کد خبر: ۱۲۱۶۲
۰۴ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۶
«عیش‌آباد»، مزرعه‌ای به جا مانده از عهد صفوی

«عیش‌آباد»، مزرعه‌ای به جا مانده از عهد صفوی

«عیش‌آباد» روستایی قدیمی که امروزه بخشی از محدوده شهری مشهد است و روزگاری، از مراکز عمده تولید چغندر در مشهد بود؛ مزرعه‌ای که تاریخی طولانی دارد و نشان آن را می‌توان در اسناد مربوط به دوره صفویه نیز یافت.

اگر یادتان باشد، در مجموعه گزارش‌های تاریخی مربوط به تاریخ محلات مشهد، به موقعیت تاریخی اراضی و مناطق شرقی این شهر اشاره و تأکید کردم که این مناطق، عموما در معرض هجوم اقوامی مانند ازبکان و ترکمانان قرار داشت و به‌دلیل قرارداشتن مزارع گسترده و عمدتا موقوفه، میزبان هزاران کارگری بود که بخشی از آنها در قلعه‌های روستایی و گروهی عمده هم در مناطق فقیرنشین شهر، مانند محله پایین‌خیابان، ساکن بودند.

کاهش ارتفاع اراضی در دشت مشهد از غرب به سمت شرق، باعث ایجاد محیطی آبرفتی در شرق این دشت می‌شد که شرایط را برای کشت‌وزرع فراهم می‌کرد و البته مقصد عمده سیلاب‌های ویرانگری بود که گاه‌به‌گاه هجوم آن هست‌ونیست ساکنان این منطقه را در معرض فنا و نابودی قرار می‌داد. 

بااین‌حال، اراضی شرقی بخش مهمی از نیاز‌های کشاورزی و دام‌پروری مشهد را تأمین می‌کرد و مزارع آباد آن، منبعی دائمی برای تولید محصولات زراعی و دامی محسوب می‌شد. برخی از معروف‌ترین و قدیمی‌ترین مزارع موقوفه آستان‌قدس‌رضوی مانند مزرعه «کنویست» (موقوفه خواجه‌عتیق منشی در عهد شاه اسماعیل یکم صفوی) در همین ناحیه قرار دارد.

در گزارش امروز، قصد داریم به تاریخچه یکی از این مزارع قدیمی بپردازیم که روزگاری، از مراکز عمده تولید چغندر در مشهد بود؛ مزرعه‌ای که تاریخی طولانی دارد و نشان آن را می‌توان در اسناد مربوط به دوره صفویه نیز یافت؛ مزرعه قدیمی و مشهور «عیش‌آباد» که در سال ۱۳۸۶ خورشیدی به بخشی از شهر مشهد تبدیل شد.

 

کدام «عیش‌آباد»؟

در حومه شهر مشهد و به‌طور ویژه در محدوده دهستان «تبادکان»، دو روستا یا مزرعه با نام «عیش‌آباد» داشته‌ایم. مهدی سیدی در کتاب «نگاهی به جغرافیای تاریخی شهر مشهد» یکی را با نام عیش‌آباد شرقی و دیگری را با نام عیش‌آباد شمالی موردبررسی قرار داده است. اما حاجعلی رزم‌آرا در جلد‌۹ کتاب «فرهنگ جغرافیایی ایران»، عیش‌آباد شرقی را با نام «عیش‌آباد خیابان» و عیش‌آباد شمالی را با نام «عیش‌آباد» مشخص می‌کند.

در این گزارش، منظور ما از عیش‌آباد، بی‌تردید، عیش‌آباد شرقی یا عیش‌آباد خیابان است که به‌دلیل هم‌جواری با «قلعه خیابان» به این نام شهرت یافت؛ روستایی که در سال ۱۳۲۹ خورشیدی، در هشت‌کیلومتری شرق مشهد و در مسیر جاده مشهد به سرخس قرار داشت.

آبادی قدیمی و زیبایی که در سال ۱۳۲۹ خورشیدی، ۱۳۷ نفر در آن زندگی می‌کردند و آب زمین‌های زراعی اش را که عمدتا غلات در آن کاشته می‌شد، از رودخانه تأمین می‌کردند؛ رودخانه‌ای که احتمالا همان نهر خیابان بوده است، اما نویسنده «فرهنگ جغرافیایی ایران» قادر به شناسایی و تشخیص این موضوع نشده است.

