
راست و دروغ خانه داروغه
گرچه پایانِ کارِ اولین مالک خانه داروغه چندان خوش نبود، خانه تاریخی داروغه، خاطرات خوش بسیاری در ذهن بازدیدکنندگانش به یادگار گذاشته است. بیدلیل هم نیست؛ بعد از تخریب بسیاری از خانههای تاریخی ارزشمند در بافت اطراف حرممطهررضوی، ما مشهدیها سال۱۳۹۳ بود که توانستیم برای اولینبار یک خانه تاریخی را مرمتشده ببینیم.
از همان سال که خانه داروغه یکی از پاتوقهای گردشگری مشهد شد، کمتر کسی است که قدم به حیاطش گذاشته باشد و شیفته معماری پرتقارن، تزیینات گسترده، حوض خانه مطبوع، بادگیر باعظمت و حتی مطبخ پرپستویش نشده باشد. بعد از شکلگیری موج استقبال از همین خانه هم بود که مسئولان شهر به فکر حفظ و مرمت سایر خانههای تاریخی باقیمانده در مشهد افتادند.
بااینحال بعد از گذشت اینهمه سال و مرمت چندین خانه تاریخی دیگر در مشهد و حتی کافه شدن برخی از اینخانهها، هنوز هم داروغه زیباترینشان است. اما بد نیست بدانیم اطلاعاتمان درباره معروفترین خانه تاریخی مشهد پر است از اشکالات و، اما واگرهایی که مثل یک ویروس در فضای اینترنت تکثیر شده است و حالا دیگر تشخیص درست از نادرست سخت به نظر میرسد.
همین موضوع سبب شد تا به مناسبت ۷ مهر و سالروز ثبت نام این خانه در فهرست آثار ملی ایران از این اطلاعات نادرست بگوییم و نقبی به تاریخ و پیشینه درست این بنا بزنیم.
اشکالات از تابلوی ورودی خانه شروع میشود
نام خانه داروغه را که در اینترنت جستوجو کنید، صفحات متعددی پیش رویتان باز میشود که همگی متفقالقول و البته با ادبیاتی یکسان (که ناشی از کپیهای متعدد است) «یوسفخان هراتی» را آخرین داروغه مشهد و مالک خانه داروغه معرفی میکنند. برخی نیز در توضیح بیشتر، این یوسفخان را همان شخصی میدانند که در بهتوپبستن حرم به روسها کمک کرد.
بگذارید برای شروع از تابلو ورودی خانه تاریخی داروغه شروع کنیم. براساس توضیحات تابلو، مالک خانه تاریخی داروغه، یوسفخان هراتی معرفی شده است، درحالیکه بنابر اطلاعات تاریخی، احتمال داروغه بودن یوسفخان هراتی چیزی نزدیک به صفر است. یوسفخان درواقع یکی از اتباع افغانستان بود که توسط روسها بهعنوان خبرنگار استخدام شد.
او در سال۱۳۰۹ قمری به ایران آمد، ابتدا نزد انگلیسها و عثمانیها رفت، اما بهدلیل سابقه همکاری با روسها این دو دولت به او توجهی نکردند و بههمینخاطر مجددا سراغ روسها را گرفت و شانزده سال، یعنی تا پایان عمرش، از پشتیبانی مالی کنسولگری روس در مشهد برخوردار بود.
به دلیل همین رابطه مالی یوسفخان هراتی با روسها، بسیاری از تاریخدانان معتقدند غائله شورش یوسفخان در حرممطهررضوی ساختگی و بهانهای برای خلعسلاح پلیس و افتادن کنترل شهر به دست روسها و سپس حمله آنها به حرممطهر امامرضا (ع) و غارت اشیای قیمتی حرم بوده است.
برخی هم بر این باورند که یوسفخان با هماهنگی روسها کارش را آغاز کرد، اما از جایی به بعد که ناامنی و میزان کشتار و غارت در شهر زیاد شد و امنیت اتباع روس نیز به خطر افتاد، روسها به مخالفت با شورشیان برخاستند و ماجرای حمله به حرم نیز برای ادب کردن یوسفخان هراتی بود.
