کد خبر: ۱۲۶۹۷
۲۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۱
شیخ‌احمد بهار، مشروطه‌خواهی که علیه استعمار قلم زد

شیخ‌احمد بهار، مشروطه‌خواهی که علیه استعمار قلم زد

در تاریخ ایران، نام‌هایی وجود دارند که به نماد‌های جریان‌های فکری و مبارزاتی بدل شده‌اند. شیخ‌احمد بهار، روحانی و روزنامه‌نگار خراسانی، یکی از این چهره‌هاست که حیات و قلمش را وقف آزادی ایران کرده بود.

ابراهیم حافظی| در تاریخ معاصر ایران، نام‌هایی وجود دارند که به نماد‌های جریان‌های فکری و مبارزاتی بدل شده‌اند. شیخ‌احمد بهار، روحانی، شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار خراسانی، یکی از این چهره‌هاست که حیات و قلمش را وقف آزادی، مشروطه‌خواهی و دفاع از استقلال ایران کرده بود.

او در روزگاری که سایه استعمار روس و انگلیس بر ایران سنگینی می‌کرده و استبداد داخلی نیز عرصه را بر آزادی‌خواهان تنگ کرده بوده است، هرگز در مقام یک ناظر خاموش ظاهر نشده و همواره در جایگاه مبارزی فعال و بی‌پروا وارد میدان شده است.

از‌همین‌روست که روزنامه «بهار» که در سال ۱۲۹۶ خورشیدی توسط او پایه‌گذاری شد، از یک نشریه محلی فراتر می‌رود و تریبونی می‌شود برای بیداری افکار عمومی، نقد بی‌امان سیاست‌های استعماری و دفاع از ارزش‌های مشروطه. 

گزارش‌های کنسولگری انگلیس در مشهد به وزارت خارجه بریتانیا بر علیه اقدامات میهن‌پرستانه شیخ‌احمد گواه همین فعالیت‌های وطن‌پرستانه شیخ‌احمد بهار است؛ اما او با مردم متواضع است و با بیگانگان مبارز؛ ترجیحش فقر و زندان است بر وطن‌فروشی؛ اشعار با لهجه مشهدی و مقالات آمیخته با طنز تلخ، در کنار موضع‌گیری‌های صریحش در روزنامه بهار، او را به یکی از چهره‌های شاخص جنبش مطبوعاتی و سیاسی کشور در پایان دوره قاجار و ابتدای عصر پهلوی تبدیل کرده است.

زندگی پر‌فراز‌و‌نشیب او، از میدان سیاست و مجلس تا زندان و تبعید و همراهی‌اش با قیام‌های مردمی، چون نهضت محمدتقی‌خان‌پسیان در مشهد، داستانی است که نه‌تنها بازخوانی آن ضروری است، بلکه برای درک بخش مهمی از تاریخ مطبوعات و مبارزات آزادی‌خواهانه ایران گریزناپذیر است.

 

 

میراثی ماندگار در مطبوعات ایران

ازآنجاکه روزنامه بهار روزنامه کاملا مشروطه‌خواه و وابسته به حزب دموکرات خراسان است، همه اعلان‌های فرقه دموکرات در آن چاپ می‌شود. همچنین مطالب بسیاری درباره افراد صاحب‌منصب و القاب آنها در روزنامه دیده می‌شود و سوای اخبار داخلی و خارجی که در روزنامه قابل‌مشاهده است، به تشریح مباحث فلسفی و تاریخی در بیشتر شماره‌ها پرداخته است.

علاوه بر اینها، روزنامه بهار منبع مفیدی برای تحلیل اقتصادی اواخر دوره قاجار در مشهد محسوب می‌شود؛ زیرا از نخستین روزنامه‌هایی است که قیمت اجناس را مرتبا منتشر کرده است. ستونی هم با نام «آداب و رسوم کشور‌های مختلف» در برخی شماره‌های روزنامه قابل‌مشاهده است که ما را با فرهنگ کشور‌های مختلف آشنا می‌کند. درج تلگراف‌ها و پیام‌های مردمی هم از دیگر‌ویژگی‌های روزنامه بهار است.

