
آب «نهر خیابان» مشهد چه مصارفی داشت؟
شهر مشهد در محلی فاقد چشمهسار شکل گرفته بود و با نزدیکترین رودخانه اطرافش، یعنی کشفرود، یک فرسنگ فاصله داشت که البته آب آن هم بهسبب اختلاف ارتفاع بر شهر سوار نمیشد؛ ازاینرو، مشهد همواره با مشکل کمآبی دستبهگریبان بود و برای جبران این کمبود عموما از قناتهای متعددی بهره میگرفت که از فواصل دوردست غربی به سمت شهر حفر میشد.
قنات سناباد کهنترین و پرآوازهترین این قناتها بود که تا پیش از تیموریان بار اصلی آبرسانی به مشهد را بر عهده داشت، اما این سازمان آبرسانی در اواخر دوره تیموری دستخوش تحول اساسی شد.
طبق گزارش تذکره دولتشاه سمرقندی، نگاشته ۸۹۲قمری، امیرعلیشیر نوایی، وزیر پرآوازه سلطان حسین بایقرا، آخرین شاه تیموری، برای نخستینبار با احداث نهری روباز، آب چشمهگیلاس را از ششفرسخی شمالغربی مشهد به این شهر آورد.
اگرچه کیفیت ارتباط نهر امیرعلیشیر با شهر مشهد روشن نیست، شاید نهر اساسا به داخل شهر راه نمیبرده و تنها به چهارباغ تازهساز سلطنتی در منتهاالیه غربی آن منتهی میشده و چهبسا با عبور از بافت درهمتنیده شهر به ایوان جدید امیرعلیشیر در طرف جنوبی بقعه رضوی میرسیده است، اما آنطور که اسناد میگویند این آب در سالهای بعد به مصرف مردم و کشاورزی مشهد میرسیده است.
در گزارش پیش رو نگاهی داریم به مصارف آب موقوفه «نهر خیابان» مشهد از احداث تا پایان دوره قاجار. این گزارش از میان اطلاعات ارزشمند مقاله «نهری در میان خیابان؛ پیدایی و پایایی نهر خیابان مشهد در آیینه تحولات کالبدی تا پایان دوره قاجاریه»، نوشته محمدصادق توسلیرجایی، گزینش شده که در شماره پاییز و زمستان۱۴۰۱ سال اول، دوره جدید پژوهشنامه و مطالعات اسنادی و آرشیوی آمده است.
«آب خیابان» چه کیفیتی داشت؟
با اتکا به دو شاهد میتوان بیان داشت که آب خیابان در سالهای بعد از دوره صفویه از جمله در دوره افشاریه و حتی در زمان اوج زمامداری نادرشاه، دستکم پس از ورود به صحن عتیق، دیگر کیفیت مناسبی نداشت.
نخستین شاهد، روش تأمین آب سقاخانه نادری است که بر جای حوض شاهعباس در صحن عتیق ساخته شده بود. این سقاخانه باوجود دسترسی آسان به آب نهر خیابان ابتدا بهوسیله چهارپایان آببر از حوض آب باران باباقدرت در دوفرسنگی بیرون دروازه پایینخیابان و سپس بهوسیله لولهکشی آببند گلستان که چهارده هزار تومان هم هزینه در پی داشت، آبگیری میشد.
دومین شاهد، گزارش عبدالکریمهندی است که پس از فتح هندوستان در سال ۱۱۵۳قمری همراه نادر وارد مشهد شد. او در میان همه ویژگیهای مشهد به آب خیابان اشاره میکند که تا پیش از ورود به شهر بسیار پاکیزه است، اما پس از گذر از شهر بهواسطه بیمبالاتی مردم، لجنوگلآلود میشود. در این دوره کثیفی آب خیابان چنان شهره عام و خاص بوده است که برخی به کنایه آن را نشان از غلوغش و بیوفایی اهالی مشهد میدانستهاند.
درکل، چشمه، بهعلت بودن در مجاورت لایههای آهکی، دارای نمک و گوگرد و مستعد آلودگی باکتریولوژیکی بود. طبق منابع قاجاریه هم آب نهر بهسبب کیفیت سرچشمه آن و نیز آلودگیِ طول مسیر، چندان پاک و گوارا نبود. ناصرالدینشاه آب آن را فراوان، اما درعینحال لجن، سنگین، بدبو، بدرنگ و سیاه همچون مرکب توصیف کرده است.
