کد خبر: ۱۳۲۸۴
۰۷ آبان ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
ارتشی‌ها پایه‌گذار مسجد محله لشکر بودند

ارتشی‌ها پایه‌گذار مسجد محله لشکر بودند

نجمه فیض‌آبادی می‌گوید: زمانی‌که اینجا مسجد نداشت، به مساجد خیابان‌ها و محله‌های دیگر می‌رفتم. از وقتی این مسجد ساخته شد، با اینکه نیمه‌کاره است، همین را به دیگر مساجد ترجیح می‌دهم. همه نمازگزاران یکدیگر را می‌شناسند.

اولین نماز جماعتی که در مسجد صاحب‌الزمان (عج) فلاحی‌۳۸ اقامه شد، برمی‌گردد به شهریور سال‌۹۱. آن موقع مسجد برق نداشت و از خانه همسایه برایش برق گرفته بودند. فقط چهار‌دیوار ساخته بودند و نصفی از سقف. از آن موقع تاکنون این مسجد با کمک اهالی ساخته و تجهیز شده است. ارتشی‌هایی که دهه ۶۰ در این محل ساکن شدند، پایه‌گذار این مکان بودند و حالا فرزندان آنها عضو هیئت‌امنای مسجد و فعالانش هستند و نسل جدید را به خانه خدا جذب می‌کنند.

 

خرید زمین مسجد توسط اهالی

دهه‌ی‌۶۰ و ۷۰ که بیشتر ساکنان فلاحی‌۳۸ در محله لشکر ارتشی بودند، در خانه‌هایشان جلسات قرآن راه انداختند و دوره بین همسایه‌ها می‌چرخید. از همان موقع حسرت داشتن مسجد در دلشان بود، طوری‌که این موضوع تبدیل به یکی از دغدغه‌هایشان شد و تعدادی از قدیمی‌ها پیگیری کردند که زمینی را برای این منظور بگیرند.

ابراهیم روحانی‌نیا که یکی از همین افراد است و پیگیری‌های زیادی برای این مسجد انجام داده، تعریف می‌کند: سال ۱۳۸۴ به مسکن و شهرسازی رفتیم و برای ساخت مسجد، تقاضای زمین کردیم. آنها در سال‌۸۶، زمینی به مساحت ۸۶۵‌مترمربع در ازای دریافت مبلغی به ما واگذار کردند که این مبلغ را حاج‌محمدحسین مسعودی، حاج‌ابراهیم البرز، حاج‌محمدحسین سخت‌سر و مرحوم جواد رفیع‌نژاد پرداختند.

به گفته او اهالی در سال‌۹۰ هیئت‌امنا تشکیل دادند تا کار‌های ساخت مسجد را پیش ببرند. از سال‌۹۲ مشکلاتی قانونی بین سازمان آب و فاضلاب و مسکن و شهرسازی درباره سند زمین پیش آمد که باعث وقفه در کار شد و این مشکلات تا سال‌۱۴۰۳ ادامه داشت. در‌نهایت در این سال، ۹۰۰‌مترمربع دیگر به زمین مسجد اضافه شد و اداره اوقاف آن را تحویل هیأت‌امنا داد.

او می‌گوید: در این سال‌ها من و محمدحسین مسعودی و رجبعلی مولوی خیلی دوندگی کردیم. کلی از این اداره به آن اداره رفتیم تا توانستیم آن ۹۰۰‌مترمربع را به زمین مسجد اضافه کنیم. از سال‌۹۱ با کمک اهالی، آجر‌های مسجد در یک فضای سیصد‌متری روی هم گذاشته شد و شهریور همان سال، در‌حالی‌که هنوز ساختمانش کامل نبود، اولین نماز جماعت را در آن خواندند.

روحانی‌نیا به خاطراتش در زمان ساخت این مسجد اشاره می‌کند و می‌گوید: خیلی وقت‌ها پیش می‌آمد که پول نداشتیم، اما به لطف امام‌زمان (عج) جور می‌شد.

او دستش را به سنگ دیوار می‌زند و می‌گوید: دمِ غروب موقع نماز، وانت آمد و نگه داشت و این سنگ‌ها را خالی کرد. نفهمیدیم کی و از کجا بود. راننده گفت به من آدرس داده‌اند که به اینجا بیاورم. دو بار هم آمدیم و دیدیم شن و سیمان مقابل در مسجد خالی کرده‌اند.

 

وقتی ۵۰‌تومان، کار ۳۰۰‌تومان را می‌کند

او تعریف می‌کند: سال‌۹۱ نیاز به جرثقیل داشتیم. هر‌جا رفتیم می‌گفتند کرایه‌اش بین ۲۵۰ تا ۳۰۰‌هزار‌تومان می‌شود. ما هم این‌قدر نداشتیم. خدابیامرز مرحوم محمدباقر تکاوری ۵۰‌هزار‌تومان به من داد و گفت فعلا این را داشته باش؛ برای باقی‌اش هم خدا بزرگ است. یک جرثقیل داشت از انتهای بولوار رد می‌شد. سوت زدم و نگهش داشتم. از او خواستم برایمان با مبلغ کمتری کار را انجام دهد، قبول نکرد و گفت «من شاگردم.»

شماره صاحب‌کارش را گرفتم و گفتم با مبلغ کمتری کار را راه بیندازد تا خیراتی برای امواتش باشد. گفت «گوشی را به راننده بدهید.» گوشی را دادیم و بعدش جرثقیل را آورد و چند کار دیگر هم مازاد برایمان انجام داد. آخر کار که پرسیدم چقدر بدهیم، گفت «صاحب‌کارم گفته هرقدر دادند، همان را قبول کن.» من هم همان ۵۰‌تومان را دادم و با خوشحالی به مرحوم تکاوری زنگ زدم و گفتم حاجی، ۵۰‌تومانت، کار ۳۰۰‌تومان را کرد.