بههرحال آنچه مشخص است یوسفخان و دارودستهاش بعد از ماجرای توپ بندی، توانستند از داخل حرم به بازار سنگتراشها و سپس قبرستان قتلگاه بروند و از شهر فرار کنند که همین نیز میتواند تأییدی دیگر بر ارتباط یوسفخان با روسها و حمایت آنها از او باشد. بااینحال یوسفخان هراتی، چندی بعد، درحالیکه به سمت مشهد میآمد تا تسلیم شود و اسرار شورشش را در محاکمه بگوید، توسط قزاقها دستگیر و در روستای طرق توسط یکی از اتباع قفقازی کشته میشود. جنازه یوسفخان را در هفدهم جمادیالثانی سال۱۳۳۰قمری در مشهد به دار میآویزند.
یوسفخان حوادث مهم زندگیاش را در رسالهای با عنوان «بیانالواقعه» نوشته است که در آن هیچجا اشارهای به داروغهبودنش نکرده است.
آخرین داروغه مشهد که بود و سرنوشتش چه شد؟
کتاب و سند روشنی درباره اینکه آخرین داروغه مشهد چهکسی بوده است وجود ندارد؛ اما براساس یک متن دستنویس بهجا مانده از خاندان محمدحسنخان مسعودی، عضو انجمن بلدیه و دومین شهردار مشهد، نام یوسفخان دیگری بهعنوان بیگلربیگ مشهد در حوالی سال۱۳۲۷قمری آورده شده است که شاید او مالک خانه تاریخی داروغه بوده است.
محمدحسنخان مسعودی در مقدمه دیوان شعر منتشرنشدهاش، از حالوهوای مشهد بعد از مشروطه و اوضاع نابسامان شهر در دعوای بین مشروطهخواهان و ضدانقلابیون نوشته است که در نتیجه این دعوا برخی از انقلابیون تندرو، یوسفخان بیگلربیگ را در ارگ دولتی بهضرب گلوله میکشند و برای نظاره عموم مردم، از همانجا پایش را به پشت قاطر میبندند و به سمت پایینخیابان میکشند و در نهایت مقابل خانهاش، او را رها میکنند؛ «میرزا بابا و مجاهدین دسته قفقازی انجمن را وادار به احضار مرحوم یوسفخان بیگلربیگی نموده و همین که مشارالیه با یکی از اعضا به گفتوگو پرداخت، غفلتا سه تیر گلوله ماوزر در مغز او جا و نعش او را از بالاخانه به کوچه پرتاب و بعد برای نظاره عموم از آنجا به فضاحت به پایینخیابان کشیدند.
ظهور این فتنه، روحانی بزرگ و عالم روشنفکر مرحوم آیتالله حاجمیرزاحبیبالله مجتهدشهیدی را بر آن داشت که با جلب موافقت انجمن ایالتی، انتظام و نگهداری از شهر را از پدرم که مورد اعتماد همه دستجات بود بخواهد.»
هیچ سند خاصی که نشان دهد معماران روسی به اینجا آمدند یا الگوی خانه را رسم کردند، وجود ندارد
خانه داروغه معمولا در پایینخیابان بود
اینکه خانه داروغه در پایینخیابان قرار داشته باشد، دور از ذهن نیست؛ پایینخیابان در گذشته محل زندگی لوطیها، درویشها، مارگیرها و... بود و بههمیندلیل معمولا دعوا و مرافعه در این محله بیشتر بود. خانه داروغه هم از گذشته برای رسیدگی به همین مسائل در پایینخیابان و عیدگاه قرار داشت.
براساس کتاب نفوس ارضاقدس در سال۱۲۹۵قمری نیز خانه داروغه در عیدگاه و خانه نایبش در محله پایینخیابان بوده است.
از شحنه تا رئیس انتظامات شهر
اما عنوان بیگلربیگ به چه معناست؟ در متون قدیمی بعد از ورود اسلام به ایران از عنوان «شحنه» برای رئیسپلیس یا مسئول انتظامات شهر استفاده میشده است. از قرن هفتم تا دوازدهمقمری که حکومتداری در ایران به دست ترکان سلجوقی و صفوی بود، از عنوان «بیگلربیگ» برای مسئول انتظامات شهر استفاده میشد. داروغه عنوان دیگری بود که هم در عصر ایلخانی استفاده میشد و هم در دوره افشار و قاجار.
