کد خبر: ۴۷۲۲
۲۳ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۰

خانه‌ شهید جواد جهانی، «بیت الشهدا» است

مریم خلقی، همسر شهید جواد جهانی، بعد از شهادت همسرش نام «بیت الشهدا» را بر روی منزل کوچک استیجاری‌شان گذاشته است.

شاید پر‌معناترین هفت‌سین سال‌۹۶ در منطقه ما هفت‌سینی بود که بستگان و دوستان شهید‌جهانی در روز نو‌شدن سال بر سر مزار این شهید بزرگوار در بوستان خورشید چیدند. لحظه تحویل سال‌۹۶ بود که خانواده شهید‌جهانی خواستند برای تجدید میثاق با شهید، سال جدیدشان را سر مزار این مرد تاریخ‌ساز سپری کنند و از این طریق به شهیدجهانی بگویند که پیرو خط او هستند و راه او را ادامه خواهند داد.

اما وقتی سر مزار وی در بوستان خورشید حاضر شدند، دیدند بسیاری از علاقه‌مندان او، حتی پیش‌تر از خانواده‌اش بر سر مزار حاضر شده‌اند و زیارت اربعین می‌خوانند و می‌خواهند سال نویشان سرشار از برکت وجود این شهید در بوستان خورشید باشد.

حتی همان روز زوج جوان بسیجی نیت کردند که مراسم عقد‌کنان خود را بر سر مزار شهیدجهانی برگزار کنند تا برکت وجود شهید در زندگی آن‌ها ساری و جاری شود و این اتفاق مبارک نیز در همان روز بر سر مزار شهیدجهانی و پای هفت‌سین مزار وی رقم خورد.

همه این رخداد‌های مبارک، بهانه‌ای شد برای گفتگو با همسر شهیدجهانی، خانم مریم خلقی درباره منزل کوچک استیجاری‌شان که چندماهی است نام «بیت‌الشهدا» را دارد و قرار است درراستای ترویج فرهنگ شهدا درِ این منزل به روی هر مشتاقی به قدم‌گذاشتن در این سیره باز باشد.


عهد تبدیل منزل به بیت‌الشهدا

تقویم شام غریبان سال گذشته را نشان می‌داد و خیمه شهیدجهانی مانند هرسال در همان شب‌ها برپا بود. همراه شهید‌جهانی شدم تا به اتفاق شمع روشن کنیم و خواسته‌هایمان را به‌واسطه امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) از خدا بخواهیم.

مقابل خیمه که رسیدیم، شهید که چند ماهی می‌شد دیگر به سوریه اعزام نشده بود، گفت: خانم برای من هم دعا کن. دعا کن که بروم و به آرزویم برسم. دعا کن که شهادت را قسمتم کند. دعا کن که بی‌بی باز من را بطلبد. خیلی دلم گرفته است که این ماه‌ها نتوانستم به بی‌بی خدمت کنم.

داخل خیمه شدم. شمع روشن کردم. همان‌جا دلم شکست و اشک‌هایم جاری شد. با اینکه خواست همسرم شهادت بود و شهادت او برای خودم و فرزندان کوچکمان سخت بود، از حضرت زینب (س) و بی‌بی خواستم که شهید‌جهانی را به آرزویش برساند.

به بی‌بی گفتم اگر قرار شد همسرم شهید شود، عهد می‌کنم که از منزلمان به عنوان بیت‌الشهدا استفاده کنم. وقتی از خیمه بیرون آمدم، شهید پرسید: دعا کردی؟
گفتم: بله و از بی‌بی خواستم اگر شهادت نصیبت شد، منزل را به‌عنوان بیت‌الشهدا استفاده کنم؛ چون من هم می‌خواهم در راه شما قدم بردارم و راه شما را ادامه دهم. این را که گفتم، شهید بسیار خوشحال شد و گفت: خدا خیرت دهد! چه دعای خوبی!
آن روز کلی درباره ابعاد مختلف بیت‌الشهدا با شهید صحبت کردیم. البته هنوز به‌دلیل محدودیت امکانات و منزل کوچکی که استیجاری است، نتوانسته‌ام کلی از ایده‌های آن روز شهید را در منزلمان اجرا کنم.