در منابع این دوره، بهجز دو استثنا که در سفرنامههای الکس بارنز و سوزوکی شینجو ثبت شده است، آب خیابان پس از ورود به شهر بسیار آلوده و با صفاتی همچون مخزن کثافات، مخزن لاشه حیوانات و فاضلاب، جویی از گلولای روان، کانالی بدبو و کثیف، آب لزج قهوهایرنگ مایلبهسبز، آبی همهکاره و چندمنظوره و درمجموع نامطلوب توصیف شده است.
علاوه بر زباله و خاکسترهایی که پیش از ورود به شهر به نهر ریخته میشد، پِهِن چهارپایان، لاشه سگ و گربه، خون و زباله پراکنده در خیابان و رختشویی و هدایت مجاری فاضلاب شهری به نهر در میانه شهر به آلودگی نهر میافزود. این آلودگی تا رسیدن به صحن عتیق بهحداعلا میرسید و هرچه به سمت دروازه پایینخیابان میرفت، بر سیاهی آن افزوده میشد.
آلودگی مشاغل مستقر در اطراف خیابان، بهویژه حاصل فعالیت سلاخان، طباخان، مسگران، آهنگران، قفلگران، حلبیسازان، صباغها، رنگرزان، دباغها و آشگران کوچهها و سراهای پایینخیابان نیز روانه به نهر خیابان میشد؛ بااینحال خیابان رافع نیازهای روزمره مردم (همچون شستوشو و آشامیدن) بود و باوجود بوی نامطبوع برای تفریح یا آبتنی نیز مورداستفاده قرار میگرفت.
دراینبین، مردم سعی میکردند با ترفندهایی همچون آبگیری آبانبارها در هنگام سحرهای زمستان و ریختن نمک و زغال در مخزن آنها، آلودگی و بدمزگی آب را کاهش دهند.
از نهر امیرعلیشیر تا نهر خیابان
اقدام بلندپروازانه امیرعلیشیر برای ایجاد نهر دو علت عمده داشت؛ نخست اینکه آب چشمهگیلاس که بنا بهقولمعروف توسط ابوالقاسم فردوسی وقف تابران، شهر رقیب نوقان (نوغان)، شده بود، پس از نابودی این شهر در اواخر سده هشتم هجری و کوچ بازماندگانش به مشهد، بیاستفاده مانده بود و هرز میرفت؛ دوم اینکه با ازدیاد جمعیت شهر مشهد در سده نهم هجری دیگر قناتهای پیشین نمیتوانستند پاسخگوی نیاز آبی شهر باشند.
در ادامه با افول تیموریان، مشهد آماج تاختوتاز ازبکان شد و سرانجام در هرجومرج ابتدای بهسلطنترسیدن شاهعباس برای مدت ۱۰ سال به اشغال آنها درآمد. احتمالا در بحبوحه همین حوادث بود که نهر امیرعلیشیر از میان رفت و جریان آب چشمهگیلاس به مشهد قطع شد.
مزرعه خیابان را شاهعباس همزمان با احداث نهر وقف کرده بود
شاهعباس در سال۱۰۰۶قمری مشهد را بازپس گرفت و از سال ۱۰۱۰قمری همزمان با سفر پیاده به مشهد، اقدامات گستردهای را برای بازسازی و توسعه آن رقم زد.
اقدامات عمرانی شاهعباس تا سال ۱۰۱۶قمری بر ابنیه آستانقدسرضوی متمرکز بود. آنطور که آرتورپوپ و فیلیساکرمن در کتاب «سیری در هنر ایران از دوران پیش از تاریخ تا امروز» نوشتهاند در پایان این دوره با ضمیمه کردن اراضی اطراف صحن کوچک و نامتقارن امیرعلیشیر که در جنوب مدفن حضرترضا (ع) قرار داشت، صحنی وسیع و چهارایوانی موسوم به صحن عتیق پدید آمد و برای مرکز آن فواره و حوض آبی مربعشکل۱۰در۱۰متر ساخته شد.
شاهعباس همزمان با اتمام کار صحن، اقدام به خریداری آب چشمهگلسب و انتقال آن به مشهد کرد. او برای رساندن و گذرانیدن آب از دل شهر دو دروازه تازه در راستای سردرهای صحن ساخت و املاک مابین آنها را خریداری کرد.