در نقشه سال ۱۳۴۰ خورشیدی که احمد ماهوان آن را در «تاریخ مشهد قدیم» آورده است، عیش‌آباد از شمال شرقی به «دستگردان»، از جنوب و جنوب شرقی به اراضی «خیابان» و از شمال‌شرقی و شرق به اراضی «مهرآباد» منتهی می‌شود و به‌علاوه، در شمال و جنوب آن، دو چاه عمیق آب حفر کرده‌اند که احتمالا طی دهه بعد، نظام و ساختار اقتصادی و اجتماعی این روستا را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار داده است.

 

قدیمی‌ترین نشانه‌ها

قدیمی‌ترین سندی که در آن به نام «عیش‌آباد» اشاره شده و نگارنده این سطور به آن دست یافته است، سندی مربوط به دوره شاه‌سلیمان صفوی (درگذشته ۱۰۷۳ خورشیدی) است که در آن، نام عیش‌آباد در متن یک سند حسابداری به چشم می‌خورد و به قرارداشتن آن در جوار خیابان اشاره‌ای شده است.

این سند، تنها نشان از نام روستا و قدمت آن دارد و نمی‌تواند ما را به جزئیات بیشتری برساند. احتمالا کتابچه تبادکان-مربوط به دوره ناصرالدین‌شاه- قدیمی‌ترین مدرکی باشد که جزئیات محدود، اما قابل تحلیلی را از روستای عیش‌آباد ارائه می‌کند: «قدیم‌النسق است. هشت خانوار رعیت تاجیک دارد. از قنات زراعت خود را مشروب می‌کند. هوایش معتدل است.»

بااین‌حال، پذیرش انتساب این گزارش به عیش‌آباد خیابان، باید همراه با تردید باشد؛ زیرا هر دو عیش‌آبادی که در ابتدای متن به آن اشاره کردیم، در دهستان تبادکان قرار داشته‌اند.

 

حکایت گوسفند‌دزدی از اهالی «عیش‌آباد»

یکی از جالب‌ترین اسنادی که درباره عیش‌آباد خیابان وجود دارد، سندی قدیمی و مربوط به دوره قاجار است که مخاطب آن معلوم نیست، اما به نظر می‌رسد که در اواخر دوره قاجار به رشته تحریر درآمده باشد.

متن این سند که با شماره‌۱۰۴۰۵۰ در مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی نگهداری می‌شود، به این شرح است: «به عرض بندگان حضرت مستطاب حجه‌الاسلام مدظله می‌رساند؛ از قرار مذکور زارعین مزرعه عیش‌آباد اظهار نمودند شب گذشته، پنجم شهر [ماه]جاری هفت نفر سوار از گله مزرعه مزبوره گوسفند برده‌اند. چوپان دادوفریاد نموده بود تا از قلعه آدم رفته بودند، تعاقب نموده‌اند در بین راه کلاهی افتاده است که نشان و نمره دارد و سوار‌ها هم رفته بودند.

مستدعی آنکه گوسفند‌ها را از مشارالیهم استرداد نمایند و مجازات آنها به عهده دیگری است. زیاده عرضی ندارد؛ اقل دعاگویان اسدا.» تاریخ این گزارش به‌صورت دقیق معلوم نیست؛ حکایت آن مربوط به سرقت گوسفندان مزرعه عیش‌آباد توسط هفت سوار است که احتمالا مأمور دولتی بوده و لباس آنها نشان داشته است.

سارقان هنگام فرار سندی انکارناپذیر از خود به‌جا گذاشته‌اند -که البته ممکن است برای راه گم کردن و اتهام زدن به دیگری باشد- و حالا، نویسنده گزارش با علم به شناسایی قطعی سارقان، از مخاطب نامه می‌خواهد گوسفندان را به صاحبان اصلی‌شان بازگرداند.

از متن گزارش، اطلاعات جزئی‌تری هم به دست می‌آید: اولا پرورش گوسفند از مشاغل رایج در عیش‌آباد بوده است، ثانیا، گوسفندان را در فصل چرا، شب‌ها بیرون از قلعه نگهداری می‌کردند که البته کار متعارفی نیست و شاید اتفاقی و بنا به دلایلی مجبور به انجام آن شده باشند و ثالثا عیش‌آباد قلعه‌ای داشته است که گوسفندان را در کنار آن نگهداری می‌کردند؛ آن‌قدر نزدیک که با فریاد‌های چوپان، اهالی فهمیده و به تعقیب دزدان پرداخته‌اند.

