
پدر علم اوریگامی کشور ساکن محله سرافرازان است
بیش از پنج دهه از عمر او میگذرد و هنوز هم مانند دوران بچگیاش به دنبال این است که چندتکه کاغذ را بدون برش به شکلهای مختلفی درآورد. برایش فرقی ندارد که این تکهکاغذ، پروانه، ماشین کوچک بازی یا هر چیز دیگری را در ذهنش زنده کند، فقط مهم این است که روزی به آرزویش برسد و اسمش با لقب «پدر علم اوریگامی کشور» برسر زبانها بیفتد.
هر سال که بهار از لای پنجرهها به درون خانه نفوذ میکند، پدر علم اوریگامی ساکن در محله ما نیز با دستانی پر از طرح و شکل به استقبال صورتیترین فصل سال میرود تا هنرش را به همشهریهایش عیدی بدهد.
نبوغ ذهنیاش به او این اجازه را نمیدهد تا جلوی این همه استعداد را بگیرد؛ به قول خودش از سالها قبل ساعتها با هوش هنری خود پوست شکلات و یک ساچمه کوچک را تبدیل به وسیلهای جالب و شگفتانگیز میکرده است؛ وسیلهای که شکل استوانهای دارد و همیشه به صورت قائم میایستد. همهاش همیننیست، ماشینهایی که با استفاده از قرقره و چوب درست میکرد، اسباب بازی خواهر و برادر کوچکتر و دوستانش بوده است.
از همان اول که وارد پیروزی۱۶در محله سرافرازان مشهد میشوم، بادیدن یک سطل زباله خاص به ذوق و سلیقه هم محله ای مان میتوانم پی ببرم. شنیده بودم که این مرد سحرآمیز کارهای عجیب و غریب زیادی انجام میدهد و حالا با چشمهایم میبینم و از آن لذت میبرم.
هرطرف از چهاردیواری خانهاش را که نگاه کنی، تزیین شده است آن هم با یک مدل و ترکیب خاص از رنگها وشکلهای متفاوت. کنار همه اینها لوحهای تقدیر و یک مجله خارجی که اسم محسن موسویزاده را روی سینه دیوار بردهاند، نشان از موفقیت او دارد. روبهرویش مینشینم تا من را از آنچه ذهنش بر روی کاغذها پیاده می کند، آشنا کند و بگوید چه چیز این هم محله ای را پدر علم اوریگامی ایران کرد.
برای یادگیری علم از گوارشک گذشتیم
موسویزاده در آغاز سخن چنین میگوید: اواسط تابستان سال۱۳۳۸ در روستای گوارشک نزدیک مشهد به دنیا آمدم و از همان بچگی فهمیدم که پدر من میان کتابخوانها و قلمبهدستان روستا برای خودش بروبیایی دارد. علاقه پدرم به نوشتن باعث شد که فرزندانش را برای پیشرفت تحصیلی به مشهد بیاورد و از آن پس شغل شیرینیفروشی را انتخاب کند.
پسر کو ندارد نشان از پدر
او که موفقیتهایش را از همان اول مدیون پدرش میداند، میگوید: یادم میآید خدابیامرز پدرم در زمینه گچبری، نقاشی و گلسازی مهارت خاصی داشت. او بیشتر اوقات کتاب میخواند و ما را به خواندن کتاب و پرداختن به کارهای فرهنگی تشویق میکرد تا ما روزی با این هنرها انس بگیریم.
موسویزاده ادامه میدهد: دوران بچگی در روستا زندگی میکردیم و از هرگونه امکانات رفاهی محروم بودیم. همیشه دوست داشتم روزی برای تحقق بخشیدن به آرزوهایم بتوانم چند مدل اسباببازی طراحی کنم که خوشبختانه الان با کمک هنر اوریگامی به این هدف رسیدهام.
اعتماد به نفسم را بالا بردم
موسویزاده که از همان دوران کودکی برای رسیدن به اهدافش پلههای ترقی را یکییکی پیموده است، به یاد آن دوران خاطرهانگیز میافتد و میگوید: بزرگتر که شدم، هم سطح مطالعاتم افزون شد و هم خودم را برای انجام کارهای بزرگتر و مفیدتر آماده کردم.
با توجه به روحیهام، دوست داشتم خودم نانآور خود باشم، به همین دلیل با وسایل منزل شروع کردم و خوب با ساختار و کارکردشان آشنا شدم. چندی بعد با اعتماد به نفس کامل اطلاعیهای روی شیشه مغازه پدرم با این مضمون «تعمیرتمام وسایل منزل پذیرفته میشود» چسباندم.