بررسی محتوایی روزنامه بهار نشان می‌دهد که انتشار آن در دو دوره متفاوت رقم خورده است: دوره اول، زمان مشروطه (دهه آخر حکومت قاجار) است که سرشار از مطالب تحلیلی و ضد‌استعمار و استبداد با اشعار طنز و سیاسی است و خوانندگان بسیاری دارد. دوره دوم، دوره پهلوی است که دیگر شوروحال دوره قاجار در آن دیده نمی‌شود.

اخبار آن حکایت از انتشار روزنامه‌ای محافظه‌کار دارد که بیشتر به خبر‌های محلی و برخی اخبار تلگرافی داخلی و خارجی توجه می‌کند. محتوای روزنامه سرشار از اعلان‌های مختلف است، از آگهی‌های ثبت‌اسناد املاک گرفته تا قیمت اجناس.

 

مرد تاریخی خراسان

احمد تهرانیان، ملقب به شیخ‌احمد بهار، زاده اسفند ۱۲۶۸ خورشیدی در خانواده‌ای متدین و اهل ادب در محله سرشور مشهد است. پدرش، شیخ محمدکاظم تهرانیان، شاعر و از تاجران سرشناس مشهد است که مدتی ریاست اتحادیه بازرگانان خراسان را نیز به عهده دارد. او تحصیلاتش را در مدارس فاضل‌خان و خیرات‌خان زیر نظر میرزا‌محمدباقر مدرس و عبدالجواد ادیب‌نیشابوری می‌گذارند.

ادامه تحصیلات حوزوی او نیز در کربلا و نجف است، از‌همین‌رو علاوه بر اینکه در سال‌های بعدی به شاعر و نویسنده‌ای توانا بدل می‌شود، در ترازوی الهیات نیز مجتهدی عالم و دانا به‌شمار می‌رود.

شیخ‌احمد از بیست‌سالگی وارد عرصه سیاسی و مشروطه‌خواهی می‌شود. پیوند فامیلی با ملک‌الشعرا‌بهار سبب می‌شود که خیلی زود در زمره مجاهدین مشروطه خراسان قرار بگیرد و با پسرعمه خود، ملک‌الشعرا که از نامداران این حوزه است و روزنامه «نوبهار» را تأسیس کرده است، به‌عنوان سردبیر روزنامه همکاری کند.

فعالیت مطبوعاتی او در سالیان بعد با روزنامه‌های «چمن»، «توس» و «دبستان» ادامه پیدا می‌کند و شیخ‌احمد، مقاله‌ها و اشعار مختلفی را در این جراید به چاپ می‌رساند.

شیخ‌احمد بهار همچنین سهم بسزایی در تأسیس «حزب دموکرات» مشهد در سال ۱۲۸۷ خورشیدی دارد و با رویکرد ضداستعماری، فعالیت‌های متعددی را بر علیه دولت‌های متجاوز روس و انگلیس انجام می‌دهد؛ در نهایت هم در سال ۱۲۹۶ خورشیدی برای ارتباط با مردم و در‌راستای دفاع از مشروطه، خودش روزنامه «بهار» را تأسیس می‌کند. رویکرد ضداستعماری او همچنین سبب می‌شود که در زمره دوستان و همراهان محمدتقی‌خان پسیان و حرکتش در خراسان به سال ۱۳۰۰ خورشیدی باشد.

او همچنین از بنیان‌گذاران «انجمن ادبی خراسان» در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در ساختمان قدیم باغ‌نادری است که بزرگانی، چون ملک‌الشعرا‌بهار، ایرج‌میرزا، سیدحسن مشکان‌طبسی و علی‌اکبر گلشن‌آزادی در آن شرکت می‌کنند.

شیخ‌احمد در اشعارش بیش از هر‌چیزی به عدالت و مقاومت در برابر استعمار خارجی و استبداد داخلی اشاره می‌کند؛ اشعاری که بیشتر به لهجه مشهدی و با تخلص «احمد» یا «داش‌غلوم» در روزنامه بهار منتشر می‌شود و آنها را از اشعار پسر عمه‌اش، ملک‌الشعرا‌بهار، متمایز می‌کند.

شیخ‌احمد سوای چهره مطبوعاتی و ادبی خود، یکی از سیاسیون برجسته مشهد نیز به‌شمار می‌رود. او در دوره پنجم مجلس شورای ملی، نمایندگی مردم مشهد را به دست می‌آورد ولی به دستور رضاخان از ورودش به مجلس جلوگیری می‌شود.