در نتیجه این اقدام، خیابانی در شمالغربی و جنوبشرقی حرمرضوی شکل گرفت که نهر آب از طریق آن به حوض چهارگوش صحن میرسید و فاضلابش به طرف کشتزارهای خارج شهر، موسوم به مزرعه خیابان هدایت میشد. مزرعه خیابان، اراضی کشاورزی ده یا قلعهخیابان در چهارفرسخی جنوبشرقی شهر بود که شاهعباس آن را همزمان با احداث نهر وقف کرده بود.
این نهر به گفته لردجرجناتانیلکرزن در کتاب «ایران و قضیه ایران» برای رساندن آب به شهر فاصله ششفرسنگی میان سرچشمهاش تا مشهد را در مسیری پرپیچوخم به طول دوازده فرسنگ میپیمود. طول نهر در داخل شهر مطابق طول خیابان به حدود سه کیلومتر میرسید و عرض آن در بالاخیابان ۳.۵متر و در پایینخیابان ۲.۵متر بود.
نخستین سند مربوط به نهر خیابان نشان میدهد که کار احداث آن در ۱۰۱۸قمری دستکم به حدود روستای منزلآباد در سهفرسخی مشهد رسیده بود. خاتمه کار کشیدن نهر و خیابان طرفین آن را شاملو و اسکندربیک منشیترکمان به ترتیب ۱۰۲۰قمری و ۱۰۲۱قمری ذکر کردهاند، بااینحال، سند وقفی آب خیابان مشهد در جمادیالاولی ۱۰۲۳قمری تنظیم شده است.
بنابراین، قطعا میتوان گفت تا سال ۱۰۲۳قمری، نهری سراسری مابین دروازههای شمالغربی و جنوبشرقی مشهد شکل گرفت.
تصویری از نهر آب بعد از خروج از حرمرضوی در پایینخیابان. عکاس الا کنستانتین سایکس. سال ۱۳۲۶ قمری
سازمان حاکم بر نهر خیابان
احداث نهر و خیابان مشهد با خریداری همزمان منبع آب و تملک عرصه آن میسر شد. بنا بر شواهد و قرائن، این هر دو نه از راه قهر و غصب، بلکه با پرداخت بهای مرضیالطرفین حاصل شده است. ملکیت «اراضی موات» نیز از طریق آبادانی مسیر و غرس درختان حاصل میشد؛ ازاینرو، عرصه خیابان مشهد از موقوفات نهر خیابان بهشمار میرفت.
شاهعباس مطابق وقفنامه، منبع و مجرای آب، شامل چشمهگلسب و نهر خیابان را وقف بر مصارف زائران آستانقدس و نیز کشاورزی در اراضی خیابان واقع در جنوبشرقی شهر و بیرون دروازه پایینخیابان کرد و مزرعه دنیاتپه یا دوین در جنوب چشمهگلسب و حاشیه کشفرود را وقف مخارج نهر ازجمله تعمیر و تنقیه و جلوگیری از خرابی آن کرد.
واقف هرگونه گرفتن انشعاب از نهر تا قبل از رسیدن به مزرعه خیابان را ممنوع کرد؛ خواه این انتفاع در داخل شهر باشد یا پیش از رسیدن به شهر، خواه در بالاخیابان باشد یا پایینخیابان و خواه برای اراضی کشاورزی باشد یا برای بناهای عمومی بیهیچ تمایزی میان رقبات آستانقدس و غیر آن؛ تنها استثنا دراینمیان، آببرداری اهالی و رهگذران با استفاده از ظروف شخصی برای رفعنیاز بود.
شاهعباس اداره همه موقوفات مربوط به نهر خیابان و نظارت بر شرایط وقفنامه را بهصورت موروثی برعهده الغبیک رضوی نهاد. در فرمان اختصاصی شاهعباس برای الغبیک رضوی در سال ۱۰۱۷قمری، متولی آستانقدسرضوی مؤکدا از دخالت در کار متولی نهر خیابان برحذر داشته شد.
در مقابل این خدمت، تولیت نهر مجاز به تصرف در یکدهم از باقیمانده منافع موقوفه شد. ۱۰سال بعد مهدیقلیبیک، میرآخورباشی شاهعباس، به سبب هزینههای بالای نگهداری نهر، روستای دیگری را به نام پسپشته (از توابع گلبهار) برای تأمین مخارج تنقیه نهر و مانند آن به رقبات نهر افزود.
عواید موقوفه نهر در دوره صفویه
عایدی اصلی نهر خیابان همانا محصول کشاورزی با آب خیابان در اراضی موسوم به قلعهخیابان بود. این کشت علاوه بر تأمین معیشت کشاورزان مزرعه، مطابق وقفنامه پس از طبخ در آشپزخانه مخصوص زوار حضرترضا (ع) میان آنها توزیع میشد.