روز بعد یکی از همسایهها به پدرم گفته بود که پسرت را برای تعمیر به خانه ما بفرست. من هم خوشحال همراه یکی از دوستانم به منزل ایشان رفتم و آنجا متوجه شدم که کولرشان خراب است. وقتی به پشتبام خانه رفتیم، چون تا آن موقع کولر ندیده بودم، به صاحبخانه گفتم شما بروید پایین، اینجا زیرآفتاب اذیت میشوید! به هر حال بهزور در کولر را باز کردم، زود مشکلش را فهمیدم و تعمیرش کردم. به این ترتیب آبروی خودم و پدرم را خریدم!
شور و نشاط انقلابی و انتخاب آینده تحصیلیام
او در ادامه گریزی به دوران تحصیلیاش میزند که هم زمان شده بود با سالهای شور و شوق انقلابی؛ روزهایی که هر لحظه از آن کولهباری از خاطره برای او به همراه داشت. چندلحظهای پلکهایش را برروی هم میگذارد و به یاد آن دوران میگوید: از هنر عکاسی استفاده کردم و در روزهایی که سربازان در مدرسه خسروی تحصن کردند، از فرصت استفاده کردم و عکسهای هنری زیادی گرفتم.
موسوی زاده که کتابخانه اتاقش پر از کتابهای قدیمی است، در ادامه از علاقهاش به رشته ریاضی و فیزیک میگوید: قبل از اینکه در دانشگاه فردوسی قبول شوم، دوسال در تربیت معلم مشهد ریاضی خواندم. بعد وارد دانشکده علوم دانشگاه فردوسی شدم و بهخاطر علاقهام، فیزیک خواندم و مشغول اجراکردن بعضی از فکرها و طرحهای جدیدم شدم.
از بزرگان، بزرگبودن را آموختم
وی که در سالهای تحصیلش با استادان بزرگی آشنا شد، به رابطه دوستانه با استادان بزرگ اشاره میکند و ادامه میدهد: آن زمان مردم محل دانشجویان را خیلی دوست داشتند. حضور استادان بزرگی مانند دکتر بزرگنیا، دکتر سربیشهای و دکتر شاهطهماسبی نیز در دانشگاه فردوسی، دانشکده ما را در ایران نمونه کرده بود. مانیز از درسهای این استادان بهره بردیم و بزرگ بودن را از آنان آموختیم.
طرحها یکی پس از دیگری
این هم محله ای خلاق در ادامه یکی پس از دیگری از طرحهایش صحبت میکند و میگوید: نخستین طرحم « کامپیوتر صدا» نام داشت که آن را به سازمان پژوهشهای علمی آن زمان ارائه کردم. در این طرح حدود ۵۰سرفصل درس ریاضی را بهصورت آسان تدریس کردم و دانشآموزان مسائلی چون جذر، درصد اعداد، مخرج گرفتن و... را با این اصول ساده فراگرفتند.
ازعلم فیزیک استفاده کاربردی کردم
موسویزاده در ادامه از طرح بعدیاش یعنی« دایره مثلثاتی» سخن میگوید: با استفاده از این طرح میتوان درمدت چهارساعت همه مسائل کتاب مثلثات را به دانشآموزان علاقهمند به رشته ریاضی و فیزیک یاد داد.
او ادامه میدهد: حل فرمولهای ریاضی و فیزیک برای من لذت خاصی دارد و تمام تلاشم این است که از علم فیزیک در زندگی روزمره استفاده کاربردی کنم؛ به همین دلیل یک نوسانگر مکانیکی را که مورد تایید انجمن فیزیک ایران قرار گرفت، برای درک بهتر نوسانهای سینوسی ارائه دادم.
از دهه ۷۰ به بعدمرد اوریگامی ساکن محله ما که در همه سالهای زندگیاش، دست از تلاش در زمینههای علمی برنداشته است، با لبخندی برلب میگوید: طرح «پارک آموزش» را به دلیل جذب مخاطب عمومی ارائه دادم و تمام تلاشم این بود که پارکها و تفرجگاهها را بهگونهای طراحی کنیم که مردم بهویژه بچهها ضمن بازی و تفریح چیزی یاد بگیرند.
موسویزاده درباره فواید طرحش میگوید: دراین طرح وسایل ارائهشده به گونهای بادوام طراحی شدهاند تا هنگام بازی، احتمال خراب شدن آنها کاهش یابد و به کودکان آسیبی نرسد. همچنین در تمام این وسایل سعی شده حس کنجکاوی بیننده برانگیخته و بچهها به حل معمای گنجانده شده درهر وسیله راغب شوند.
از آموزش به آزمایش رسید
وی ادامه میدهد: زمانی که مسئول آزمایشگاه مرکزی ناحیه ۶ آموزش و پرورش بودم، میدیدم که خیلی از آزمایشگاههای مدارس مورد توجه قرار نمیگیرد و دانشآموزان را برای استفاده، به آن مکانها نمیبرند یا در صورت استفاده خیلی از وسایلش خراب شده و بدون استفاده مانده است.