او نیز در نهایت از نمایندگی این مجلس استعفا می‌دهد و به مشهد برمی‌گردد. این همان مجلسی است که از ۲۲ دلو (بهمن) ۱۳۰۲‌خورشیدی شروع می‌شود و با انحلال سلطنت قاجاریه، سلطنت را به رضاخان سردار‌سپه می‌دهد.

رویارویی او با رضاشاه در واقعه گوهرشاد در تیرماه ۱۳۱۴ به اوج خود می‌رسد، او در جمع روحانیون آزادی‌خواه مشهد قرار دارد؛ ازاین‌رو بعد از واقعه دستگیر می‌شود که این مسئله تعطیلی روزنامه را نیز به‌دنبال دارد. او در ابتدا در آستانه اعدام قرار می‌گیرد، اما در نهایت بعد از بیست ماه حبس به دستور رضاشاه به تهران تبعید می‌شود.

در کتاب «شناسنامه، زندگانی و آثار شیخ‌احمد‌بهار»، نوشته جلیل بهار و مجید تفرشی، واقعه گوهرشاد «شبیخون به آزادی و آزادی‌خواهی» توصیف شده است که «باعث صدمه به ارکان مشروطیت شد.»

شیخ‌احمد بهار تا سقوط رضاشاه در سال ۱۳۲۰ همچنان در تهران می‌ماند، اما کمتر در محافل سیاسی و مطبوعاتی حضور می‌یابد. او در دوره نخست‌وزیری قوام‌السلطنه دوباره به فضای سیاسی کشور برمی‌گردد و ریاست اداره اطلاعات و مطبوعات را عهده‌دار می‌شود و در دوره محمد مصدق نیز ابتدا منشی و بعد رئیس کل دفترش می‌شود.

جلیل‌بهار (فرزند شیخ‌احمد) در یک جمله پدرش را «شیفته و شیدای ایران» می‌داند که «آتش ملی‌گرایی و استقلال‌طلبی از آغاز تا پایان زندگی‌اش جاری و شعله‌ور بود.» سید‌محمدحسین بهجت‌تبریزی، ملقب به شهریار نیز در خاطراتش شیخ‌احمد را «مرد تاریخی خراسان» می‌نامد.

سرانجام، شیخ‌احمد بهار، پنجشنبه، ۱۴‌بهمن‌۱۳۳۶، بر اثر بیماری قلبی وفات می‌یابد و در صحن ابن‌بابویه، کنار آرامگاه شهدای ۳۰ تیر، به خاک سپرده می‌شود. نام او و روزنامه «بهار» در تاریخ مطبوعات ایران به‌عنوان نماد مشروطه‌خواهی، ملی‌گرایی و مبارزه با استعمار ثبت است؛ صدایی که از خراسان برخاست و پژواکش تا امروز شنیده می‌شود.

 

تولد «بهار» با بهار

همان‌طور که گفته شد روزنامه بهار به همت شیخ‌احمد بهار تأسیس می‌شود و آن‌طور که در شناسنامه آن می‌آید در مطبعه خراسان طبع و در هر نوبت ۱۲۰۰ نسخه از آن منتشر می‌شود.

نخستین شماره این روزنامه با عنوان «طلیعه»، اول فروردین ۱۲۹۶خورشیدی با شمایل یک نشریه ضداستعمار، ملی‌گرا و وطن‌پرست منتشر می‌شود. پس بدیهی است که دولت استعماری انگلیس بیشترین برخورد را با این روزنامه و افکارش داشته باشد که درباره تهییج افکار خراسانیان به وطن‌خواهی است.

کنسولگری انگلیس در مشهد گزارش‌های زیادی درباره مطالب این روزنامه به وزارت خارجه بریتانیا داده است. «ریچارد کاتم»، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه پیتسبورگ و نویسنده کتاب «ناسیونالیسم در ایران»، «روزنامه بهار» را «یک روزنامه ناسیونالیستی و آزادی‌خواه» می‌داند که «از خراسان و مردم آن دفاع سرسختانه دارد».

او در کتابش نوشته است: «روزنامه بهار مملو از تقاضا‌های مکرر برای اعزام یک حاکم خوب است». کاتم دیگر «محتوا‌های مهم روزنامه» را «ریشه‌کنی فساد، اصلاحات اجتماعی، نقد دولتمردان در اطاعت از خارجیان» می‌داند.

