خاطرات فرنگیس ناظمی، همسر شهید برات سعادت در بیش از یک دهه زندگی مشترک با تلخ و شیرینیهایی همراه است. او هفت بار به جبهه میرود و سرانجام هفتم اردیبهشت سال ۶۵ در منطقه مریوان به شهادت میرسد.
اهالی منزل حاج حسن مرادی در محله کوی سلمان را با نام تکیه شاهزاده علیاکبر(ع) میشناسند. هر سال همزمان با ایام محرم بزرگترین هیئت منطقه از این تکیه با ۴۸ علم به یاد علمدار دشت کربلا راهی حرم میشوند.
«علمبندان» از آیینهای محرمی زنان است که هرساله در روز پنجم محرم جمعیت زیادی را برای عزاداری زیر یکسقف مینشاند تا هر کس با گفتن ذکری یا ریختن اشکی خود را شریک غمی دیرین و مقدس کند.
برادران پایکار تنها پرچمدوزان خیابان میثم هستند که زیبایی هنرشان با آمدن محرم، رنگ و رونقی دوچندان میگیرد. این حرفه در اوایل شکلگیری تناسب عجیبی با گلابتوندوزی داشته است.
پوریا صدریرجبی، عضو تیم ملی نونهالان اسکیت میگوید: کره، در این رشته صاحب مقامهای برتر جهانی است، به خاطر همین تصمیم گرفتهام این کشور را شکست دهم تا همه فقط بگویند «ایران».
جنگ است دیگر، اسیر میدهی و اسیر میگیری، راننده تانک بودم و توی یک منطقه بازِ آسفالت شده در شوش، دشمن منگنهام کرد. منگنهای که باز شدنش هفت سال طول کشید.
حاج احمدآقا شریفی، محضردار قدیمی نوغان با خنده تعریف میکرد: توی محل، تقیبهتوقی که میخورد و از خانهای صدای زن و شوهری بلند میشد، فردایش من جوابگوی صدنفر بودم.
عباسعلی اولین شهید خانواده پیروی است که در هجده سالگی راهی جبهه شد. همو هم بهانه رفتن جعفر و محمدعلی به جبهه بود، بهانهای که در جمله «نمیخواهیم تفنگ برادرمان روی زمین بماند» خلاصه میشود.
خانم و آقای ناصری حاجیانی بودند که یک سال زودتر از موعد وعده دادهشده در ثبتنام حج، با خرید فیش آزاد راهی مکه میشوند و هیچکس از اعضای خانواده، تا هنوز دلیل این اشتیاق را نمیداند. اشتیاقی که عطر شهادت داشت.