او ادامه میدهد: فرمها، جداول و نمودارهایی تهیه کردم و به تمام مدارس فرستادم که بااستفاده از آنها معلمان و دانشآموزان همزمان با وسایل آزمایشگاهی آشنا میشدند و در نهایت هم گزارش کارشان را در همان فرمها مینوشتند. خوشبختانه این طرح اکنون در بیشتر استانهای کشور اجرا میشود.
طرح اوریگامی را به بازار آوردم
موسویزاده در ادامه ما را با طرحهای اوریگامی که با دستان خود ساخته است، آشنا میکند و میگوید: اوریگامی یعنی هنر تا زدن و تا دادن کاغذ.در این کار فقط با تا زدن یک برگ کاغذ و بدون استفاده از قیچی، چسب و وسایل دیگر، شکلهای خاصی ساخته میشود که بچهها میتوانند بهعنوان اسباب بازی از آنها استفاده کنند.
هممحلهای ما همچنین درباره فواید طرحهای اوریگامی میگوید: بهجز اسباببازی بچهها، میتوان به ساخت ساختمانهای بزرگ و جالب در سراسر جهان اشاره کرد که با بهرهگیری از اشکال اوریگامی ساخته شده است، مانند ساختمان بزرگترین تلسکوپ فضایی جهان با نام تلسکوپ شیشهای که مساحتش در حالت باز، بیشتر از مساحت یک زمین فوتبال است یا ساختمان کتابخانه عمومی شهر سئول که با کمک هنر اوریگامی، بهشکلی زیبا ساخته شده و در برابر زلزله مقاوم است. او نگاهی به طراحیهایش میاندازد و ادامه می دهد: این هنر در ساخت نقشهها، چادرها، ظرفهای غذا، همچنین در دنیای ریاضیات، مهندسی و علوم کاربردهای عجیب و جالبی دارد.
بهجز اسباببازی، ساختمانهای بزرگی در سراسر جهان با بهرهگیری از اشکال اوریگامی ساخته شده است
با علم اوریگامی« کمربندی فضای سبز» را طراحی کردم
موسویزاده در ادامه میگوید: همانطور که اشاره شد، میتوان با علم اوریگامی وارد هرگونه شاخه علمی شد؛ من نیز در چندسال اخیر طرحی را به شهرداری با عنوان کمربندی فضای سبز ارائه دادم و معتقدم شهر مشهد که زمانی زنده، باطراوت و دوستداشتنی بود، اکنون شهری است که بهخاطر آلودگی هوا و آلایندههای زیستمحیطی دیگر، ترافیک کشنده، مشکلات حاشیهنشینی، ساختوسازهای ناهمگون، از بین بردن ارتفاعات و کوههایی که زیبایی و حیاتبخش شهر هستند با ساختوسازهای ناروا و... آخرین نفسهای خود را میکشد.
اگر یک تلاش و همت همگانی و ملی صورت نگیرد و همانند چند دهه اخیر برخی از دستگاههای دولتی به کمکاری و صدمه به محیط زیست و مدیریتهای ناکارآمد خود ادامه دهند، مشهد نهتنها به شهر مردهای تبدیل خواهد شد بلکه بهجای رؤیای شهر بهشت ما با واقعیتی به نام جهنم شهر مشهد روبهرو خواهیم شد. بدیهی است از تلاشهای سازنده برخی مدیران شهری که در راه سازندگی مشهد، گام برداشتهاند، باید سپاسگزار باشیم اما مهم است بدانیم شهرداری بدون همکاری دستگاههای دولتی دیگر توان ساماندهی مشهد و اداره آن را نخواهد داشت.
وی ادامه میدهد: دخل و تصرف در منابع طبیعی از جمله کوهبُری در اطراف شهر مشهد یک بلای ملی، بلکه بین المللی است؛ زیرا این کار آسیبهای جبران ناپذیری به محیط زیست وارد می کند.
موسویزاده میگوید: رسیدن به استاندارد فضای سبز برای هر شهروند، کمک به سالمسازی هوای شهر، پیشگیری از افزایش حاشیهنشینی و محدود کردن پیامدهای ناگوار آن که بهشدت مشکل بزرگی برای مشهد شده باعث شد که با استفاده از اوریگامی، طرح کمربند سبز را ارائه دهم.
حرف آخر...
از تمام مسئولان میخواهم بیشتر به هنر بهخصوص اوریگامی اهمیت بدهند، به این دلیل که با استفاده ازاین هنر میتوان وارد دنیای جدیدی از علم فیزیک و ریاضی شد. خوب است مسئولان امکانات بیشتری در اختیار هنرمندان قرار دهند تا با خیال راحت به کارشان بپردازند.
*این گزارش چهارشنبه، ۲۷ دی ۹۱ در شماره ۳۹ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.