حرف این نویسنده آمریکایی چندان غریب نیست. چون او، بهار در اغلب مطالب و نوشته‌هایش به نقد غرب و غرب‌زدگی پرداخته است؛ کمااینکه در یکی از اشعارش می‌گوید:‌ای مسلمونا چه سختی بزی دنیا مکشن

 

چه بلا‌ها که ازی قوم نصارا مکشن!

منظور شیخ‌احمد از «قوم نصارا» دولت‌های روس و انگلیس است که برای سال‌های زیادی شمال و جنوب ایران را بین خود تقسیم کرده بودند و ایران زیر فشار مداوم آنها بود. شیخ‌احمد نه‌تنها در اشعار و مقالات بسیاری به حضور این دول متجاوز واکنش نشان می‌دهد که خواستار واکنش دیگر مردم ایران نیز هست.

شاید همین قلم بی‌پروای او در سال‌های اشغال ایران است که ادیب نیشابوری را وا می‌دارد بگوید «اشعار و نوشته‌های بهار با یک لشکر جرار برابر است.»

اگر چه شیخ‌احمد بهار، انتشار روزنامه بهار را از سال ۱۳۲۱ خورشیدی در تهران از سر می‌گیرد، انتخاب زود‌هنگامش به‌عنوان «مسئول اداره اطلاعات و مطبوعات» باعث می‌شود او در سال ۱۳۲۲ خورشیدی به انتشار روزنامه بهار برای همیشه پایان دهد و پرونده آن را ببندد.

شیخ‌احمد بهار در کمتر از ربع قرن فعالیت در حوزه مطبوعات، حدود ۲ هزارو ۱۰۰ شماره از روزنامه بهار را منتشر می‌کند.

 

شیخ‌احمد بهار، مشروطه‌خواهی که سال‌ها علیه استعمار روس و انگلیس قلم زد

 

قلمی علیه استعمار

روزنامه بهار از ۱۲۹۶ تا ۱۳۱۴ خورشیدی به مدیری

«آقا شیخ‌احمد» به‌طور پراکنده و با توقیف‌های مکرر در مشهد منتشر می‌شود. برای نمونه آخرین شماره سال دوازدهم تأسیس روزنامه بهار در ۳۰‌مهرماه ۱۳۰۸‌خورشیدی با سرفصل «سال ششم» منتشر شده است. اولین توقیف این روزنامه مربوط است به سال ۱۲۹۸ خورشیدی و سلسله‌مقالاتی که علیه قرارداد استعماری‌۱۹۱۹ انگلیس با وثوق‌الدوله می‌نویسد.

مطالب شیخ‌احمد بهار در نقد سخنرانی لرد کرزن، وزیر خارجه وقت بریتانیا، درباره قرارداد ۱۹۱۹ و تحلیل‌هایش مورد‌استقبال بسیاری از خراسانیان و دیگر‌مردم ایران قرار می‌گیرد. او در یکی از اشعارش خطاب به انگلیس می‌سراید:

داش غلوم! انگلیس از مردم ایرون چی مخه؟

از همی بیچره‌های بی‌او و بی‌نون چی مخه؟

از ما لاتای فقیر ویلون و سیلون چی مخه؟

از همی مردم نادار پریشون چی مخه؟

انگلیس واز ازی یک موشت مسلمون چی مخه؟

داش غلوم! انگلیس از مردم ایرون چی مخه؟

قرارداد ۱۹۱۹ درواقع نماد تلاش غیررسمی انگلیس برای حاکمیت بر ایران است آن هم از طریق نفوذ اقتصادی و نظامی. انگلیسی‌ها تلاش می‌کنند با تزریق مالی و دادن وام‌های بزرگ به شاه و دولت ایران، پروژه‌های بزرگی مثل راه‌آهن و اصلاحات اداری و مالی در ایران را مدیریت کنند. لرد کرزن، وزیر‌خارجه وقت بریتانیا، مجری اجرای توافق است، اما این قرارداد سرانجام به‌دلیل واکنش منفی افکار عمومی ایران، مجلس و روزنامه‌نگارانی، چون شیخ‌احمد‌بهار در سال ۱۹۲۱ میلادی به‌طور کامل ابطال می‌شود.

