احمدآقا زرغامنیا یکی از فرصتهای مغتنم کوچه کاشانی ۱۰ است میگوید: برای سماورسازی در شهر صرف نمیکرد که برای خرید وسایل یا تکههایی که لازم دارد، مدام از این سرِ شهر به آن سر شهر بروم.
سیدمحمد مشهدیحسینی از قدیمیهای تهپل محله میگوید: محله ما از شلوغترین محلههای شهر محسوب میشد. آنقدر که این شعر را سر زبان مردم انداخته بود که «شهر کجاست؟ ته خیابون، بالاخیابون، سراب و نوغون»
هادی کاظمنژاد جانبازشیمیایی ۷۰ درصد است که بیش از ۳۰ سال است نفس به نفس زندگیاش با داروها و قرصهای رنگارنگ، تاولها و زخمهای پوستی، خسخس سینه و سرفههای مکرری که عددش به صدها بار در روز میرسد، گره خورده است.
حدود ساعت ۲۱ هفتم تیر ماه سال ۱۳۶۰ و پس از انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ۷۳ تن شهید شدند که یکی از آنان حجتالاسلام دکتر قاسم صادقی، نماینده مردم مشهد و همسر «ربابه فتورهچیانی» بود.
شهید عباسعلی دهقان در کوچه وحدت ۱۱ بزرگ شد، به مدرسه رفت و از همین جا بود که آسمانی شد، رفت و از خودش تنها یک قاب عکس سیاه و سفید در خانه پدری به یادگار گذاشت.
مشهد قدیم از چهار محله اصلیِ پایین خیابان، بالاخیابان، عیدگاه و چهارباغ تشکیل میشده است که عموم هیئتهای عزادار در روزهای تاسوعا و عاشورا از این محلات حرکت میکردند و مقصد همه آنها به حرم ختم میشد.
پیرغلامان روایتهای تقریبا یکسانی از ساخت بزرگترین علم ایران دارند که به علم شاه حسین شهره است. حسین غیورمرادی سفارش ساخت این علم را در اصفهان داد. او هرچه مال و منال داشت سر این علم گذاشت.
خاطرات فرنگیس ناظمی، همسر شهید برات سعادت در بیش از یک دهه زندگی مشترک با تلخ و شیرینیهایی همراه است. او هفت بار به جبهه میرود و سرانجام هفتم اردیبهشت سال ۶۵ در منطقه مریوان به شهادت میرسد.
اهالی منزل حاج حسن مرادی در محله کوی سلمان را با نام تکیه شاهزاده علیاکبر(ع) میشناسند. هر سال همزمان با ایام محرم بزرگترین هیئت منطقه از این تکیه با ۴۸ علم به یاد علمدار دشت کربلا راهی حرم میشوند.
«علمبندان» از آیینهای محرمی زنان است که هرساله در روز پنجم محرم جمعیت زیادی را برای عزاداری زیر یکسقف مینشاند تا هر کس با گفتن ذکری یا ریختن اشکی خود را شریک غمی دیرین و مقدس کند.