کد خبر: ۱۲۸۷۰
۱۶ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
سرگذشت یخدان روستای «چهاربرج»

سرگذشت یخدان روستای «چهاربرج»

مشهد در سال‌۱۳۱۳‌ بیش از ۲۳ یخدان داشته است که همه به‌مرور تخریب شده. در این میان در روستای چهاربرج یخدانی قاجاری وجود دارد که، چون در ملک شخصی قرار داشته و وقف‌عام بوده، تقریبا سالم باقی مانده است!

شهریور است و تابستان همچنان گرم، اما اگر برق باشد، به‌هر‌حال کولر، پنکه یا یخچالی پیدا می‌شود تا نسیمی خنک و آبی گلوتازه‌کن در اختیار مردم بگذارد و گذر تابستان را آسان کند.

پیش از یک قرن پیش، اما در نبود وسایل سرمایشی، یخ تنها علاج مردم در تفِ گرما بود؛ دُری کمیاب که در صدفِ سینه یخدان‌ها نگهداری‌اش می‌کردند؛ سازه‌هایی کاهگلی که میراث ماندگار ایران پیش از اسلام هستند؛ البته برخی به‌غلط پیدایش یخدان‌ها را به‌خاطر معماری مخروطی‌شکلی که دارند به دوران مغول نسبت می‌دهند ولی برخی اسناد برجای‌مانده، نشان می‌دهد که این سازه‌ها، قبل از این هم وجود داشته‌اند.

برابر کتاب «مشهد در آغاز قرن چهاردهم» ارض اقدس در سال‌۱۳۱۳‌خورشیدی، بیش از ۲۳ یخدان داشته است که همه به‌مرور و پس از بلااستفاده‌شدن، تخریب شده و به خاطره‌ها پیوسته‌اند، آن‌چنان‌که اکنون در مشهد هیج یخدانی وجود ندارد و در اطراف آن هم می‌توان نشان چند‌سازه انگشت‌شمار را پیدا کرد که تقریبا همگی در سایه بی‌توجهی مسئولان آخرین نفس‌های بقا را می‌کشند.

این سطر را بگذارید کنار این توضیح که در روستای چهاربرج (منطقه توس) یخدانی قاجاری وجود دارد که، چون در ملک شخصی قرار داشته و وقف‌عام بوده، تقریبا سالم باقی مانده و نامش ۱۶ شهریور ۱۳۸۳‌خورشیدی با شماره ثبت‌۱۱۰۸۶در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفته است.

سطر‌های بعدی نقبی است بر سرگذشت یخدان تاریخی چهاربرج.

 

دیدار با یخدانی پنهان در پشت دیوار‌ها

چندی پیش بود که همراه چند‌تن از دوستداران تاریخ مشهد، جاده شاهنامه را زیر چرخ ماشین انداختیم و تا چهاربرج راندیم. هدف، دیدار با یخدان تاریخی این روستا بود که به‌گواه قدیمی‌های منطقه به‌همت نجدالسلطنه وزیر ساخته شده و در این دیار به‌یادگار باقی مانده است.

درباره نجدالسلطنه هم باید بگوییم اسمش «میرزاصدر»، ملقب به نجدالسلطنه، بوده که در سال‌۱۳۰۰‌خورشیدی برای مدت کوتاهی کفالت ایالت خراسان را بر‌عهده داشته است.

پس از رسیدن به شاهنامه‌۳۶، پنج دقیقه‌ای را هم در این کوچه‌باغ که تماما ویلاسازی شده است، طی طریق کردیم، اما یخدان به‌سختی رخ عیان کرد. در‌واقع با اینکه چند‌سال پیش یخدان را از نزدیک دیده بودیم، این‌بار پرسان‌پرسان و با کمک محلی‌ها پیدایش کردیم؛ دلیل این ناپیدایی، سوای ساخت‌وساز‌های فراوانی که در چندسال اخیر در این محدوده اتفاق افتاده است، دیوارکشی زمین اطراف یخدان بود.