از سرانجام این پرونده اطلاعی در دست نیست؛ پرونده‌ای که فعلا باید آن را قدیمی‌ترین گزارش سرقت در تاریخ مزارع شرق مشهد بدانیم.

 

«عیش‌آباد»، مزرعه‌ای به جا مانده از عهد صفوی

 

گزارش مبلغان مذهبی

یکی از اتفاقات بسیار جالب‌توجه در مشهد اواخر دهه ۱۳۴۰ خورشیدی، شکل گرفتن گروه‌های ویژه تبلیغی با مدیریت مرحوم آیت‌الله دهشت و مرکزیت مسجد آقاحسین بنا‌ها در خیابان خسروی بود. طلاب علاقه‌مند با استفاده از فرصت به‌دست‌آمده، دست به سفر‌های تبلیغی به روستا‌های اطراف مشهد می‌زدند. طبق دستورالعمل گروه تبلیغی، مبلغ اعزامی باید گزارشی از فعالیت خود تهیه و بایگانی می‌کرد.

بخشی از این گزارش‌ها امروزه در مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی نگهداری می‌شود و در زمره مهم‌ترین اسناد مطالعات اجتماعی و تاریخی این دوران نیز قرار می‌گیرد. روستای عیش‌آباد نیز از سال ۱۳۴۶ خورشیدی به بعد، میزبان تعدادی از این مبلغان بود؛ علی‌محمد آل‌شیخ، محمد رجایی، حبیب‌الله وجدانی و حسین غفاریان خراسانی ازجمله این طلاب بودند.

گزارش‌های هفتگی این مبلغ‌ها، بخش‌هایی از تاریخ فراموش‌شده عیش‌آباد را نشان می‌دهد. به‌عنوان نمونه به مواردی از این شواهد تاریخی اشاره می‌کنیم:

۱. حسین غفاریان در گزارش مورخ ۱۵ خرداد ۱۳۴۸، معرفی مختصری از عیش‌آباد ارائه می‌کند؛ روستایی با سی خانوار جمعیت و مسجدی که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی ساخته یا تجدید‌بنا شده، اما ظاهرا این عملیات عُمرانی ناقص بوده و مسجد کمبود‌های ساختمانی و تجهیزاتی متعددی داشته است. طبق این گزارش، روستا آب‌انبار بسیار خوب و محکمی داشته که در ابتدای ورودی آبادی ساخته شده بوده است.

۲. حبیب‌الله وجدانی در گزارش مهرماه ۱۳۴۷ خورشیدی روایت کرده است که کشاورزان روستا به پرورش چغندرقند مشغول هستند و بر روی اراضی روستا چنین محصولی کشت می‌شود. گزارش مذکور نشان می‌دهد که الگوی کشت بر روی اراضی عیش‌آباد، احتمالا از دهه ۱۳۳۰ خورشیدی به بعد، تغییر کرده و این تغییر، البته ناشی از اقدامات عمرانی صنعتی، مانند احداث کارخانه قند در مشهد، فریمان و تربت‌حیدریه بوده است.

۳. مسجد روستا تا سال ۱۳۴۸ خورشیدی فاقد برق بود. در تیرماه این سال، با‌توجه‌به فعالیت موتوربرق در روستا یا نزدیکی آن که احتمالا انرژی موردنیاز چاه موتور‌های اطراف را تعیین می‌کرد، اهالی به‌تدریج از برق موتور مذکور برای تولید روشنایی موردنیازشان استفاده کردند.

غفاریان گزارش داده است که او برای تأمین برق مسجد، «سی متر سیم دولای سیاه» و «دو عدد پاتروم» به روستا برده و با کمک اهالی به مسجد برق کشیده است. کوتاه بودن سیم برق نشان می‌دهد که احتمالا خانه کنار مسجد دارای خط انشعاب برق از محل موتور مورد اشاره بوده است.

پیش از وی، محمد رجایی گزارش داده است که ساختمان مسجد روستا در وضعیت مناسبی نیست و باید فکری به حال آن کرد. این گزارش، ادعای بند اول را درباره بازسازی یا احداث ناقص مسجد روستا، تأیید می‌کند.

۴. با‌توجه‌به میانگین جمعیتی حدود چهل نفر در هر جلسه مذهبی، باید جمعیت روستا را نسبتا زیاد بدانیم. اگر یادتان باشد، در روستای «عطار»، تعداد حاضران در جلسات به‌زحمت بیست نفر می‌شد.

 

* این گزارش یکشنبه ۴ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۴۹۷ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:44