موضع‌گیری‌های شیخ‌احمد درباره قرارداد ۱۹۱۹ باعث می‌شود که روزنامه‌اش به دستور قوام‌السلطنه توقیف و خودش نیز به عثمانی تبعید شود و تا زمان حضور قوام در مشهد اجازه حضور در شهر خودش را نیابد.

با حضور محمدتقی‌پسیان در رأس قوای نظامی خراسان، شیخ‌احمد مجال آن را می‌یابد که زمستان ۱۲۹۹خورشیدی، بعد از یک سال دوری از ایران، به مشهد برگردد و روزنامه‌اش را دوباره دایر کند.

در این دوره شیخ‌احمد نه‌تنها وطن‌پرستی پسیان را تمجید که به طرف‌داری از او مطالب بسیاری نیز چاپ می‌کند. از جمله مطالب شاعر بزرگ، ایرج‌میرزا، را که در مالیه خراسان با پسیان همکاری دارد و هم مسلک شیخ‌احمد نیز هست.

ایرج‌میرزا در شماره‌۱۰ سال‌۱۳۰۰‌خورشیدی روزنامه بهار در وصف شیخ‌احمد می‌نویسد:

داش غلوم! مرگ تو حظ کردم از اشعار تو من

متلذذ شدم از لذت گفتار تو من

آفرین گفتم بر طبع گهربار تو من

به خدا مات شدم در تو و در کار تو من

شیخ‌احمد در «دبستان»

مجله دبستان که توسط سید‌حسن‌طبسی در سال‌۱۳۰۱‌خورشیدی در مشهد تأسیس می‌شود و اولین شماره آن در ٢٩‌عقرب‌۱۳۰۱خورشیدی انتشار می‌یابد، پس از یک سال انتشار و سه سال تعطیلی، شماره اول سال دوم خود را در آذر‌۱۳۰۵‌خورشیدی چاپ می‌کند.

مجله در سال دوم بیشتر ناشر آثار اعضای انجمن ادبی خراسان است و از شماره نهم در اول شهریور‌۱۳۰۶‌خورشیدی نام شیخ‌احمد بهار به‌عنوان مدیر‌مسئول در کنار طبسی قرار می‌گیرد که مؤسس و صاحب‌امتیاز دبستان است.

آن‌طور که در کتاب «تاریخ جراید و مجلات ایران»، نوشته محمد صدرهاشمی، آمده است: «علت واگذاری مجله به آقای احمدبهار این بوده که وزارت عدلیه آقای طبسی را برای عضویت کمیسیون تهیه قوانین به تهران احضار نموده و مسافرت ایشان به مرکز باعث گردیده که مجله را آقای احمد بهار اداره نمایند. ولی مجله دبستان به مدیری آقای بهار بیش از چهار شماره نشر نشده و مجله دبستان برای همیشه تعطیل شده و بنا‌بر‌این از مجله دبستان ٢۴ شماره بیشتر منتشر نشده است.»

 

اولین سالنامه نوروزی ایران مال مشهد بود، اگر شیخ‌احمد گرفتار نمی‌شد

حسین بیات| اگرچه نخستین سالنامه یا ویژه‌نامه نوروزی نشریات ایران توسط «روزنامه ایران» در سال ۱۳۰۷ خورشیدی منتشر شده و نخستین سالنامه منتشره در مشهد هم در سال ۱۳۱۲ خورشیدی با نام «دانش» بوده است، اسناد نشان می‌دهد که یکی از روزنامه‌نگاران و چاپخانه‌های مشهدی چند‌سال قبل از آن، طرح چنین کاری را داشته است.

ماجرا ازاین‌قرار است که شش سال قبل از انتشار سالنامه ایران و یازده سال قبل از انتشار سالنامه دانش در مشهد، «شیخ‌احمد بهار» (اسفند‌۱۲۶۸‌–‌۱۴ بهمن‌۱۳۳۶) که از ادبا، روزنامه‌نگاران و سیاستمداران قدیمی خراسان، مدیر جریده بهار و صاحب چاپخانه و مطعبه خراسان است، ابلاغیه‌ای را درباره نگارش سالنامه‌ای مفصل با نام «سالنامه بهار» منتشر می‌کند.