 

مریم خلقی، همسر شهید مدافع حرم، جواد جهانی


نمی‌خواهم مختار باشم

چندسالی می‌شد که شهیدجهانی درخواست داده بود در سپاه پذیرش شود و خیلی مشتاق این استخدام بود تا اینکه درست در همان زمانی که بی‌بی او را طلبید تا به سوریه برود، ازسوی سپاه هم خبر آمد که کار ایشان درست شده است. شهید می‌گفت این یک آزمایش الهی است.

من نمی‌خواهم مختار باشم که لحظه بیعتم به راه دیگری بروم. سپاه همیشه هست، اما دعوت بی‌بی شاید دیگر اتفاق نیفتد. حتی خاطرم هست دوستان شهید تماس می‌گرفتند که طبق روال هر سال همراه او پیاده تا کربلا بروند که شهید، چون قرار بود به سوریه برود، می‌گفت دعا کنید که من با دوستان شهیدم اربعین خدمت آقا امام حسین (ع) برویم. همین هم شد و شهید ۲۲ آبان به شهادت رسید و سه روز بعد از آن اربعین بود.


برنامه‌های فرهنگی در بیت‌الشهدا

پس‌از شهادت ایشان، طبق قراری که با شهید داشتیم قصد کردم منزلمان را به‌عنوان بیت‌الشهدا آذین کنم. کلاس‌های تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه زیر‌نظر اساتید مجرب و کلاس احکام و اعتقادات نیز با استقبالی بسیار خوب در این منزل برگزار شد و هنوز هم ادامه دارد.

به‌دلیل اینکه منزل ما استیجاری است و فضای کافی برای مهمانان ندارد، در حال حاضر کلاس‌ها روز‌های سه‌شنبه در ساعت ۹ تا ۱۱ در منزل صاحبخانه که طبقه پایین است، برگزار می‌شود. پیش‌از برگزاری کلاس‌ها زیارت عاشورا نیز برگزار می‌شود. البته چندوقتی است که ناچاریم کلاس‌ها را صبح‌ها برگزار کنیم که به‌دلیل گرفتاری خانم‌ها در صبح و شاغل‌بودن بعضی از اهالی، جمعیت کمتر شده است.


به گوش تولیت برسانید

شاید از‌طریق روزنامه شما بتوانم خواسته شهیدجهانی را به گوش مسئولان به‌ویژه آقای رئیسی که تولیت آستان قدس رضوی را عهده‌دار هستند، برسانم. شهید، خادم حرم بودند و نام ایشان در سیستم خدام آستان قدس رضوی ثبت شده است. بنده هم اگر خدا قبول کند، خادم حرم هستم. اگر تولیت آستان قدس رضوی برای تاسیس این بیت‌الشهدا به ما کمک کنند و سبب شوند حرف شهید جهانی روی زمین نماند، روح شهید را شاد خواهند کرد.

ایده‌های آقای جهانی برای تبدیل منزلمان به بیت‌الشهدا بسیار بکر بود. ایشان بسیار به ترویج حجاب اسلامی تاکید داشتند و همیشه می‌گفتند در محله صیاد شیرازی و هاشمیه و... مسئولان از منظر ترویج فرهنگ حجاب در میان بانوان بسیار کوتاهی کرده‌اند.

شاید می‌شد فرهنگ اسلامی را در این محله‌ها بسیار قوی‌تر از این اجرا کرد و دوستی و مودت اسلام را در دل خانمی که حجابش را رعایت نمی‌کند، انداخت و سبب شد او با پی‌بردن به مهربانی دین اسلام به آن کشش پیدا کرده و قفل دلش را به روی دستورات اسلام باز کند. شهید درزمینه برگزاری کلاس‌های متعدد در بیت‌الشهدا و جزئیات آن با من صحبت کرد و نظرش را گفت، اما به‌دلیل کوچکی فضای منزل و اجاره‌ای بودن آن، دست من برای انجام بسیاری از فعالیت‌ها در این منزل باز نیست.