بعد از مشروطه عناوین رئیس نظمیه و بعدتر هم رئیس شهربانی جایگزین عنوان بیگلربیگ و داروغه شد. در مشهد عصر قاجار، هم عنوان بیگلربیگ برای مسئول انتظامات مشهد رایج بود، هم داروغه؛ بنابراین منظور از یوسفخان بیگلربیگ، همان یوسفخان داروغه و مسئول انتظامات شهر بوده است که در دوره استبداد صغیر مجددا جایگزین رئیس نظمیه شده بود.
همانطور که گفتیم، بین این یوسفخان بیگلربیگ که به دست اعضای انجمن ایالتی کشته شد و جنازهاش با قاطر به پایینخیابان رفت با یوسفخان هراتی که در تابلو معرفی خانه داروغه -و بهتبع آن بقیه سایتها و روزنامهها- نوشته شده است هیچ ارتباطی وجود ندارد.
تأکید بر روسی بودن معماری خانه داروغه اشتباه است
روس بودن معماران خانه داروغه یا تأکید برالگو گرفتن این خانه از طرحهای معماری روسی یکیدیگر از جفاهایی است که تقریبا در همه متنهای معرفی خانه داروغه تکرار میشود، درحالیکه به نظر مهندسان معماری و شهرسازی صحیحتر این است که بگوییم این خانه نمونه کامل یک همزیستی مسالمتآمیزِ معماری ایرانی، اسلامی، غربی و شرقی است که اجزای خانه را مانند پازلی بینقص، کنار هم چفت کرده است.
«هدایت گواهی» که مرمت خانه داروغه را به عهده داشته و تحقیقات بسیاری درباره پیشینه این خانه انجام داده است، میگوید: «بهدلیل سفرهای فراوان شاهان قاجار به اروپا، در آن دوره بسیاری از جنبههای زندگی ایرانیان تحتتأثیر فرهنگ غرب بوده است. معماری این خانه هم بیشتر تحتتأثیر غرب است تا روسیه، هرچند که نشانههایی از معماری روسی نیز در آن دیده میشود، همانطورکه اصول معماری ایرانی و اسلامی نیز در گوشه و کنار آن به چشم میخورد.»
او تأکید میکند: «هیچ سند خاصی که نشان دهد معماران روسی به اینجا آمدند یا الگوی خانه را رسم کردند، وجود ندارد؛ بنابراین بهتر است بگوییم معماری خانه داروغه تلفیقی است.»
موزهای که از زمان کرونا درِ خانه داروغه را تخته کرده است
تبدیل خانههای تاریخی به موزه، یکی از بهترین کاربریهای تعریفشده برای خانههای تاریخی پس از بازسازی است که هم به حفظ بهتر آنها کمک میکند، هم بهترین مکان برای حفظ مجموعههایی است که در طول زمان و با زحمات فراوان جمعآوری شده است؛ اما متأسفانه این ترکیب خجسته در خانه داروغه عاقبت خوشی نداشته و منجر به بسته شدن در خانه تاریخی داروغه به روی بازدیدکنندگان شده است.
از زمان کرونا قرار بود این خانه با همت استانداری و همراهی و نظارت شهرداری و اداره میراثفرهنگی به موزه حکام و والیان خراسان تبدیل شود؛ گرچه از همان زمان که هزینه چندصدمیلیونی برای این موزه انجام شد، نتیجه کار چندان دلچسب نبود و همین مسئله هم موجب شد از سال۱۳۹۹ در پنجدریها و اتاقهای خانه تاریخی داروغه بهروی بازدیدکنندگان بسته شود و آنها تنها بتوانند وارد حیاط شوند، عکسی بگیرند و بروند.
خانه داروغه در گذر زمان
اواخر قاجار: ساخت خانه به دستور داروغه
دوره پهلویاول: خرید خانه توسط غلامرضا داداللهی
اواخر پهلوی دوم: تبدیل فضای خانه به حوزه علمیه برای تحصیل و اسکان طلاب
اوایل انقلاب: خرید خانه توسط هیئت میبدیهای یزد و تبدیل آن به حسینیه انصارالحسین (ع) شهیدیه
سال ۱۳۹۰ خورشیدی: خرید خانه توسط شهرداری ثامن و آغاز مرمت
سال ۱۳۹۴ خورشیدی: پایان مرمت خانه
سال ۱۳۹۵ خورشیدی: امکان بازدید از خانه توسط شهروندان و زائران
* این گزارش دوشنبه ۷ مهرماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۸۷ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.