
ماجرای دعوای یهودیان و مسلمانان مشهد چه بود؟
سابقه حضور اقلیت دینی کلیمی در مشهد، احتمالا به دوره افشاریه باز میگردد؛ هرچند شواهدی از حضور و رفتوآمد یهودیان در این شهر، طی دورههای قبل و بهویژه صفویه وجود دارد، اما ظاهرا این رفتوآمدها، جنبه اقامتی نداشته و صرفا محدود به فعالیتهای بازرگانی و توقف موقت بوده است.
با سکنای یهودیان در مشهدِ عصر نادرشاه، بخشی از محله قدیمی عیدگاه به سکونتگاه آنان تبدیل شد. یهودیان در مشهد بیشتر به شغل پیشهوری و خرید و فروش کالا مشغول بودند. آنها با یهودیان مقیم هرات و ماوراءالنهر ارتباط تنگاتنگی داشتند و همین ارتباط، شبکه بازرگانی قدرتمندی را بهوجود آورده بود.
آنها براساس نوع نگاه و اصول اعتقادیشان، اجتماعی کاملا محدود و بسته بهوجود آوردند و اغیار را به درون خود راه نمیدادند. همین مسئله یکی از عوامل شیوع داستانها و روایتهایی درباره نوع عقاید آنها و نحوه رفتارشان با غیریهودیان شد که عمدتا مبنای مستندی نداشت و بیشتر حول شایعات دور میزد.
یکی از همین شایعات در دوره محمدشاه قاجار، برای یهودیان مشهد اسباب دردسر بزرگی شد. در نزاعی که میان آنها و غیریهودیان در روز عید قربان اتفاق افتاد، تعدادی یهودی به قتل رسیدند و اگر پادرمیانی امامجمعه شهر نبود، شرایط برای کلیمیهای مشهد وخیمتر میشد. در این حادثه که به واقعه «الله داد» شهرت دارد، تعداد زیادی از یهودیان مشهدی مسلمان شدند، اما این مسلمانی، چنانکه بعدها آشکار شد، کاملا صوری و ظاهری بود.
تاریخنگاران یهودی مانند «حبیب لوی» -در کتاب «تاریخ یهود ایران» - کوشیدهاند تا این واقعه را عامل اصلی اجبار یهودیان مشهدی به مسلمان شدن و تبدیل آنها به «یهودیان مخفی» معرفی کنند.
اما تعدادی از پژوهشگران معاصر مانند «عبدالله شهبازی» (که مقالهای مستقل و مفصل درباره واقعه الله داد دارد) معتقدند که گرویدن صوری یهودیان مشهد به اسلام، مدتها پیش از واقعه الله داد آغاز شده بود و آنها از این محمل برای توسعه فعالیتهای تجاری خود استفاده میکردند.
ادعای شهبازی باتوجهبه برخی شواهد تاریخی، کاملا پذیرفتنی است؛ زیرا بعدها و در اواخر دوره قاجار و اوایل عصر پهلوی، تقریبا همه مردم مشهد در وجود جامعه یهودیان این شهر تردید نداشتند و کلیمیان عملا به فعالیتهای اقتصادی گستردهای در مشهد دست میزدند و بازارها و سراهای مستقلی مانند «سرای عزیزالله اُف» را در اختیار داشتند.
هزینههای مدرسه از محل اخذ شهریه و نیز کمکهای جامعه کلیمیان مشهد و اداره فرهنگ تأمین میشد
طبعا وجود جامعه کلیمی در مشهد، ایجاد برخی زیرساختهای فرهنگیآموزشی را در کنار زیرساختهای اقتصادی برای آنها ضروری میکرد.
این زیرساختها شامل تأسیس مدارسی با ماهیت اعتقادی یهودی نیز میشد؛ درست مانند ارامنه که توانستند در سال ۱۳۱۷خورشیدی، مجوز تأسیس مدرسه «آریان» را از دولت وقت بگیرند و آن را در فضای پشتی کلیسای «مسروپ مقدس» (در حاشیه میدان ۱۰دی امروزی) بسازند.
بهاینترتیب، کلیمیان در راستای ایجاد زیرساختهای فرهنگیآموزشی خود در مشهد گام برداشتند. این زیرساختها، برخلاف زیرساختهای تأسیسشده از سوی ارامنه، گستره زیادی در شهر داشت و از شرق تا غرب مشهد را در بر میگرفت. آنها همانطور که در عیدگاه دست به تأسیس چنین مکانهایی زدند، در محله ارگ نیز اقدام به ساخت کنیسه کردند.
مدارس پسرانه یهودی، پیش از سال ۱۳۱۲خورشیدی در مشهد تأسیس شد و کلیمیها در سال ۱۳۱۲خورشیدی، موفق به تأسیس دبستانی اختصاصی برای دختران یهودی در مشهد شدند.
این مدرسه دخترانه در محله عیدگاه قرار داشت و توسط عبدالله حکیمیان، یکی از یهودیان متمول مشهد، بنیانگذاری شد. در ابتدای کار، ثبتنام در این دبستان، برای کودکان غیریهودی محدودیتهایی داشت و در ضمن، اولیای مسلمان حاضر نبودند فرزندانشان را به مدرسهای متعلق به یهودیان بفرستند.
این حساسیت درباره مدارس ارمنی و مسیحی -مانند دبستان آریان- بسیار کمتر بود. ظاهرا نام مدرسه را هم «حکیمیان» گذاشته بودند. هزینههای مدرسه از محل اخذ شهریه و نیز کمکهای جامعه کلیمیان مشهد و اداره فرهنگ تأمین میشد. نخستین مدیر این مدرسه «ملکه ابوالملوکی» بود که از کلیمی بودن یا نبودن وی بیاطلاعیم. این مدرسه ششکلاسه، طی چند سال پذیرای صد دانشآموز شد.
با مرگ عبدالله حکیمیان، برادرش، علیمحمد حکیمیان، مسئولیت دبستان را برعهده گرفت، اما در اواخر دهه ۱۳۲۰خورشیدی و با مهاجرت تعداد زیادی از یهودیان مشهد به سرزمینهای اشغالی فلسطین و اروپا، جمعیت کلیمیان شهر بهشدت کاهش یافت و تداوم فعالیت مدرسه حکیمیان از محل دریافت شهریه غیرممکن شد.
بهاینترتیب، دبستان حکیمیان در سال ۱۳۲۹خورشیدی بهکلی دولتی و از حیطه مدیریت جامعه کلیمی مشهد خارج شد. اداره فرهنگ نام مدرسه را «شاهدخت» گذاشت و آن را به مکان دیگری در محدوده محله عیدگاه (که اجارهای بود) منتقل کرد. معدود دختران یهودی باقیمانده در مشهد نیز در این مدرسه به تحصیل در کنار دیگر دانشآموزان ادامه دادند.
طی سالهای بعد، تا دهه ۱۳۴۰خورشیدی، افرادی مانند «طاهره شیخ»، «حشمت فصیحی»، «بهجت دلقندی» و «فاطمه دانشور» مدیریت این مدرسه را برعهده داشتند و آموزگارانی مانند «هما صادقی»، «کبری باتقوا»، «بمانه رجبزاده» و «زهراسلطان گرانپایه» در آن به تدریس پرداختند. بهتدریج ماهیت اولیه دبستان دخترانه کلیمیان مشهد تغییر کرد و نهایتا به یکی از مدارس رسمی وزارت فرهنگ آن زمان در عیدگاه تبدیل شد.
* این گزارش دوشنبه ۲۴ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۷۵ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.