
مسجد انسانساز چهارده معصوم (ع) در محله لشگر
کمترکسی را میتوان پیدا کرد که ساکن شهرک لشکر باشد و اسم مسجد چهاردهمعصوم (ع) به گوشش نخورده یا سری به آنجا نزده باشد. این مسجد که در بولوار شهید هاشمیمهنه قرار دارد، جزو مساجد قدیمی قاسمآباد است و قدمت آن به اوایل دهه۶۰ میرسد.
وقتی سراغ قدیمیها میرویم تا درباره تاریخچه این مکان بپرسیم، هیچکس حرفی از مراحل ساخت این زمین ۴هزارمتری نمیزند. این مکان محل حضور انسانهای خالص، عالم و باصفایی بوده که بیشتر از هرچیزی، نام و یاد آنها در خاطرهها ماندهاست.
مسجد چهاردهمعصوم (ع) در دوران جنگ تحمیلی، محل اعزام رزمندهها بوده و نام شهدای بسیاری بر در و دیوار آن نقش بسته است. آخرین شهید این مسجد که هنوز هم در محله، اسمش بر سر زبانهاست، شهیدمحمدرضا سنجرانی، شهیدمدافع حرم است که سال۹۶ به شهادت رسید.
از دیگر ویژگیهای بارز این مسجد، حضور پررنگ کودکان، نوجوانان و جوانان در آن است، بهطوریکه گاهی تعدادشان در مسجد از تعداد بزرگسالان بیشتر میشود.
عباس، زندگیاش را وقف مسجد کرده بود
یکی از قدیمیهای مسجد که اهالی و بسیجیها احترام فراوان برای او قائل هستند و از سال۶۰ به مسجد چهارده معصوم (ع) رفتوآمد دارد، علیآقای پیراسته است. او هفتادماه سابقه حضور در جبهه را دارد و ابتدا که وارد بسیج این محل شد، با وجود جوانی، حکم بزرگتر را برای بسیجیهای آن زمان که عمدتا از خودش کوچکتر بودند، داشت.
به گفته پیراسته، قبل از انقلاب اسلامی، فعالیتهای مذهبی و فرهنگی مسجد کم بود، اما بعد از پیروزی انقلاب، بزرگان محل ازجمله حاجحسین هاشمیمهنه مسجد را محیطی فرهنگی و مسجد محور کردند. او تعریف میکند: سال ۶۱ این مسجد بنا شد. قبل از آن، چون جایی برای اقامه نماز جماعت نداشتیم، اهالی کنار زمین ورزشی فعلی، روی زمین خاکی موکت پهن میکردند و به نماز میایستادند.
به گفته او ابتدا ساختمان قدیمی مسجد که اکنون به حسینیه معروف است، ساخته شد؛ حتی سرویس بهداشتی نداشت و افراد در خانههایشان وضو میگرفتند.
او میگوید: خدا رحمتش کند عباس موسیزاده را؛ از ابتدا که فونداسیون این بنا ریخته شد، پای کار بود. بهخاطر کرونا از دستش دادیم و داغش بر دل ما ماند. عباس آنقدر برای این مسجد زحمت کشید که غلو نیست اگر بگویم زندگیاش را وقف مسجد کرده بود. تا مدتها هم ظهر و شب در مسجد قرآن میخواند. عباس درسخوان بود. بعد که دانشگاه فرهنگیان قبول شد، با اینکه در روستا درس میداد، ارتباطش با مسجد را قطع نکرد.
نماز شبهای شهدا در مسجد
علیآقا جاذبه این مسجد را بهخاطر اخلاص افرادی همچون عباس میداند و میگوید: برکتی که این مسجد دارد و وجود بچههایی که در این مسجد، بزرگ و منشأ خیر برای جامعه شدند، به خاطر اخلاصی است که امثال عباس نهادینه کردند و تا امروز پابرجا باقی مانده است.
او شروع میکند به اسم بردن از افرادی که از آنها بهعنوان انسانهایی خالص و تأثیرگذار یاد میکند و میگوید: شهیدان رضا عیسیزاده، حسین رئوف، شهرام باستان، امیر کامکار، حسین باجگیران، سیدجعفر هاشمیمهنه همه از بسیج این مسجد اعزام شدند و توفیق شهادت داشتند.
عباس آنقدر برای این مسجد زحمت کشید که غلو نیست اگر بگویم زندگیاش را وقف مسجد کرده بود
بعد هم حسینیه مسجد را نشان میدهد و میگوید: سیدجعفر و امیر در این حسینیه نماز شب میخواندند.
او که یاد شهید حسین رئوف افتاده است، تعریف میکند: آن زمان حسین یک طلبه حدودا بیستساله بود و به هفت زبان صحبت میکرد. شبها میآمد اینجا برای بچهها کلاس جبرانی میگذاشت و درس میداد؛ جبر و مثلثات، جغرافی، قرآن، هندسه، آمار، زبان انگلیسی و.... شبها بچهها میآمدند به مسجد و حسین برایشان رفع اشکال میکرد.