وجوه هوایی عنوان درآمدی بود که در دوره صفویه از محل اراضی وقفی عرصه خیابان شکل گرفت. عنوان این درآمد در اسناد دوره صفویه همراه با کلمه دکاکین یا مستغلات آمده و ظاهرا بهمعنی مقداری از عرصه مقابل دکانها یا مستغلات در محدوده خیابان است که بهطورموقت برای نمایش کالاها تصرف میشده است.
تعدادی از اسناد بهجایمانده از دوره صفویه که کهنترین آنها به سال ۱۰۵۳قمری بازمیگردد، نشان میدهد برخی از مزارع و باغات قدیم و جدید خارج شهر و حتی برخی از خانههای داخل شهر با آب خیابان مشروب میشدهاند و حقالشرب پرداخت میکردهاند، اگرچه تخلف آشکار از وقفنامه محسوب میشده است.
از دوره صفویه آبانبارهای اغلب وقفی، در حدفاصل دروازههای بالاخیابان تا پایینخیابان بنا شد که آبانبار مسجد حوض معجردار در میانه پایینخیابان (۱۰۵۲قمری) از جمله آنهاست. این آبانبارها اغلب در فصول سرد سال که زراعت از رونق میافتاد، برای مصرف شرب اهالی از نهر خیابان پر میشد.
همزمان بهتدریج آسیابهایی در داخل و خارج شهر روی نهر ساخته شد که دو آسیاب وقفی میرشکارباشی و فرنگیسبیگم در حوالی دروازه بالاخیابان از جمله آنهاست. آسیاب میرشکارباشی وقف بر دارالشفای آستانه و آسیاب فرنگیسبیگم مشترکا وقف بر مدرسه فاضلخان و آستانقدس شده بود.
روش کسب درآمد از این آسیابها بر دو گونه بود؛ یا مالک یا متولی میبایست وجهی بهعنوان حقابه (حقالشرب) به موقوفه نهر خیابان پرداخت میکرد، یا اینکه بخشی از آسیاب و بهتبع آن عواید آن را به تملک آستانه درمیآورد.
تصویر نهر در صحن قدیم به سال ۱۲۷۴ قمری. عکاس آنتونیو جیانوزی
عواید موقوفه نهر در دوره افشاریه
طبق طومار علیشاهی (نگاشته ۱۱۶۰قمری)، در این دوره ردیفی بهعنوان قلیمجات، شامل ۹ قلیم اختصاصی، به عواید نهر خیابان اضافه میشود که به معنی مسیرهای سرپوشیده آب منشعبشده از نهر برای کوچهها، باغات و حمامهاست. از دوره افشاریه وجههوایی در اسناد بهجای دکانها به خیابان منتسب شده است.
ظاهرا در این دوره، هوایی بهمعنای کاری مشابه بساطکردن در خیابان و کنار نهر بوده است؛ همچنین در این دوره از درآمدی دیگری بهعنوان وجه پیشطره دکانها در اسناد یاد شده است که برخلاف وجوه هوایی، فقط محدود به بالاخیابان است.
نگهداری از نهر خیابان در دوره افشاریه زیرنظر یک میرآب یا داروغه و با همکاری تعدادی بیلدار در داخل و خارج شهر صورت میگرفت. تأمین مخارج مربوط به حقوق دستاندرکاران و خریداری بیل بهصورت نقد و جنس از موقوفات تأمین و هزینه تنقیه سالانه نهر بهصورت جداگانه محاسبه میشد.
عواید موقوفه نهر در دوره قاجاریه
در طومار عضدالملکی که در ۱۲۷۳قمری موقوفات آستانقدس را فهرست کرده است، اشاره مستقیمی به مزرعه خیابان نشده، اما از آن تحتعنوان «اراضی خیابان» یا «اراضی نهر شاهی» در تحدید حدود سایر اراضی و باروی شهر یاد شده است. عمده تأکید این سند بر تعلق مالکیت عرصه خیابان به آستانقدسرضوی، در حکم توابع نهر خیابان و دریافت حقالارض پیشطره دکانهای پیشآمده در حریم آن است.
در این وقفنامه نوشته شده است: «خیابان علیا از مقابل گوشوار سردرب صحن الی دروازه اراضی کلها مال وقف است و هرکه در اراضی مزبور دکان ساخته حقالارض [به]سرکار میدهد.»