می‌خواست بیت‌الشهدا متعلق به همه باشد

در حال حاضر در بیت‌الشهدا فقط برای خانم‌ها مراسم داریم، اما تقاضا‌ها بسیار زیاد است و خانم‌ها درخواست دارند که در این منزل برای کودکان و همسرانشان نیز برنامه اجرا کنیم. از سوی دیگر اساتید مجربی مانند دکتر حبشی  و چند استاد دیگر اعلام آمادگی کرده‌اند که با بیت‌الشهدای شهید‌جهانی همکاری کنند.

شهید هم همین را می‌خواست. او می‌خواست بیت‌الشهدا متعلق به همه باشد و خانم‌ها، آقایان و حتی کودکان هم بتوانند از برنامه‌های این خانه در‌راستای ترویج فرهنگ شهیدان بهره‌مند شوند.

 

عزاداری‌ها شیر حسینی دارد، اما شور حسینی ندا

در نزدیکی منزل ما هیئتی است که جوان‌ها آن را اداره می‌کنند. شهید همیشه غصه می‌خورد و می‌گفت تعداد زیادی هیئت در مشهد هست، اما بسیاری از آن‌ها فقط نشان شیر حسینی را دارند و بین هیئتی‌ها شور حسینی وجود ندارد. همیشه می‌گفت دوست دارم عزاداری‌ها حسین‌وار باشند و عزاداران شور حسینی را در زندگی شخصی خود نیز داشته باشند. حب حسین در زندگی‌هاست که سبب می‌شود جوان راه صحیح را برود، به نماز و روزه پایبند باشد و به گناه آلوده نشود.


شهدای غواص را که آوردند گفت کاش در بوستان خورشید دفن می‌شدند

خاطرم هست شهدای غواص را که به خیابان هاشمیه آوردند، شهید پرس‌و جو کرد که آیا قرار است شهدا در  بوستان خورشید دفن شوند که پاسخ شنید: قرار است فقط در این محله تشییع شوند. او همان‌جا افسوس خورد و گفت: متاسفم برای مسئولان که اگر این شهدا را در این محله‌ها و سجاد و... دفن می‌کردند،

این همه مشکل و ضعف در ترویج فرهنگ اسلام در این محله‌ها پیش نمی‌آمد. او برای اینکه به این هدف خود برسد، در وصیت‌نامه‌اش نوشت: من در زمان زنده بودنم نتوانستم در راه اسلام قدم بردارم، اما وصیت می‌کنم که پس‌از شهادت، من را در بوستان خورشید دفن کنید تا به واسطه حضور یک شهید در بوستان خورشید، خانم‌ها بتوانند حجاب‌هایشان را رعایت کنند و باشد که حرمت خون شهید، خیلی از مسائل فرهنگی را در این محله‌ها حل کند.

همیشه تاکید می‌کرد: اگر به واسطه شهادت من و بودن مزارم در بوستان خورشید، حتی یک انسان از راه اشتباه برگردد و خانمی بخواهد حجابش را رعایت کند یا آقایی بخواهد غیرت بیشتری به ناموسش داشته باشد، همین برای من بس است. می‌گفت همان‌طورکه شهیدذوالفقاری هم گفتند، حجاب زنان ما رنگ‌وبوی فاطمی ندارد و با فاطمی‌شدن حجاب آن‌ها بسیاری از مشکلات از جامعه ما رخت می‌بندد.


عیدی امسال شهید 

پیش از عید بود که مراسم میلاد حضرت فاطمه (س) را بر مزار شهید جهانی در بوستان خورشید برگزار کردیم. خبر آوردند دختر خانمی هست که می‌خواهد با شما صحبت کند. آن دخترخانم جوان برای من تعریف کرد که گویا قبلا رویه اشتباهی در پیش گرفته بود.  ‌

می‌گفت با آمدن بر سر مزار شهیدجهانی تصمیم گرفته زندگی‌اش را متحول و حجابش را رعایت کند. آن دخترخانم خواست که ارتباطش را با بیت‌الشهدا بیشتر کند. می‌گفت هر گاه دلم از دنیا و ناملایمات آن می‌گیرد، تنها جایی که آرام می‌شوم، بر سر مزار شهید جهانی است و تمام دلگیری‌هایم را با ایشان در میان می‌گذارم. 

