سال ۱۲۰۹ خورشیدی که آقا محمد خان قاجار بــعــــد از شــکــست لطفــعلی خــان و فتح کرمان، دست لشکریانش را در تجاوز و غارت مردم باز می گذارد، عده ای از مردم این شهر برای حفظ جان و ناموسشان و بر سر ارادتی که به امام رضا(ع) دارند، به مشهد مهاجرت می کنند و همه در یک محله ساکن می شوند؛ محله «قبر میر» پایین خیابان( بولوار شارستان خیابانشوشتری8). مدتی که از استقرارشان می گذرد و زندگی روال عادی می یابد، تصمیم می گیرند حسینیه ای را برای تجمع بنا کنند.
زمین حسینیه را «طالبیان»نامی با مشارکت «قریشی» بزرگ، یکی از افراد سرشناس و بنام آن زمان ، می خرد، زمینی به مساحت 300مترمربع. دورتادور زمین را دیوار گلی می کشند و در آن خانه ای می سازند که برای عزاداری ایام محرم و روضه خوانی استفاده شود. این بنا اولین بنای حسینیه ای است که همه به نام حسینیه کرمانی های مقیم مشهد می شناسند.اطلاعات این گزارش از صحبت های مرحوم حاج حسین ابوالفضلیان، جواد مسلمان زاده و حاج حسین تعمیریان که نسل چهارم از بانیان حسینیه هستند، استخراج شده است.
در گذاشتن سنگ بنای اولیه حسینیه کرمانی ها، زن و مرد و پیر و جوان کرمانی پای کار می آیند ؛ وقتی امیر نصرالله نیا که کوره آجرپزی دارد، بانی می شود تا دیوارهای حسینیه را با آجر پخته بنا کند، کرمانی ها هم کمر همت می بندند تا او را در این کار کمک کنند. دیوار گلی خراب می شود و دیوار آجری جایش را می گیرد. مردها شب ، خشت مالی می کنند و خشک کردن خشت ها را در روشنایی روز زنان عهده دار می شوند. دیوارها که بنا می شود، شخصی به نام محمد عبادوز به سروسامان دادن حسینیه همت کرده و ساختمان کنونی را بنا می کند. اولین قسمت بنای حسینیه، هشتی های داخل حیاط و ایوان است؛ بقیه قسمت ها طی چند دوره مختلف به بنای اولیه اضافه می شود.
با رونق عزاداری ، محمد عبادوز که با مسئولان وقت شهر رابطه دارد، اسب، شمشیر و دیگر وسایل موردنیاز تعزیه خوانی و دسته گردانی را از ارتش می گیرد؛ 200 تا 300سرباز از ارتش هم برای اسکورت دسته می آیند
جالب اینکه معمار ایوان بنا، هم اکنون در قسمت زیرین منبر حسینیه مدفون است. البته غیر از معمار، چند تن از بنیان گذاران و افراد دیگر هم در سرداب محوطه حسینیه مدفون هستند؛ از جمله یک مولوی هندی به نام بدیع الزمان هندی که وصف حسینیه را می شنود و مدتی در اینجا به عبادت مشغول می شود تا اینکه همین جا هم فوت می کند. میر محمدتقی رضوی، یکی از سادات رضوی که در زمان خود تولیت آستان قدس رضوی را برعهده داشته است، سخاوتی ها، تعمیریان، مسلمان زاده، از بانیان این حسینیه، همه در همین جا دفن شده اند.
در سال های بعد، با رونق عزاداری ، محمد عبادوز که با مسئولان وقت شهر رابطه دارد، اسب، شمشیر و دیگر وسایل موردنیاز تعزیه خوانی و دسته گردانی را از ارتش می گیرد؛ 200 تا 300سرباز از ارتش هم برای اسکورت دسته می آیند. این گونه است که پرشورترین دسته عزاداری محرم در مشهد به راه می افتد؛ یک سر این دسته در محله چهارباغ است و سرِ دیگرش در حمام شاه. دسته پرشوری است و بانیان با شبیه خوانی، صحنه کربلا را برای مردم تصویرسازی می کنند. در همین سال هاست که «شیخ برپا»، یکی از منبری های بنام مشهد قدیم ، اولین منبرش را در مشهد، در حسینیه کرمانی ها برپا می کند.
تا سال ۱۳۱۴ که عمال رضاخان چادر از سر زن ها می کشند، بساط روضه خوانی مرتب برپاست اما تا سال 1320 برای شش سال، خبری از مجلس عزای حسین (ع) نیست و هر جا مجلسی سر می گیرد، توسط مأموران دولتی جمع می شود. در همین سال ها بخشی از اموال حسینیه توسط اوقاف مصادره می شود تا اینکه «دیهمی» نامی که محضردار است و وکیل، صندوق دار حسینیه می شود. او هرچه را که از اسباب و اثاثیه تعزیه باقی مانده است، از اوقاف پس می گیرد و دوباره مجالس روضه خوانی برپا می شود؛ اگرچه این مجالس با مجوز دولت و حضور دو مأمور از نظمیه همراه است.
علاوه بر دسته عزاداری که هر محرم به سمت حرم راه می افتد، سال هاست که در حیاط ۲۰۰ مترمربعی حسینیه، خیمه و چادری علم می شود تا تصویر سازی و اجرای نمایش واقعه کربلا ملموس تر جلوه کند. چادر اول که به سال۱۳۱۹هجری قمری. در حسینیه کرمانی ها بالا می رود، از جنس کرباس است. چادر دوم را هنرمندان اصفهان می بافند که تا سال ۷۵ استفاده می شود و اکنون این حسینیه، چادر سوم خود را که از بازار خریداری کرده است، در ایام محرم بالا می کشد. هر چادر خیمه بین ۴۰۰ تا ۵۰۰مترمربع پارچه می برد.
