوتف»، «ارث بابام»، «شب شیشهای»، «بزنگاه»، «سه در چهار»، «سفر در خانه»، «نوروز رنگی»، «آزادی مشروط» و «بدل» بازی کرده و کارگردانی مجموعههای «نوروز رنگی» و «بدل» را نیز بر عهده داشته است.
نمیتوانم «نوروز رنگی ۲» را بسازم!
مسعودی در بین کارهایی که کارگردانی کرده است بیش ازهمه به سریال «نوروز رنگی» علاقه دارد و میگوید: «نوروز رنگی» را خیلی دوست دارم. همه چیز در آن درست بود. همه عوامل در موفقیت آن تأثیر داشتند.
فکر میکنم اگر بخواهم هم نمیتوانم «نوروز رنگی ۲» را تولید کنم؛ برخلاف سریال «بدل» که متأسفانه در آن با مشکلات زیادی روبهرو شدم. باید بدانیم که تهیه کننده در کیفیت یک سریال بسیار تأثیرگذار است، اما متأسفانه در این سریال با تهیه کنندهای همراه شدم که هیچ شناختی از ارتباط با هنرمند و... نداشت و اصلا حضور او در عرصه سینما اشتباه بود و به شدت به کیفیت کار لطمه زد.
نویسندههایی که استعداد کارگردانی دارند، وقتی شروع به کارگردانی میکنند، هم راحتتر از بازیگر بازی میگیرند، هم صحنهها را فیلمبرداری میکنند
وی درباره اینکه ترجیح میدهد در تهران کار کند یا در مشهد، میگوید: به نظر من، راه موفقیت هنرمند، حضور در پایتخت کشور است. نه در ایران، بلکه در همه دنیا به این شکل است که مرکزی در هر کشور وجود دارد که امکانات و فضای بیشتری برای تولید در آن فراهم است. همانطور که در آمریکا هالیوود مرکز فیلمسازی است یا در هند بمبئی، در ایران هم تهران نقش اصلی را ایفا میکند. در ایران بیشترین امکانات تولید یک فیلم در تهران است و بودجه و اعتبارات هم در تهران است.
صدا و سیما، تصمیمگیریها، تصویب پروژهها و تخصیص بودجه همه در تهران انجام میشود، طبیعی است که همه هنرمندان برای دیده شدن و فعالیت جدیتر به آنجا بروند.
علیرضامسعودی ادامه داد: در کارهایی که تولید کردهام، تعصباتی نسبت به مشهد داشته و دوست داشتهام به هر شکل ممکن، نامی از مشهد به میان بیاید. تمام تلاش خود را میکنم که هر چیزی از مشهد دیده شود و حداقل در این سه سریالی که ساختهام، تمام تلاشم این بوده که مشهد دیده شود. یکی از اشتباهاتم این بود که سریال «بدل» را به طور کامل در مشهد نساختم. اصل قصه از مشهد گرفته شده بود.
من سال ۸۱ درباره مسجدی قدیمی در ازغد مطلبی خوانده بودم و قصه از همانجا الهام گرفت. اما در نهایت بخش زیادی از کار در تهران شکل گرف و فقط حدود ۲۰ روز در مشهد فیلمبرداری کردیم. اگر همان زمان تصمیم گرفته بودم قصه به طور کامل در مشهد روایت شود، نتیجه متفاوت میشد.
این فیلم ساز مشهدی بیان میکند: برای پیشرفت و دیده شدن باید در تهران کار کرد؛ چه در سینما و چه در سریال. به همه علاقهمندان به این حوزه هم میگویم اگر میخواهید پیشرفت کنید، به تهران بروید. برای شکار نهنگ، باید به اقیانوس رفت و تهران برای علاقهمندان به هنر، مثل اقیانوس است. امکانات در آن فراهم است؛ البته نه در حوزه فیلم سازی که در خیلی مشاغل این گونه است.
مشهد ظرفیت خوبی برای ساخت فیلم دارد
مسعودی البته اعتقاد دارد اگر شرایط برای ساخت فیلم در مشهد هم فراهم شود، این شهر ظرفیتهای خوبی دارد: مشهد شهری ثروتمند است و خیلی راحت میشود در آن کارهای خوبی هم ساخت. حتی میشود اینجا پلتفرمی داشت که فقط برنامههای مشهدی را حمایت کند و از آن پخش شود. اگر فیلم ساز در مشهد حمایت شود، میشود در مشهد هم کار کرد. البته مسئولان اعم از استانداری، شهرداری، آستان قدس و... باید پای کار باشند تا یک اتفاق خوب صورت بگیرد.
وی تأکید میکند: در تهران هم میتوان فیلمی ساخت که برای مشهد و موضوع آن مشهد باشد. این بستگی به شخص سازنده دارد. برای خود من، مشهد آن قدر مهم بوده که در سه سریالی که ساختهام، تلاش کردهام از فضای مشهد در سریال استفاده کنم و آن را با مشهد پیوند دهم.
