آجیلخوری، جامدادی، شمعدانی، کاسه و بشقابهای مختلف روی میز کارگاه چیده شده است. در نگاه اول همه آنها را ظروف سنگی میبینم که با ظرافت خاصی تراشیده شدهاند. اما بعداز گفتگو با مسئول کارگاه متوجه میشوم که ماده اصلی این ظروف مخلوطی از چسب، رنگ و سیمان سفتشده است.
این شغل که به نام «ساخت سنگهای مصنوعی» مشهور است، هنری جدید و نو است. مهدی رجبنیا صاحب این کارگاه و ساکن محله کوی دکتراست و از پیشگامان این هنر. او در مدت کمی توانسته است با تولید محصولات متنوع در استان نامآشنا شود.
مهدی رجبنیا متولد سال ۱۳۶۲ است. شغل او آتشنشانی و درحال حاضر با سمت فرمانده شیفت در ایستگاه آتشنشانی واقعدر بولوار پیروزی مشغول به خدمت است. شرایط شغل آتشنشانی، دلیل گرایش او بهسمت این شغل کارگاهی شده است.
او میگوید: آتشنشانی شغلی حساس و شبانهروزی است که بهصورت شیفتی خدمت میکنیم. براساس شیفت و ساعات کاری تعریفشده ما یک شبانهروز درحال خدمت و یک شبانهروز یا بیشتر در مرخصی هستیم. قبل از شیوع کرونا برای پرکردن اوقات فراغت در روزهای استراحت به این فکر افتادم که شغل دومی برای خودم دستوپا کنم، تا هم سرگرم شوم و هم درکنار آن درآمدی داشته باشم.
رجبنیا بهدنبال تحقیقی که انجام میدهد، با سنگهای تزئینی مصنوعی در یکی از شبکههای مجازی آشنا میشود؛ «از کارها خیلی خوشم آمد. خیلی تمیز و هنرمندانه بودند. بلافاصله تولید و ساخت پایهها و ستونهای سنگی را شروع کردم.
این ستونهای سنگی مصنوعی در ساختوساز به کار میرفتند و استقبال از آن هرروز بیشتر و بیشتر میشد. باوجود رونق نسبی، این کار دوام زیادی پیدا نکرد و با شروع کسادی بازار ساختوساز، کار ما هم کساد شد.»
با شروع کسادی بازار ساختوساز، کار ما هم کساد شد
او در ادامه میگوید: دو دلیل باعث کنارگذاشتن این شغل بود؛ اول اینکه قالبگیری و ساخت پایههای سنگی که گاه تا دوسهمتر ارتفاع و سیچهلسانتیمتر قطر داشتند، کار بسیار سختی بود و من در مدت چندماه دچار آرتروز و کمردرد شدم. دلیل دیگر که حکم تیر خلاص را داشت، شیوع کرونا و تعطیلی فعالیتهای ساختمانی و ساختوساز بود. با طولانیشدن کرونا و نبود مشتری، کارگاه را تعطیل کردم و این شغل را کنار گذاشتم.
بعداز گذشت دوسال و کمرنگشدن همهگیری کرونا مهدی رجبنیا به فکر یادگیری شغل جدید میافتد؛ «باتوجهبه تجربهای که داشتم بهدنبال شغلی مشابه شغل قبلی بودم. در شبکههای اجتماعی میگشتم تا سرانجام کانالی را در فضای مجازی پیدا کردم که ساخت لوازم و ظروف و قطعات تزئینی را با ترکیب و مخلوط همین سنگهای مصنوعی آموزش میداد.
با صاحب کانال صحبت کردم و از او خواستم که نحوه ساخت این ظروف تزئینی را برایم توضیح دهد. او هم در کانال توضیحاتی داد و از من خواست که براساس توضیحاتش وسایلی بسازم. من نیز هربار با دقت همه مراحل ترکیب و ساخت مواد خام را انجام میدادم، اما در آخر ماده و ترکیب موردنظر به دست نمیآمد.»
بارها و بارها مواد را ترکیب کرد و چندینمیلیونتومان ظروف نامرغوب را به سطل زباله ریخت؛ ادامه میدهد: حسابی کلافه و ناامید شده بودم. با صاحب کانال تماس گرفتم و گفتم «داداش! تو همان فوت کوزهگری را به من یاد بده؛ هر مبلغی بگویی، تقدیم میکنم.»، اما مدیر کانال مدعی بود که هیچ فوت کوزهگری وجود ندارد و باید آنقدر تجربه کنم تا ترکیب مواد مطلوب را به دست بیاورم.
آقامهدی کارش را با جدیت در کارگاهش در انتهای بولوار توس ادامه داد. درکنار آن بهدنبال آموختن علمی و حرفهای این شغل نیز بود. او میگوید: به چند دانشگاه و مراکز فنی و حرفهای مشهد سر زدم.
سرانجام بعداز کلی جستوجو فهمیدم که دانشگاه صنعتی شریف تهران میخواهد یک دوره کلاسهای آموزش ساخت سنگهای معماری مصنوعی را برگزار کند. به تهران رفتم و با شرکت در این کلاسها فوت و فن ساخت سنگهای مصنوعی را بهصورت علمی و تجربی آموختم.