ملکی که یخدان در آن قرار گرفته، یک زمین شخصی بود که مالک آن را دیوار کشیده و برای ورود به زمین هم برایش دری گذاشته بود؛ دری سبزرنگ که چند‌قفل بزرگ روی آن خودنمایی می‌کرد.

فکر کردیم که دیگر نمی‌شود یخدان را دید؛ اما یکی از محلی‌ها که نشانی منزل مالکِ زمین را می‌دانست، با خوش‌رویی به کمکمان آمد و چند‌دقیقه بعد، مالک یخدان با کلید قفل‌ها در دستش به‌همراه یکی از بزرگان روستای چهاربرج آمد تا از تاریخ این یخدان قدیمی بگویند.

 

سرگذشت یخدان روستای «چهاربرج»

 

اجدادمان گفتند یخدان را نگه داریم

آقای رضوی مالک زمین جوان است و چیز زیادی از تاریخ یخدان نمی‌داند. تنها می‌گوید که «اینجا از پدربزرگم به ما رسیده و او هم از بچه‌هایش قول گرفته که هرگز این یخدان را که گویا وقف عام بوده است، خراب نکنند. ما هم حفظش کردیم، اما حالا قصد داریم که زمین را بفروشیم. خریدار جدید هم باید قول بدهد که از این یخدان نگهداری کند.»

ملکی که یخدان در آن قرار گرفته، یک زمین شخصی بود که مالک آن را دیوار کشیده و برای ورود به زمین هم برایش دری گذاشته بود

صحبت‌های مالک یخدان چهاربرج با این توضیح همراه است که سازمان میراث‌فرهنگی هم پس از ثبت این یخدان در دهه ۸۰، تاکنون هیچ کمک درخوری برای حفظ بنای یخدان انجام نداده است.

ناگفته نماند یخ در گذشته کالایی گران محسوب می‌شده است و یخدان‌ها به‌وسیله افراد متمول و ثروتمند ساخته می‌شده‌اند و این بانی بوده که تصمیم می‌گرفته است یخِ داخل یخدان‌ها را برای کسب درآمد بفروشد یا وقف‌عام کند؛ مثل یخدان چهاربرج که گویا ابتدا پولی بوده است، اما بعد‌ها وقف‌عام می‌شود.

 

یخدان «چهاربرج» در خاطرات آقای داروغه

حاج‌علی‌اصغر نجارزاده، معروف به داروغه چهاربرج، دومین فردی است که سرصحبت را با او باز می‌کنیم تا برایمان درباره این یخدان قاجاری بگوید.

او که ۹۴ سالی از خدا عمر گرفته، گذشته یخدان و اطراف آن را از وقتی کودک بوده است، به یاد دارد، آن‌چنان‌که وقتی پس از مدت‌ها یخدان را می‌بیند، با لهجه شیرین محلی و افسوس نشسته در صدایش می‌گوید: «هی یخدان خُراب رِفتی! چه آباد بودی! حالا خُراب رِفتی.»

به گفته حاج‌علی‌اصغر نجازاده، در گذشته روبه‌روی این یخدان، یک استخر بزرگ وجود داشته با عرض شش و طول دوازده متر که جوی آبی هم از کنارش جاری بوده است: «این استخر را زمستان‌ها تا نیمه پر‌آب می‌کردند. یک خانه هم همین‌جا بود که شب‌ها چند‌نفر در آنجا اسکان داشتند و کارشان به نوبت آب انداختن در استخر بود. آب کشیدن تا استخر در آن دوران سخت بود و، چون این‌کار در زمستان انجام می‌شد، باید همیشه چند نفر مرد برای پر کردن استخر حضور می‌داشتند.