 

ارتشی‌ها پایه‌گذار مسجد محله لشکر بودند

 

یاد امام جماعت هنوز زنده است

رجبعلی مولوی که از قدیمی‌های محل است، نگاهش را به دور مسجد می‌چرخاند و ادامه می‌دهد: آن منبر را حاج‌ابراهیم البرز اهدا کرده است. صندلی‌ها نذری دکتر محمد بذری است. محمدعلی رمضانی، کولر‌های مسجد را داد. گچ‌کاری مسجد را احمد افخمی، سنگ‌کاری‌اش را عباس زاهدی و پسرانش، و رنگ‌کاری‌اش را خدابیامرز محمد اقبالی انجام داده‌اند.

مولوی دستش را به فرش‌ها می‌کوبد و می‌گوید: این فرش‌ها که می‌بینید، همه از خانه‌های اهالی آمده است و اهدا کرده‌اند. خرج تمام شصت‌روز محرم و دعای ندبه هر هفته را مردم می‌دهند. دیگ و وسایل را مرحوم دکتر‌محمدعلی رستمی، مرحوم جواد اکبرزاده و مرحوم محمد طحان اهدا کرده‌اند.

او یاد اولین امام جماعت مسجد می‌کند و می‌گوید: مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدباقر تکاوری اولین امام جماعت اینجا بود. به‌خاطر ابتلا به کرونا فوت کرد. خیلی برای مسجد زحمت کشید. تمام اقدامات عمرانی و فرهنگی به پشتوانه او انجام می‌شد. او باعث شد که مسجد ما این‌قدر مردمی باشد. اخلاقش خوب بود و همه را جذب می‌کرد. خودش می‌رفت با بچه‌ها پینگ‌پنگ بازی می‌کرد و آنها را به استخر و اردو می‌برد.

آقا‌رجبعلی تخته وایت‌برد کنار مسجد را که تاریخ و ساعت برنامه‌های طول هفته بر آن نوشته شده است، نشان می‌دهد و می‌گوید: ببینید؛ این‌قدر که یاد مرحوم تکاوری در دل نمازگزاران زنده است، هنوز تاریخ جلسات و اسم او را پاک نکرده‌اند. خدا رحمتش کند.

 

نسلی تازه برای قبله قدیم

محسن البرز از دو‌سالگی در همین محل بزرگ شده و پدرش جزو خیران احداث مسجد است. او تعریف می‌کند: زمانی‌که هنوز مسجد ساخته نشده بود و جلسات قرآن خانگی داشتیم، برای ما بچه‌ها مسابقه می‌گذاشتند و جایزه می‌دادند.

یک بار در مسابقه حفظ قرآن، یک قاب عکس به من جایزه دادند که هنوز آن را دارم. بعد از آن تشویق شدم و تا مسابقات کشوری رفتم. امید حسینی‌نژاد که اکنون قاری بین‌المللی است، از همین جلسات رشد کرد. پدرش هم جزو نمازگزاران مسجد است.

پایه‌گذار این مسجد ارتشی‌ها بودند و حالا فرزندان همان ارتشی‌ها و نوه‌هایشان در این مسجد حضور دارند

البرز اکنون دغدغه جذب نسل جدید به مسجد را دارد و در این راستا خودش پا در میدان گذاشته و کارگروهی فرهنگی تشکیل داده است.

آقا‌محسن به سه‌شنبه‌های فوتبالی، اردو‌های شب‌مانی در مسجد، سینما، مسابقات لیزرتگ و‌... اشاره می‌کند و می‌گوید: پایه‌گذار این مسجد ارتشی‌ها بودند و حالا فرزندان همان ارتشی‌ها و نوه‌هایشان در این مسجد حضور دارند.

به گفته البرز، هیئت نوجوانان مسجد حدود هفتاد‌نفر از نوجوانان محل را شامل می‌شود که نه‌تنها در اجرای برنامه، بلکه در هزینه‌های آن مشارکت دارند.

 

مسجد ما حال و هوای دیگری دارد

نجمه فیض‌آبادی، مادر شصت‌و‌پنج‌ساله‌ای که خانه‌شان نزدیک مسجد صاحب‌الزمان (عج) قرار دارد، تعریف می‌کند: تابستان گذشته، یک شب از هیاهوی مسجد متوجه شدم در آن برنامه‌ای دارند. وقتی مراجعه کردم، دیدم کودکان و نوجوانان هستند و اردوی شب‌مانی در مسجد برگزار کرده‌اند. فضا آن‌قدر شاد و پرانرژی بود که نوه خودم را هم بردم. از آن موقع هر‌وقت به اینجا می‌آید، می‌گوید برویم مسجد.

او ادامه می‌دهد: این مسجد با کمک همین اهالی ساخته شد. خدا را شکر حالا بچه‌ها و نوه‌هایمان از آن استفاده می‌کنند.

علی‌اکبر نورالدینی که از قدیمی‌های محل است، می‌گوید: زمانی‌که اینجا مسجد نداشت، به مساجد خیابان‌ها و محله‌های دیگر می‌رفتم. از وقتی این مسجد ساخته شد، با اینکه نیمه‌کاره است، همین را به دیگر مساجد ترجیح می‌دهم.

به نظر او مسجد محله‌شان حال و هوای دیگری دارد و همین که نمازگزاران یکدیگر را می‌شناسند، خیر و برکات زیادی رقم می‌خورد.

 

* این گزارش چهارشنبه ۷ آبان‌ماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۹ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44