کد خبر: ۱۳۳۰۹
۱۱ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰
پنچاک‌سیلات؛ رشته‌ کمترشناخته شده نرگس مرادیان

پنچاک‌سیلات؛ رشته‌ کمترشناخته شده نرگس مرادیان

سیزده‌مدال رنگارنگ، حاصل فعالیت‌های نرگس مرادیان در رشته‌ای ورزشی و کمتر‌شناخته‌شده است. او شش‌سال است که در رشته پنچاک‌سیلات، حرکات نمایشی و نیز فنون مبارزه با حریف را می‌آموزد. نرگس در مسابقات انتخابی کشور، موفق‌به کسب مدال طلا شد.

سیزده‌مدال رنگارنگ، حاصل فعالیت‌های نرگس مرادیان در رشته‌ای ورزشی و کمتر‌شناخته‌شده است. امید محله عباس‌آباد، چهارده‌سال دارد و شش‌سال است که در رشته پنچاک‌سیلات، حرکات نمایشی و نیز فنون مبارزه با حریف را می‌آموزد.

او که صاحب کمربند قهوه‌ای است، اواخر شهریور امسال، در مسابقات انتخابی کشور، موفق‌به کسب مدال طلا شد و این موفقیت، امید و انگیزه‌اش را برای ادامه این هنر رزمی، دو‌چندان کرد.

 

-اگر بخواهی رشته پنچاک‌سیلات را معرفی کنی، چه می‌گویی؟

پنچاک‌سیلات یک ورزش رزمی جذاب است. هم مبارزه دارد، هم دفاع و هم حرکات نمایشی. منشأ این رشته، کشور اندونزی است. آن اوایل که وارد ایران شد، در تهران بیشتر مورد توجه بود، بعد در استان گلستان و بعد هم خراسان رضوی. رشته ما وارد مسابقات جهانی هم شده است و چند وقت پیش مسابقات آسیایی آن در بحرین برگزار شد.

-در این مسابقه حضور داشتی؟

تا جایی که خبر دارم، رده سنی جوانان، اجازه حضور در مسابقات را داشتند و سن من کم بود.

-چه شد که از میان انواع هنر‌های رزمی به‌سراغ پنچاک‌سیلات رفتی؟

وقتی کلاس دوم ابتدایی بودم، یکی از هم‌کلاسی‌هایم به اسم حدیثه گفت که در این رشته ثبت نام کرده و چه خوب است که من هم همراهش بروم. قبول کردم و با هم شروع کردیم. دوستم چند ماه آمد تمرین و وقتی کمربند زردش را گرفت، دیگر نیامد، اما من خیلی علاقه پیدا کردم و ادامه دادم.

-برنامه تمرین‌هایت چطور است؟

هفته‌ای سه بار عصرها، در مسجد جوادالائمه (ع) برنامه تمرین دارم که در طبرسی‌شمالی‌۱۲ است. الان که ایام مدرسه است و شیفتم بین صبح و عصر تغییر می‌کند، با هماهنگی مربی‌ام روز‌های جمعه تمرین می‌کنم. نزدیک مسابقات است و نباید تمریناتمان کم شود.

-درباره مسابقه‌ات بیشتر بگو.

شهریور امسال، مسابقات انتخابی کشور را شرکت کردم و اول شدم. اواخر همین ماه یا اوایل ماه بعد، مسابقات کشوری برگزار می‌شود، بین قهرمانان استان‌های مختلف.

-آماده‌ای؟

بله و مطمئنم که مدال می‌گیرم.

-از سختی‌های این رشته بگو، مثلا از آسیب‌دیدگی‌هایش.

خدا را شکر مورد خاصی نبوده است. در حد کشیدگی تاندون پا، ضرب‌خوردن انگشت پا و آسیب جزئی لگن. در همین مسابقه آخر هم مچ پایم شکست که البته الان خوب شده است.

-با این شکستگی، چطور در مسابقه اول شدی؟

وسط مبارزه متوجه شدم که مچ پایم درد گرفت. ولی مبارزه را رها نکردم، ادامه دادم و مدال طلا گرفتم. آن موقع بدنت گرم است و چندان متوجه ماجرا نمی‌شوی.

-با این تلاش‌ها و زحمت‌ها، می‌خواهی با پنچاک‌سیلات به چه هدفی برسی؟

دوست دارم کمربند مشکی بگیرم و آن‌قدر حرفه‌ای بشوم که بتوانم به دیگران هم آن را یاد بدهم، مثل مربی خوبم، خانم مرضیه کامیاب.

-مشوق‌های اصلی‌ات چه کسانی هستند؟

اول از همه خودم هستم و علاقه زیادی که به این رشته دارم. رضایت مربی‌ام و حمایت‌های مادرم هم به من انگیزه می‌دهد.

-توانسته‌ای کسی را جذب ورزش کنی؟

بله، دختر‌دایی‌ام هم به ورزش علاقه‌مند شده است. او الان در رشته کونگ‌فو فعالیت می‌کند.

-همکلاسی‌هایت چطور؟

راستش هم‌کلاسی‌ها و مسئولان مدرسه، تا‌حدودی از ورزشکار‌بودنم خبر دارند، اما موفقیت‌هایم را با جزئیات با آنها درمیان نمی‌گذارم.

-چرا؟

ورزش در سطح قهرمانی، باعث می‌شود متفاوت از بقیه به نظر برسی. من این متفاوت‌بودن را دوست ندارم و دلم می‌خواهد همرنگ و شبیه بقیه بچه‌های مدرسه باشم؛ برای همین از مدال طلای اخیرم چیزی نگفته‌ام.

 

* این گزارش یکشنبه ۱۱ آبان‌ماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۷ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44