در‌واقع قنات چهاربرج به‌وسیله جوی آب به استخری که پیش پای یخدان قرار داشت، هدایت می‌شد. استخر هم به‌وسیله یک کانال به یخدان متصل بود. اهالی در شش شب آب را در استخر به یخ تبدیل می‌کردند. شب اول، آب جوی را رها می‌کردند تا حدود ۲۵ تا ۳۰ سانتی‌متر در استخر ذخیره شود. این آب تا شب بعد یخ می‌زد و بعد شب دوم دوباره همین مقدار آب را رها می‌کردیم تا شب آخر که عمق یخ به حدود یک تا یک‌و‌نیم متر می‌رسید.

بعد از اینکه همه استخر یخ می‌زد، با بیرق، پتک و تیشه شروع می‌کردیم به شکستن یخ‌ها. هر‌تکه یخ را که می‌شکستیم، با زنبق سُر می‌دادیم داخل کانال و به‌وسیله این کانال یخ‌ها را در یخدان انبار می‌کردیم.

مردم قدیم برای حفظ و نگهداری یخ در طولانی‌مدت، هر‌لایه یخی که داخل یخدان می‌گذاشتند، رویش را با کاه می‌پوشاندند تا عایقی برای گرما باشد؛ «این کارِ کاه‌ریزی تا وقتی یخدان پر می‌شد، ادامه داشت. یک حلقه چاه هم پشت یخدان کنده بودند که وقتی هوا گرم می‌شد و یخ‌ها ممکن بود آب شود، این آب در چاه بریزد و به دیوار یخدان کشیده نشود و آن را خراب و فرسوده نکند. 

دو ماه بعد از زمستان هم مردم می‌آمدند و یخ‌ها را به‌مرور برای استفاده بیرون می‌بردند. یادم هست یخدان همیشه تا آخر تابستان یخ داشت؛ چون مردم با قناعت از آن استفاده می‌کردند.»

داروغه چهاربرج در ادامه هم یادی از بانی یخدان می‌کند و می‌گوید: «من بچه بودم که این یخدان را ساخته بودند. بعد که جوان‌تر شدم، به یاد ندارم کسی در این نواحی یخدانی ساخته باشد؛ چون با آمدن وسایل سرمایشی و ایجاد کارخانه‌های یخ‌سازی در دوره پهلوی اول، یخدان‌ها کم‌کم بی‌استفاده شدند، اما از پدر خدابیامرزم شنیده بودم که این یخدان عمرش به دوره قاجار می‌رسد و آن را نجدالسلطنه وزیر ساخته که این ملک هم از املاک اجدادی آنها بوده است.»

سازه مخروطی یخدان تنها با گل ساخته نشده است و در هر چند لایه، یک ردیف چوب هم وجود دارد که دلیلش را آقای نجارزاده برایمان این‌طور تعریف می‌کند: «شنیده‌ام آن دوران (دوره قاجار) چوب‌های به‌کار‌رفته در یخدان را از کوه‌های هزارمسجد آورده بودند. چوب‌ها را هم بعد از چند‌لایه گِل‌اندود کردن، در دیواره بنا می‌گذاشتند تا علاوه‌بر استحکام‌بخشی از شستن خاک به‌وسیله باران هم جلوگیری کند.

یک حفره هم در سقف یا همان نوک مخروطی بنا وجود دارد که وقت پر‌شدن یخدان، آن را با گل می‌بستند تا از افتادن فضولات پرندگان و گرد و خاک جلوگیری شود. تا یادم نرفته است بگویم که گودال یخدان حالا پرتر از گذشته شده، چون خاک اطراف بنا توی سال‌هایی که استفاده نشده به‌مرور به‌وسیله باران شسته شده و توی یخدان ریخته است، اما در گذشته دوازده متری گودی داشت.»

 

سرگذشت یخدان روستای «چهاربرج»

 

درباره بنای یخدان «چهاربرج»

شیما سیدی| یخدان چهاربرج از سه قسمت تشکیل شده است؛ چال یا گودال یخدان، گنبد مخروطی شکل یا به‌اصطلاح خول و تونل ورودی که چند‌متر با چال فاصله دارد تا هوای بیرون به‌سرعت وارد نشود.