مسعودی در پاسخ به این انتقاد که در فیلمهایی که در مشهد ساخته میشود یا متعلق به مشهد است، بیش از هر چیز لهجه مشهدی و آن هم به صورت اغراق شده نمایش داده میشود، میگوید: طبیعی است که اگر قرار باشد فیلمی متعلق به مشهد باشد و در مشهد فیلم برداری شود، لهجه مشهدی در آن غالب باشد؛ مگر اینکه قصه فیلم به گونهای باشد که شخصیت فیلم متعلق به نقطه دیگری از کشور باشد و فقط قصه در مشهد اتفاق بیفتد؛ یعنی شخصیت اصلی مشهدی نباشد و فقط جریان فیلم در مشهد شکل بگیرد.
برای پیشرفت و دیده شدن بایددر تهران کار کرد؛ چه در سینما و چه در سریال. به همه میگویم اگر میخواهید پیشرفت کنید، به تهران بروید
البته این را هم قبول دارم که گاهی اوقات، این لهجه به صورتی اغراق آمیز استفاده میشود. این گونه موارد نظر کارگردان است که کار هدایت فیلم را انجام میدهد. مثلا در «نوروز رنگی»، همه به جز یکی دو نفر از بازیگران مشهدی صحبت میکردند، ولی به نظر من از شیرینترین مدلهای صحبت کردن به لهجه مشهدی بود که مخاطبان آن را دوست داشتند.
نویسندگی اولویت اول من است
او هنوز هم نویسندگی را اولویت اول خود میداند و میگوید: نویسندگی را بیش از هر چیز دوست دارم. در بین کارهای هنری، نویسندگی اولویت اول من است. بعد از آن است که سراغ کارگردانی و بازیگری و اجرای استندآپ کمدی میروم. البته از زمانی که کارگردانی را آغاز کردم، ترجیحم این بوده که نوشته هایم را خودم کارگردانی کنم.
سی سال است کار میکنم و حدود ۲۷ سریال و تعداد زیادی نیز تله فیلم نوشتهام. نوشتن را برای این دوست دارم که شخص نویسنده هیچ ابزاری در اختیار ندارد و باید قلم به دست بگیرد و خلق کند. سختترین بخش کار هنری هم نوشتن است. اینکه کارگردان و بازیگر کاری انجام میدهند، بر مبنای متنی است که نوشته میشود.
این هنرمند میافزاید: نویسنده زمانی که شروع به نوشتن میکند، در ذهن خود دکوپاژ میکند و حتی میزانسن را هم میداند. معمولا نویسندههایی که استعداد کارگردانی دارند، وقتی شروع به کارگردانی میکنند، هم راحتتر از بازیگر خود بازی میگیرند و هم صحنهها را فیلم برداری کرده و حس وحال کار را به بازیگر و دیگر عوامل منتقل میکنند.
بهترین کاری که نوشتم «سه در چهار» بود
مسعودی البته به برخی از کارهایی که نوشته، تعلقخاطر بیشتری دارد و میگوید: در مجموعه کارهایی که نوشتهام، سریال «سه در چهار» را بیش از بقیه دوست دارم. سریالی که مردم هم آن را دوست داشتند و حتی در پخش مجدد آن هم مخاطبان زیادی داشته است.
«مجید صالحی» کارگردان سریال بود و هماهنگی بسیار خوبی بین من و او وجود داشت. او دقیقا میدانست در ذهن من چه میگذرد و همان را روی صحنه پیاده میکرد. «سه در چهار» جزو کارهایی است که هنوز کهنه نشده و بیننده خود را دارد.
آثار بومی در تلویزیون مخاطبان زیادی دارند
کارهایی مثل «نوروز رنگی»، «پایتخت»، «نون خ» و... نشان داد که کارهای بومی استانی هم میتواند به خوبی کارهای غیربومی دیده شود و مخاطب را به خود جذب کند؛ اما اینکه کمتر سراغ ساخت کار بومی میروند، شاید به این دلیل باشد که قصه مناسب نداریم؛ آن هم قصهای که با زیست بوم آن منطقه سنخیت داشته باشد. از مواردی که باعث میشود در مشهد بیش از آنکه فیلم داستانی ساخته شود، به سراغ مستند بروند، موضوع بودجه است.
ساخت مستند به اندازه داستانی هزینه ندارد و یک سریال داستانی چند برابر مستند هزینه دارد. تأمین همین هزینه هم حمایت میخواهد. الان یک سریال داستانی حداقل ۸۰ میلیارد تومان هزینه دارد. وقتی فیلم ساز میداند که نمیتواند چنین حمایتی از او بشود، ترجیح میدهد به سمت ساخت مستند برود.
مسعودی بیان میکند: البته داشتن متن خوب هم مهم است. هرچند نویسندگان برای نوشتن متن خوب باید حمایت شوند و این، وظیفه مسئولان فرهنگی است. برگزاری جشنوارهها و مسابقات داستان نویسی و... و حمایت از نویسندگان میتواند به تولید متن کمک کند. قصه آن زمانی تولید میشود که نویسنده بداند از او حمایت میشود. او هم وقت میگذارد و یک متن مناسب تولید میکند و توقع دارد کار او دیده شود و از آن حمایت شود. اگر انگیزهای در کار نباشد، نویسندهای هم نیست.
* این گزارش چهارشنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۸۹ روزنامه شهرآرا صفحه هنر چاپ شده است.