علیآقا سرش را به نشان حسرت تکان میدهد و میگوید: حسین کسی بود که وقتی فهمید رفیقش پول لازم دارد، همه پولهای جیبش را به او داد و حتی کرایه اتوبوس برای خودش نگه نداشت و از پادگان نیروهوایی تا اینجا را پیاده آمد.
حسین کلاسهای «چگونه سرباز امام زمان (عج) شویم؟» هم برای بچههای محل برگزار میکرده است. علیآقا همانطور با حسرت ادامه میدهد: چه بگویم از آنها! اطلاعات و دانش مذهبی حسین خیلی خوب بود. سال۶۱ در عملیات والفجریک شهید شد و عنوان اولین شهید پایگاه بسیج مسجد چهاردهمعصوم (ع) را به خود اختصاص داد. آخرین شهیدمان هم محمدرضا سنجرانی عزیز بود که اسمش بهکرات در مسجد شنیده میشود.
چفیه یادگاری شهید سنجرانی
او تعریف میکند: اولینبار که رضا را دیدم دوازدهساله بود. یکی از مسجدیها به نام عباس زیبایی، او را آورد بین ما. آن موقع گاهی من نوحه میخواندم. رضا شد میاندار نوحهها. قاری قرآن هم بود. وقتی آموزشهای نظامی میدادم، رضا در کلاسها شرکت کرد. کمکم خودش شد یکی از مربیان مجرب آموزش نظامی.
این را هم بگویم که خیلی شوخطبع بود و یکی از دلایل شلوغی آن موقع پایگاه شوخیهای رضا بود. شهید مرتضی عطایی و حسن قاسمی دانا هم بهواسطه رضا به این مسجد رفتوآمد داشتند.
علیآقا ادامه میدهد: رضا عجیب آرزوی شهادت داشت. من هم مطمئن بودم که شهید میشود. یک بار که با هم بودیم، چفیهاش را از او یادگاری گرفتم. الان هم آن را دارم و وصیت کردهام موقع دفنم آن را همراهم بگذارند.
پیراسته باز تأکید میکند: کم نیستند کسانی که به این مسجد رفتوآمد داشتند یا شهید شدند یا حالا دارند به مردم و کشورشان خدمت میکنند؛ محسن کوهی مدتی در استانداری خراسان رضوی و مدتی در کیش پست مدیریتی داشت. فردی داشتیم که وارد سفارت شد. مجید اخوان سخنگوی شورای اطلاعرسانی راه و شهرسازی شد و همین عاشورا و تاسوعایی که گذشت، اینجا بود.
سردار مسعود رضوانی از فلکه ضد میآمد به این مسجد. علیرضا تاجپیروز مدیرکل سازمان ورزش و جوانان خراسان رضوی شد. دکتر مرتضی رجوعی عضو هیئت علمی دانشگاه امامرضاست. تازه اینها فقط بخشی از افراد شاخص این مسجد هستند. کلی معلم، مدیر، وکیل، طلبه و... داشتیم.
به نظر علیآقا علمگرایی و معنویت در این مسجد و پایگاه بسیجش نهادینه شده است و این رویکرد را افرادی همچون شهیدحسین رئوف و شهیدحسین باجگیران پایهریزی کردهاند.
علیآقا با اینکه از قدیم در این محل ساکن بوده و مراحل ساخت مسجد را دیده است، علاقهای به گفتن اینکه چه سالی کدام بخش مسجد ساخته شده، ندارد. او میگوید: نیروهای بااخلاص و باایمان، نسلی را در این مسجد تربیت کردند که مثل رود جاری و منشأ خیر است. این مسجد فراتر از خشتهای آجریاش یک کارگاه انسانسازی است.
کلاسهایی با محوریت انسانشدن
مصطفی دهقان که مسئول هیئت محبانالزهرا (س) مسجد چهاردهمعصوم (ع) و از قدیمهای محله لشکر است، از حدود پانزدهسال پیش با این مسجد ارتباط دارد.
اوبه کمکهای مردمی در ساخت مسجد اشاره میکند و میگوید: غیر از ۱۵۰میلیونتومانی که دو سال پیش شهرداری برای کلاسهای فرهنگی کمک کرد، همه هزینههای اینجا با کمکهای مردمی تأمین شده است و از قدیم، بزرگان مسجد برای جلب کمکها بسیار تلاش کردهاند.
کم نیستند کسانی که به این مسجد رفتوآمد داشتند یا شهید شدند یا حالا دارند به مردم و کشورشان خدمت میکنند
به گفته او حسینیه مسجد سال۶۱ ساخته شده و شبستان اصلی که از سال۷۰ کلنگ آن بر زمین خورده بوده، سال۸۴ به پایان رسیده است.