یکی از مهم‌ترین اثرات مخرب بر روی بنا، رطوبت ناشی از فعالیت‌های کشاورزی و رویش گیاهان در پیرامون بناست

نحوه ساخت یخدان به این شکل است که دیوار زیر‌گنبد کاملا صاف حدودا به‌اندازه یک‌و‌نیم متر قطر داشته و گنبد یخدان به‌صورت پله‌ای بوده است که آجر‌ها یکی‌یکی به سمت داخل چیده می‌شده‌اند، در بالای گنبد آجر‌های سقف به هم می‌رسیده‌اند و تنها یک سوراخ برای جریان هوا باقی می‌مانده است.

در زیر گنبد چاله‌ای به عمق حدود هشت متر وجود دارد که بسیار سرد و خنک است. یخدان از یک فضای مرکزی با پلان دایره و مخزنی به قطر ۱۰ متر و عمق دوو‌نیم متر تشکیل شده است. از قطعات چوب به‌صورت الوار برای یکپارچه کردن سطح و افزایش مقاومت بنا در‌برابر نیرو‌های فشاری استفاده شده است. اکنون بنا هیچ‌نوع کاربری‌ای ندارد و در داخل یک زمین کشاورزی قرار گرفته است.

باد و باران در طول سال‌های متمادی پوشش‌های بام را فرسایش داده است. به‌خصوص این فرسایش در ضلع غربی بسیار مشهود است، به‌حدی‌که سقف بنا در این قسمت و جنوب‌غربی آسیب دیده و ریزش کرده است. مقداری از آجر‌های ورودی نیز ریزش کرده است. سطح مخزن یخ با سطح اصلی دوو‌نیم متر اختلاف دارد که به‌گفته اهالی با ریزش سقف و آوار‌های آن، کف اصلی قدری پایین‌تر است.

در نمای خارجی بنا تا ارتفاع دو‌متری، به‌خصوص در اضلاع شمالی و شرقی که کمتر آسیب دیده‌اند، آثاری از اندود کاهگل مشهود است. دیوار و استخری که در آن آب به یخ تبدیل می‌شده، با انجام فعالیت‌های کشاورزی تخریب شده است. یکی از مهم‌ترین اثرات مخرب بر روی بنا، رطوبت ناشی از فعالیت‌های کشاورزی و رویش گیاهان خودرو در پیرامون بناست.

از سوی دیگر با ریزش سقف و فرسایش لایه بیرونی بنا به‌خصوص در ضلع غربی، امکان تخریب بیشتر سقف وجود دارد. خشت و گل مهم‌ترین مصالح ساختمانی معماری کویر و بالاخص معماری یخدان‌ها را تشکیل می‌دهد؛ البته نه بدان‌جهت که در اغلب نقاط ایران مواد اولیه این نوع مصالح به آسانی به‌دست می‌آمده است، بلکه، چون خشت خام و کاهگل علاوه بر اینکه مقاوم‌ترین مواد در مصالح ساختمانی کویری محسوب می‌شده‌اند، بهترین عایق گرما از بیرون به درون و سرما از درون به بیرون هستند؛ همچنین اندود کاهگل عایق خوبی برای جلوگیری از نفوذ رطوبت حاصل از برف و باران به حساب می‌آمد.

ضمنا رنگ خاکی اندود یا خشت از انعکاس نور شدید و گاه زننده و تند آفتاب می‌کاست و منظر بنا را برای ساکنان آن مطبوع می‌ساخت. یخچال چهاربرج تنها یخدان محدوده است که در ساخت آن از چوب استفاده شده و شاید بتوان گفت یکی از دلایل پایداری آن نیز کاربرد همین مصالح بوده است.

 

* این گزارش یکشنبه ۱۶ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۷۰ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44