زمان انتشار این ابلاغیه مصادف است با دو‌سالی که «احمد بهمنیار»، استاد دانشگاه تهران، دانش‌پژوه، معلم، ادیب، شاعر و روزنامه‌نگار مشهور به «دهقان»، به مشهد می‌آید و از ۲۹‌خرداد‌۱۳۰۱ به مدت دو سال روزنامه «فکر آزاد» را در این شهر منتشر می‌کند.

ازآنجاکه این روزنامه در مطبعه خراسان چاپ می‌شود، شیخ‌احمد بهار ایده خود را در قالب یک آگهی یک‌صفحه‌ای در شماره‌۳۴ روزنامه «فکر آزاد» به همگان ابلاغ می‌کند و درباره جزئیات، ساختار، هدف و زمان انتشار آن می‌نویسد:

ابلاغیه

به‌واسطه داشتن چاپخانه کامل... مایلم برای آخر هرسال انتشار جریده بهار مجموعه‌ای که حاوی اصول ذیل باشد به نام سالیانه بهار انتشار دهم و از این راه خدمتی به هم‌وطنان و کمکی به تاریخ‌نویسان نموده باشم:

۱- حوادث مهم دنیا به‌نحو اختصار؛

۲- وقایع جاری مملکتی از لشکری و کشوری؛

۳- اسامی رؤسای کابینه‌ها و اعضای آنها با شرح خدمت یا خیانت‌نمایان هر یک؛

۴- آثار پارلمانی و قوانین موضوعی و ضبط اسامی نمایندگان پارلمان؛

۵- آرای مهم و مفید که در آن سال برای اصلاحات عمومی داده شد؛

۶- اسامی جراید و مدیران آنها و تشخیص اهمیت یا ابتذال هر‌یک؛

۷- اسامی شهر‌ها و حکام عمده ایران؛

۸- اسامی نویسندگان و دانشمندان معاصر؛

۹- اسامی مشاهیر بلاد ایران (آن‌هایی که در فساد و صلاح هر‌قسمتی وجودشان مؤثر است)؛

۱۰-علمای معروف و متنفذ ایران در هر‌جا؛

۱۱-اسامی تجار مهم ایران در هر‌جا؛

۱۲-لشکرکشی‌های مهم؛

۱۳-فتنه‌ها-آشوب؛

۱۴-بهترین اشعار خوب که در آن سال شنیده شده؛

۱۵-بهترین مقالات ادبی یا علمی؛

۱۶-کتبی که در آن سال به طبع رسیده؛

۱۷-اسامی اشخاص معروف که وفات کرده‌اند؛

۱۸-ارباب صنایع معروف ایران؛

۱۹-مؤسسات جدیده، اعم از دولتی و ملی؛

۲۰-اکتشافات علمی جدید؛

۲۱-آثار عتیقه که به‌دست آمده یا کشف شده؛

۲۲-امتیازات و القاب درجات؛

۲۳-متفرقه.

علاوه بر موضوع‌های بالا هر موضوع قابل‌بحث و ضبطی که متناسب باشد جمع‌آوری خواهد شد. سالنامه ما دارای هزار صفحه ربعی یا پانصد صفحه نیم‌ورقی خواهد بود و البته مطالب سند و مدرک خود را هم خواهد نگاشت. در این سالنامه در مواردی که مقتضی بدانیم، از طرف خود اظهار رأی و عقیدتی خواهیم نمود و به‌علاوه مقالات مفید و اشعار بدیعی از طرف خودمان مندرج خواهد بود.

ما امسال از آخر قوس [آذر]۱۳۰۱ شروع به جمع‌آوری مطالب می‌کنیم تا آخر قوس ۱۳۰۲ و از اول جدی [دی]۱۳۰۲ شروع به طبع و صحافی کتاب مزبور خواهیم نمود، به‌طوری‌که روز اول حمل [فروردین]۱۳۰۳ منتشر شود و در این مدت سه برج آنچه مطلب جمع‌آوری شود، متعلق به سال آتیه خواهد بود.

سال اول ما از تاریخ شروع تا انتشار پانزده ماه ولی سنوات دیگر از اول حمل [فروردین]الی اول حمل خواهد بود که ۹ ماه به جمع‌آوری و سه ماه به طبع آن اشتغال خواهیم داشت. شیخ‌احمد بهار.