موضوع دیگری که در حیاط این حسینیه جالب توجه است، خُم های آب خوری است. قدیم هر کوچه برای خودش آب انباری داشت و سقاها آب را از این آب انبارها به درب خانه ها می آوردند.حسینیه هم خُم هایی دارد؛ خم اول سفالی است و بعدها خُم های مسی می آید. ایام محرم که مصادف فصول گرم می شود، در این خم ها یخ می ریزند تا عزاداران امام حسین(ع) همچون امامشان در ظهر عاشورا تشنه نشوند. در زمان ریاست حاجی کرامت بر حسینیه است که لوله ای از منبع «حوض خرابه» به حسینیه کشیده می شود و برای استفاده عموم چند شیر آب می گذارند. از آن زمان است که از سقاخانه ایوان حسینیه دیگر استفاده نمی شود.
درمیان هیئت های عزاداری قدیم مشهد فقط هیئت ترک هاست که عزادارانش زنجیر می زنند؛ باقی هیئت ها همه سینه می زنند و به اصطلاح «دم» دارند. در قدیم،مردم نیز اندازه هیئت را به همین دم ها و تعداد سینه زن هایش گره می زدند و می گفتند هیئت کرمانی ها آمده با 20 دم. بیشترین دم مربوط به همین حسینیه است. مردم از صبح منتظر می ماندند تا هیئت کرمانی ها را ببینند. تنها در این هیئت بود که شط فرات بازسازی می شد و چندین کجاوه هم داشت؛ کجاوه علی اصغر(ع)، امام سجاد(ع) و ...
هر هیئت چند دسته داشت؛ یکی از آن ها که خیلی هم موردتوجه مردم بود، دسته جعفر جنی حسینیه کرمانی ها بود. عزاداران از کوچه سیابون (بولوار شارستان) حرکت می کردند و همراه حسین آباد کرمانی ها (قبرستان گلشور) که برای کمکی می آمدند، به سمت حرم راه می افتادند.
حسینیه در ایام عزاداری، آدم های پای کار بسیاری دارد. هر کس می کوشد به طریقی، ارادت خود را نشان دهد. بزرگان هیئت ها چند روز مانده به محرم همراه می شوند و به بازار می روند تا کمک بازاریان را جلب کنند. بعد آن چادر را بالا می برند و حیاط حسینیه را می پوشانند تا فضای عزاداری و تعزیه خوانی فراهم شود.
البته همه واقفان کرمانی ثروتمند نبوده اند؛ در میان آنان دست فروش هم پیدا می شود. غلامرضا دست فروش از آن جمله است
کسبه هم حمایتگر هستند و بعد از روضه خوانی و وقت رفتن، مبلغی یا کالایی نذری را به حسینیه می دهند. نوحه خوان ها هم می آیند و نوحه می خوانند، آن هم بدون چشمداشت مالی؛ همه فقط و فقط به عشق و آبروی امام حسین(ع) می خوانند. شب عاشورا هم چلچراغی روشن می شود و یکی از بچه های حسینیه در نقش قاسم سوار اسب می شود تا تعزیه صحرای کربلا اجرا شود.
اگرچه خادمان قدیمی حسینیه کرمانی ها قرار نگرفتن در مسیر طرح بهسازی و نوسازی بافت فرسوده اطراف حرم مطهر رضوی و متراژ بیش از 2هزارمترمربعی را از مهم ترین دلایلی می دانند که این حسینیه به سرنوشت دیگر حسینیه های منطقه گرفتار نشده و تخریب نشده است، دکتر ابوالفضل حسن آبادی، مدیرمسئول پژوهش نامه مطالعات اسنادی و آرشیوی، دلیل ماندگاری و تخریب نشدن حسینیه کرمانی ها را در وقف نامه محکم آن می داند.
«وقف نامه حسینیه یا تکیه کرمانی ها را غلامرضا بابای کرمانی فرزند کربلایی بابای کرمانی در هفدهم رمضان ۱۲۶۲ هجری قمری. نوشته است. غلامرضا بابای کرمانی علاوه بر حسینیه، یک باب حیاط متصل به حسینیه و دو دکان، یکی علافی و دیگری صباغی، در کنار حسینیه را برای عزاداران سید الشهدا(ع) وقف کرده است. کربلایی قاسم پسر حاج خداداد کرمانی و فاطمه خانم، دختر آقا کربلایی عصار نیز در ۲۴محرم ۱۳۱۹هجری قمری. یک باب حیاط ملکی خود را در میدان کهنه نزدیک حوض خرابه برای عزاداران خامس آل عبا وقف کرده اند تا در دهه عاشورا در تکیه کرمانی ها صرف شود و تولیت آن را بر عهده میرزا غلامحسین کرمانی، پسر آخوند ملاعلی کرمانی، گذاشته اند. البته همه واقفان کرمانی ثروتمند نبوده اند؛ در میان آنان دست فروش هم پیدا می شود. غلامرضا دست فروش از آن جمله است. او در ۱۱ربیع الاول ۱۳۳۵ هجری قمری. شش دانگ از یک باب حیاط واقع در قبر میر را برای عزاداری امام حسین (ع) در حسینیه کرمانی ها وقف کرده و تولیت آن را بر عهده حاج محمد فخار مشهور به عبادوز گذاشته و نظارت آن را بر عهده آقا سید محمود تاجر کرمانی قرار داده است.»