از او میپرسم این هنر بر آتش نشانی که شغل اصلی اش است چه تأثیری دارد. رجب نیا میگوید: آتش نشانی پراز استرس و با شرایط سخت کاری همراه است. بارها وبارها باید به دل آتش بزنیم یا در حوادث ناگوار مجروحان حادثه را نجات دهیم. هرچند، آتش نشان بودن کار مهمی است و دعای خیر مردم پشت سرتان است، دیدن حوادث تلخ بر روحیه ما تأثیر منفی میگذارد.
در ساعات و روزهایی که در کارگاه مشغول کار هستم و تزئینات و ظروف زیبایی میسازم، به خاطر خلق کردن و آفریدن، احساس آرامش و لذت خاصی دارم و بعداز ۴۸ ساعت با روحیه قویتر و احساس بهتری به سر کار میروم.
آقامهدی در ادامه میگوید: از اول، هدفم کارآفرینی و ایجاد شغل و درآمد برای خودم و چندنفر بوده است. میتوانستم همین ۴۸ ساعت شیفت مرخصی را در خانه استراحت یا تفریح کنم، اما این کارگاه را سر پا کردم. وقتی میبینم توانسته ام برای چندنفر از جمله چند خانم سرپرست خانوار شغل ایجاد کنم، حس خوبی دارم.
رجب نیا ادامه میدهد: در کارگاه همسرم، پدرم و دو کارگر نوجوان تمام هفته به صورت دائم مشغول به کار هستند.
این کارآفرین قصد دارد سال آینده کارگاه را توسعه بدهد و چند نفر دیگر را هم مشغول کار کند. او درتلاش است بتواند درزمینه سنگهای تزئینی و ساختمانی فعالیتش را شروع کند و فعالیت هایش درزمینه کارآفرینی را گسترش دهد.
به گفته آقامهدی علاوهبر فروشندهها پنجنفر نیز در کارگاه مشغول به کارند؛ «همسرم نیز که مدیریت اصلی مجموعه را برعهده دارد، برای راهاندازی و پیشرفت کارگاه بسیار زحمت کشیده است. درکنار این افراد، از سال گذشته، تعدادی از زنان سرپرست خانوار جذب کارگاه شدهاند و ریزهکاریها و تزئینات ظروف را در خانههایشان انجام میدهند. امیدواریم بتوانیم با گسترش کار، درزمینه افزایش اشتغال بانوان کمک کنیم.»
الهام قنبری، همسر آقا مهدی، نیز میگوید: روزهای اول، همه کارهای قالب گیری، سنباده زنی و تمیزکاری ظروف و وسایل تزئینی را من و همسرم انجام میدادیم. بیشتر روزها از صبح زود تا شب در کارگاه بودیم و سر و صورتمان سیمانی و رنگی میشد.
به گفته او، چند ماه قبل که کارشان رونق نسبی گرفت، دو نوجوان استخدام کردند. میگوید: پدر همسرم نیز همراهمان شد. از آن زمان دوره طراحی را گذراندم و کشیدن طرحهای جدید و خلاقانه برای تزئین و زیبایی بیشتر وسایل و ظروف را انجام میدهم. کارهای تبلیغی و معرفی محصولات تولید شده در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نیز برعهده من است.
با ۵ میلیونتومان میتوانید در خانه کارگاه راه اندازی کنید و درآمد ماهانه ۵۰میلیونی داشته باشید
الهام خانم در ادامه میگوید: وظیفه هماهنگی برای شرکت در نمایشگاهها و جذب مشتری و فروش محصولات کارگاه نیز برعهده من است. البته دختر بزرگم هلیا هم که دوازده سال دارد، در این کار همراهم است. در چند نمایشگاهی که برگزار کردیم، او درزمینه معرفی محصولات و ارتباط با مشتریها استعداد خوبی از خودش نشان داد و امیدوار یم در آینده بتواند در این کسب و کار، یاور و همراه ما باشد.
آقامهدی در پایان با اشاره به بزرگترین مشکل برای فروش تولیدات کارگاه میگوید: در کانالهای مجازی، تبلیغات دروغین بسیاری برای ساخت ظروف با سنگهای مصنوعی با کمترین قیمت ممکن دیده میشود. آنها میگویند با ۵ میلیونتومان میتوانید در خانه کارگاه راه اندازی کنید و درآمد ۵۰میلیونتومانی در ماه داشته باشید.
بهعنوان کسی که این راه را رفته است، میگویم این کار شدنی نیست. از یکسو انجام چنین کاری در یک اتاق سهدرچهار یا خانه بهدلیل وجود مواد شیمیانی و نانو بسیار خطرناک و غیرممکن است. بهعلاوه برای اجاره یک کارگاه، خرید تجهیزات و مواد اولیه، حداقل ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون باید هزینه شود؛ تجربه و تبحر لازم را نیز باید داشته باشید.
* این گزارش شنبه ۱۶ دیماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۴۲ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.