***

شیخ‌احمد‌بهار ضمن اشاره به اینکه «ما یک‌تنه مرد این میدان نیستیم» از ارباب اطلاع و علاقه‌مندان به بقای کشور، مخصوصا ارباب جراید و مجلات، تقاضای حمایت و همکاری می‌کند. علاوه بر روزنامه فکر آزاد، در مجله دبستان هم به انتشار «سالنامه بهار» اشاره می‌شود.

سیدحسن مشکان‌طبسی، روزنامه‌نگار برجسته خراسانی و صاحب‌امتیاز و مدیر مجله دبستان، ضمن انتشار خلاصه آگهی ابلاغیه سالنامه بهار در صفحات ۳۷ و ۳۸ نخستین شماره از مجله دبستان در سال‌۱۳۰۱ درباره شخص بهار و اندیشه سالنامه‌نگاری وی می‌نویسد: «.. آقای شیخ‌احمد بهار که در هر چه خدمت به وطن و معارف شمرده شود، بی‌اختیارند، مقصد بزرگی در نظر گرفته و یک فکر عالی که هنوز در ایران بکر است مطرح کرده‌اند...

بدیهی است که این کار چقدر دشوار و محتاج به سعی و زحمت بسیار است و فقط از کسی ساخته است که هم دارای مطبعه باشد و هم دارای معلومات کافیه و هم با معاریف بلاد مربوط و در خراسان این کار از ایشان ساخته است و بس که همتی بلند دارند و هم سایر کار فراهم.».

اما شیخ‌احمد بهار به‌علت نوشتن سرمقاله‌های تند و صریح علیه سیاست‌های انگلیس در ایران در روزنامه‌اش در همین سال ۱۳۰۱ خورشیدی مورد خشم دولت انگلیس قرار می‌گیرد. انگلیسی‌ها از احمد قوام‌السلطنه، والی خراسان تبعید بهار و توقیف روزنامه‌اش را خواستار می‌شوند؛ درنتیجه بهار بعد از ۴۵ روز حبس در کاروان‌سرای هندی‌ها در مشهد، به تهران اعزام و ازآنجا به خارج از کشور تبعید می‌شود.

اگرچه شیخ‌بهار در سال‌های تبعید همچنان برای روزنامه‌های تهرانی مطلب می‌فرستد، هیچ‌گاه نمی‌تواند انتشار «سالنامه بهار» را عملی کند. اگر بهار تبعید نمی‌شد، بی‌شک جلوی شهرِ انتشار نخستین سالنامه نوروزی ایران می‌نوشتیم: «مشهد».

البته شیخ‌احمد بهار که صاحب چاپخانه خراسان است، همان‌طور که مؤسس و مسئول سالنامه دانش نیز در آگهی‌های خود خبر داده بود در نوروز سال ۱۳۱۳ با تلاش عبدالحسین تهرانیان (دایی محمدتقی بهار) چاپ منظم سالنامه‌های خراسان را شروع می‌کند که تا سال ۱۳۲۱ خورشیدی نیز ادامه دارد.

در همین سال (۱۳۱۳ خورشیدی) روزنامه چمن مشهد نیز به مناسبت اختتام بیستمین سال انتشار و آغاز هزارمین سال تولد حکیم ابوالقاسم فردوسی، سالنامه‌ای را در ۷۲ صفحه به قطع کوچک به‌نام «سالنامه چمن» به صاحب‌امتیازی «دادستان» و مدیری و سردبیری «علینقی سامی‌کرمانی» در مطبعه آزادی خراسان چاپ می‌کند.

در مقدمه سالنامه مذکور چنین نوشته است: «.. برای اولین مرتبه با شهادت صفحات متنوع و کثرت انتشار این سالنامه که بالغ‌بر ۹‌هزار نسخه طبع و نشر شده است، نتیجه و نیات متراقبه مدیر ضمیر منیر خود را، چون آفتاب درخشان در نظر عموم افراد ملت ایران روشن و مبرهن نمودند...» دبیرستان فردوسی نیز در همین سال به‌دلیل جشن هزاره فردوسی در مشهد یک سالنامه چاپ می‌کند که اولین سالنامه‌نگاری مدارس خراسان به شمار می‌رود.

 

* این گزارش سه‌شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۵۲ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44