 

خانه‌ای شهید جواد جهانی، «بیت الشهدا» است

 

مستندی از زندگی شهید جهانی

سال گذشته خبر آوردند که عده‌ای از کارگردانان تهرانی تصمیم گرفته‌اند از زندگی شهید‌جهانی و تصمیم او برای دفن‌شدن در بوستان خورشید، فیلمی تهیه کنند. فیلمی که شخصیت شهید‌جهانی و اهداف و قصد او از شهادت را با وضوح بیشتری بیان می‌کند و ما هم امید داریم که با شناخته‌شدن بیشتر ایشان، شهید به خواسته‌های خود در ترویج فرهنگ اسلام برسد.

با‌وجود توجهات بسیاری که معطوف شهید‌جهانی است و اینکه حتی تولیت آستان قدس رضوی که با‌وجود اینکه در سفر بودند، خود را به مراسم تشییع شهید رساندند تا نماز میت را خود بخوانند، تصور می‌کنم آن‌طور‌که باید شهید در بوستان خورشید شناخته شده نیست.

نه تصویری بزرگ از تمثال ایشان نصب شده و نه وصیت‌نامه ایشان روی پرده یا سنگ بزرگی نوشته شده که افراد بتوانند به‌راحتی مزار ایشان را پیدا کنند. برادر آقای جهانی قرار است این پیشنهاد‌ها را همراه پیشنهاد آذین و زیباسازی نمازخانه نزدیک مزار با مسئول فرهنگی آن بوستان مطرح کند که من از‌طریق شهرآرامحله روزنامه شهرآرا، این پیشنهاد‌ها را با مسئول فرهنگی بوستان نیز در میان می‌‎گذارم.
 

سجده شهید

شهید جهانی، شهید حریری و یک شهید دیگر در روز شهادت در‌حال خنثی‌سازی بمب بودند که دشمن از راه دور بمب را فعال می‌کند و هر سه به شهادت می‌رسند. شهید‌جهانی به حالت سجده ری زمین قرار داشته و هنوز زنده بوده که خبرنگار صداوسیما او را به بیمارستان می‌رساند و همسرم در بیمارستان شهید می‌شود.

آن خبرنگار نیز کمی که از بیمارستان دور می‌شود، با اصابت یک راکت به شهادت می‌رسد. این رخداد سبب می‌شود که آقای ضرغامی نیز در مراسم تشییع شهید‌جهانی شرکت کند.


مراسم میلاد حضرت فاطمه (س) بر مزار شهید جهانی

شهید‌جهانی در زمان حیات خود به حضرت فاطمه (س) بسیار علاقه داشت و حتی این را گفته بود که دوست دارم در زمان شهادت مانند حضرت فاطمه (س) با جراحت به پهلو جان دهم. همین هم شد. علاقه بسیار او به خانم فاطمه (س) و تلاش او برای ترویج فرهنگ اسلام سبب شد در روز زن بر سر مزارش برنامه فرهنگی اجرا کنیم؛ برنامه مولودی‌خوانی و پخش شکلات و شیرینی و هدیه روسری به خانم‌ها و دختربچه‌هایی که نام و القاب حضرت فاطمه (س) را داشتند.

حدود ۷۰‌نفر از دوستان و آشنایان و اعضای پایگاه‌های بسیج در این مراسم شرکت کردند. مردم آن‌قدر شکلات نذری به این مراسم آورده بودند که شکلات‌هایی که ما برای مولودی خریده بودیم، اصلا استفاده نشد.

مراسم دعا بر سر مزار شهید جهانی در پارک خورشید

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44