با رسیدن مشهد به مرتبه پایتختی در دوره افشاریه، شهر مجددا با مشکل کمبود آب مواجه شد
در این دوره نیز وجوه هوایی بهغیراز وجه مربوط به مستغلات بوده و به خیابان منتسب شده است؛ همچنین حداقل از اواسط دوره قاجاریه آب خیابان در فصل تابستان به مبلغ سالی ۱۲۰۰تومان اجاره داده میشد.
با اجاره نهر خیابان، لایروبی نهر نیز برعهده مستأجر قرار گرفت و درآمد رقبات وقف بر تنقیه نهر همچون مزرعه دوین به اطعام زوار اختصاص یافت و مستأجر از فروش آب خیابان کسب درآمد میکرد.
منابع و مصارف آب خیابان
با رسیدن مشهد به مرتبه پایتختی در دوره افشاریه، شهر مجددا با مشکل کمبود آب مواجه شد. جمعیت مشهد در دوره نادری افزایش چشمگیری داشت و بنا به برخی اقوال تا ۶۰هزار خانوار رسید؛ ازاینرو، نادر آببند گلستان را که به آبیاری اراضی آبکوه و سعدآباد اختصاص داشت، به طرف شهر مشهد هدایت کرد.
این آب ابتدا وارد چهارباغ سلطنتی میشد و سپس به آبانبار دوطبقه مقابل آن میریخت که طبقه زیرینش برای استفاده عموم مردم و طبقه رویینش برای مصارف چهارباغ، ازجمله حوض و فوارههای عمارات آن در نظر گرفته شده بود.
آنچه از این آب اضافه میآمد، بهوسیله شترگلو و تنبوشههای سنگی از زیر نهر خیابان وارد حوضهای صحن عتیق میشد و مابقی آن از طریق نهر خیابان به طرف جنوب محله پایینخیابان میرفت که بهشدت از کمآبی در رنج بود.
پس از نادر، نهتنها منابع آبی مشهد توسعه نیافت، بلکه امرای محلی با استفاده از بیسروسامانی اوضاع مشهد، سرچشمه آب خیابان را به تملک خود درآوردند و متعاقبا، نهر خیابان برای مدتی بیآب ماند. در سایر کشمکشهای این برهه نیز بستن آب خیابان برای تحتفشار قراردادن سکنه شهر گزارش شده است.
در دوره قاجاریه مجرای آب چشمهگلسب به طول چهار کیلومتر با رودخانه کشفرود یکی شد. ازسویدیگر با نابودی چهارباغ در ثلث اول قاجاریه، آببند گلستان دیگر از طریق تنبوشههای زیرزمینی به حرم نمیرسید، بلکه از ابتدا و از طریق جوی آبکوه در خارج شهر با آب خیابان در هم میآمیخت. دست آخر مجموع این آبها تحتعنوان آب خیابان وارد نهر اختصاصی خیابان میشد تا با عبور از مزارع وقفی آستانقدس و مزارع اشخاص متفرقه به مشهد برسد.
آبدهی نهر خیابان درحالیکه چشمهگلسب بسته به فصل بین هشتتا۱۰ سنگ آب داشت، تنها اندکی از یک سنگ بیشتر بود.
بنا بر تعریف مقنیان، یک سنگ آب، مقدار آبی است که بتواند با حرکت آرام از دهانهای بهاندازه یک آجر محلی و سرعتی معادل پانزده قدمدردقیقه در جویی لایروبیشده حرکت کند. (اکنون اندازه یک سنگ آب را بین ۱۰ تا چهارده لیتر در ثانیه محاسبه میکنند.) همچنین آب خیابان در تابستان به سبب سپردن به مستأجر تنها دو روز به داخل شهر و صحن عتیق میرسید و در زمستان بهعلت یخزدگی از حرکت بازمیایستاد.
از اوایل سده چهاردهم هجری، شهر مجددا با مشکل کمبود آب سالم مواجه شد؛ بنابراین، نیرالدوله، حاکم وقت خراسان، در ۱۳۱۹قمری با راهاندازی یک قنات بایر، آب آن را از طریق تنبوشههای زیرزمینی به حوضهای اطراف سقاخانه صحن عتیق رساند و مازادش را در ازای پرداخت حقابه در اختیار بالاخیابان و پایینخیابان قرار داد. آب قنات میرزا در بالاخیابان از طریق چاههایی در وسط خیابان قابلبرداشت بود، اما کیفیت دسترسی به آن در پایینخیابان روشن نیست.
* این گزارش پنجشنبه ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۷۸ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.