این مسجد ۱۰باب واحد تجاری دارد که همزمان با ساخت مسجد، آنها هم در دست ساخت بودهاند. بانی بنای آشپزخانه و رستوران مسجد، یکی از بستگان مرحوم حاجعباس موسیزاده است.
اکنون هم قرار است در طبقه بالای رستوران، یک مدرسه با رویکردهای تربیتی و دینی ساخته شود. همچنین قرار است در طبقه بالای کلاسها و مغازهها، یک سالن مطالعه با ظرفیت چهارصدنفر احداث شود.
دهقان از کلاسهای تابستانی مسجد نام میبرد و میگوید: در حال حاضر در مسجد کلاسهای مختلف روبیک، برنامهنویسی، فتوشاپ، کلاسهای ویژه «مهندس شو»، «باهوش شو»، «آسمانی شو» برگزار میشود و امیدواریم خروجی همه اینها «انسانشو» باشد.
به گفته او بعضی از معلمان فعلی کلاسها کسانی هستند که در گذشته در این کلاسها شرکت کرده و جزو ممتازان بودهاند و حالا دارند به دیگران درس میدهند.
خیریه مسجد چهاردهمعصوم (ع) حدود سال۸۴ دایر شد و از آن زمان تاکنون ۲۳مجموعه جهیزیه کامل به نیازمندان داده است. همچنین ۶۵خانواده نیازمند را تحت پوشش دارد.
دهقان به تألیف دو کتاب در این مسجد با نامهای «آبروی محله» و «میانبری تا بهشت» اشاره میکند و میگوید: در کتاب آبروی محله، زندگینامه و خاطرات شهدای شهرک لشکر نوشته شده است و در میانبری تا بهشت، خاطرات و زندگینامه پنج شهید برجسته پایگاه بسیج مسجد آورده شده است.
او یادآوری میکند: کانال اصلی مسجد در فضای مجازی ۲ هزارو۵۰۰عضو و کانال نوجوانان هزارو۲۰۰عضو دارد که این تعداد بهخوبی نشاندهنده سطح فعالیت و پویایی مسجد است.
پدریکردن برای محله
حجتالاسلاموالمسلمین مجید پاکیزهسرشت، امام جماعت صبح و ظهر مسجد، سال۶۱ که در این محل ساکن شد، شش سال بیشتر نداشت.
او تعریف میکند: اولین امام جماعت اینجا مرحوم حاجعلی گنابادی بود. خدا رحمتش کند؛ بسیار سعه صدر داشت و صبور بود. خیلی به بچهها بها و میدان میداد. نتیجه این رویکردش، این شده بود که گاهی در مسجد، تعداد بچهها بیشتر از بزرگترها بود.
او ادامه میدهد: من آنقدر خجالتی بودم که از خجالت لکنت زبان میگرفتم. با اینکه قرآن را صحیح قرائت میکردم، یک بار از خجالت گریهام گرفت و نتوانستم بخوانم. وقتی به مسجد آمدم، مرحوم گنابادی آنقدر به من بها داد که خجالتم ریخت و کمکم توانستم دعاها و سورههای طولانی را بخوانم و بعدتر خودم سمت طلبگی رفتم و شدم امام جماعت اینجا.
وقتی به مسجد آمدم، مرحوم گنابادی آنقدر به من بها داد که خجالتم ریخت و کمکم توانستم دعاها و سورههای طولانی را بخوانم
او میگوید: گاهی که پدر و مادرها از من تشکر میکنند که به بچهها میدان میدهیم، میگویم باید همینطور باشد. گذشتگان به ما میدان دادند، ما هم به نسل جدید میدهیم.
پاکیزهسرشت تأکید میکند: امام جماعت فراتر از خواندن نماز جماعت، باید برای مردم محل، پدری کند. مرحوم گنابادی اینطور بود و چنین الگوی رفتاریای را بنا گذاشت و نتیجهاش این شده است که از این مسجد حدود ۱۰طلبه و کلی مسئول و مدیر و... وارد جامعه شدهاند که منشأ خیر هستند.
به گفته او بیشاز بیستسال است که در این مسجد، مراسم اعتکاف با ظرفیت حدود چهارصدنفر برگزار میشود. همچنین کلاسهای نهجالبلاغه، قرآن، تفسیر، صحیفه سجادیه و... دارند و علاوهبر دو ماه عزاداری محرم و صفر و سایر برنامههای مذهیی معمول، موکب خدمترسانی به زائران دهه آخر صفر را برپا میکنند.
او به ساختمان چندضلعی و گنبد بزرگ مسجد اشاره میکند و میگوید: گنبد این مسجد جزو سه گنبد بزرگ مشهد است و طراحی آن برگرفته از مسجدالاقصی است. امیدواریم روزی برسد که جشن پیروزی ملت فلسطین و نابودی اسرائیل را در این مکان برگزار کنیم.
* این گزارش چهارشنبه ۵ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۱ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.