کد خبر: ۱۲۲۱۴
۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
فرشته یاوری الگوی سخت‌کوشی دختران «کشاورز» است

فرشته یاوری الگوی سخت‌کوشی دختران «کشاورز» است

فرشته یاوری مربی جوان دختران محله کشاورز است. می‌گوید: از روز اولی که وارد این مسیر شدم، دوست داشتم قهرمان‌پرور هم باشم. دلم می‌خواست کاری کنم که این بچه‌ها به آرزوهایشان برسند.

می‌گویند درک و دانایی ربطی به سن و سال ندارد و درست هم می‌گویند. برای بعضی‌ها سن فقط یک عدد است؛ این تجربه زندگی است که آنها را عمیق‌تر و پخته‌تر از سن شناسنامه‌ای‌شان نشان می‌دهد.

فرشته یاوری یکی از همان آدم‌هاست. دختری بیست‌و‌یک‌ساله با دنیایی از مدال‌های استانی و کشوری در رشته‌های مختلف رزمی. سه سال هم نمی‌شود که مربیگری ووشو و کیک‌بوکسینگ را شروع کرده، اما وقتی پای صحبتش می‌نشینی یا کنار زمین حرکاتش را می‌بینی، انگار سال‌هاست در این مسیر قدم می‌زند.

نگاهش به زندگی شبیه دختر‌های هم‌سن‌وسالش نیست. سختی تمرین‌های نفس‌گیر، رقابت‌های سنگین و پشتکاری که کمتر کسی در این سن دارد، از او آدم دیگری ساخته است.

حالا مربی جوانان و نوجوانان در محله کشاورز است. با اینکه بعضی از شاگردهایش از خودش بزرگ‌ترند، وقتی پای آموزش وسط باشد، حسابی به حرفش گوش می‌دهند؛ بچه‌هایی که با هدایت او، توانسته‌اند به مدال‌های رنگارنگ برسند و مسیرشان را در دنیای رزمی پیدا کنند.

 

صمیمی و نزدیک، اما جدی و مصمم

حرکات هماهنگ دست‌ها، نگاه مصمم و جسورانه و قدم‌هایی که محکم و مطمئن برداشته می‌شود، همه‌شان حکایت از اعتماد‌به‌نفس درونی فرشته دارد؛ ویژگی‌ای که خودش می‌گوید ساده به دست نیامده است. بار‌ها زمین خورده، اشک ریخته، خسته شده، ولی هر بار بلند شده و ادامه داده است.

همین پشتکار است که روی شاگردهایش هم تأثیر گذاشته. وقتی وارد سالن کوچک «مبارزان طلایی» می‌شوند، بی‌معطلی مقابلش می‌ایستند، تعظیم می‌کنند و با احترام سلام می‌دهند. بعد کفش‌ها را درمی‌آورند و پا روی تاتامی می‌گذارند. فضای سالن گرم و پرانرژی است؛ همان‌قدر که نظم و احترام در آن جاری است، شوخی و خنده هم هست. فرشته برای بچه‌ها فقط یک مربی نیست؛ مثل یک خواهر بزرگ‌تر است، صمیمی و نزدیک، اما جدی و مصمم.

با لبخند می‌گوید: برای من هر‌کدام از این بچه‌ها، همان فرشته کوچولوی یازده‌ساله هستند؛ همان دختری که یک روز آرزوی مدال و مربیگری داشت. حالا دوست دارم کمکشان کنم تا به آرزوهایشان برسند.

 

فرشته یاوری؛ رزمی‌کاری قهرمانی که الگوی سخت‌کوشی است

 

وقفه‌ای چند‌ساله

فرشته یازده‌ساله بود که در خراسان جنوبی به کلاس‌های رزمی رفت. اما مدت زیادی نگذشت که با مهاجرت خانواده به مشهد، رشته تمرین‌هایش گسسته شد.‌ می‌گوید: در ورزش‌های رزمی، رابطه شاگرد و استاد فقط یک رابطه آموزشی نیست؛ یک پیوند عمیق است، پر از اعتماد. وقتی از استادم جدا شدم، دیگر دلم نمی‌خواست ادامه بدهم.

چند سال گذشت. فرشته نوجوان شده بود و تمرین‌ها جایش را به مشغله‌های دیگر داده بودند. تا اینکه یک روز در سال‌۱۳۹۸ در حیاط خانه، یک تراکت تبلیغاتی چشمش را گرفت. تبلیغ باشگاهی در محله طبرسی بود؛ همان جرقه‌ای که کافی بود تا همه‌چیز دوباره زنده شود.

مادرش، که همیشه حامی‌اش بوده است، تشویقش کرد که به باشگاه سر بزند. فرشته همان روز رفت، فضای باشگاه را دید و تصمیمش را گرفت. همان‌جا در رشته ووشو ثبت‌نام کرد و دوباره وارد میدان شد.

او می‌گوید: قبلا در شهرستان، کنار ورزش رزمی، ژیمناستیک هم کار می‌کردم. بدنم آماده بود. همان جلسه اول، استادم گفت استعداد دارم و کلی تشویقم کرد. این تشویق‌ها باعث شد که دوباره مسیرم را پیدا کنم.

انگار آن روز، تکه‌ای از خودش را که سال‌ها گم کرده بود، دوباره پیدا کرده باشد. از همان‌جا همه‌چیز شروع شد؛ از همان روزی که به حرف دلش گوش داد و رؤیای کودکی‌اش را جدی گرفت.

 

تنها ورزشکار باشگاه

استاد جدیدش، مرجان درویش، خیلی زود جای خالی مربی قبلی را پُر کرد. حتی پیوندی که میان آنها شکل گرفت، عمیق‌تر و محکم‌تر از قبل بود. اما این شروع دوباره هم‌زمان شد با شیوع ویروس کرونا؛ زمانی که باشگاه‌ها تعطیل شدند و بسیاری از ورزشکاران تمرین را کنار گذاشتند. با‌این‌حال، فرشته کوتاه نیامد. خودش می‌گوید: هیچ‌کس به باشگاه نمی‌آمد، اما من تنهایی می‌رفتم. از استادم کلید می‌گرفتم و تمرین می‌کردم. دلم نمی‌خواست حتی یک روز را از دست بدهم.

 وقتی شاگردها حس کنند که واقعا بهشان اهمیت می‌دهم، تلاششان هم بیشتر می‌شود

سال‌۱۳۹۹ در مسابقات کشوری مجازی اجرای فرم، مقام اول را به دست آورد. در این مسابقات، شرکت‌کنندگان باید از اجرای فرم‌های خود فیلم تهیه می‌کردند و برای داوران ارسال می‌کردند. فرشته هنگام اجرای فرم، درست در لحظه پرش و فرود، از ناحیه لگن دچار شکستگی شد. با‌این‌حال، لب از لب باز نکرد. درد را پنهان کرد و حتی مربی‌اش متوجه نشد.

با همان مصدومیت، فیلم را ارسال کرده بودند و پس از تنها یک هفته، دوباره به باشگاه برگشتند.

 

تا مرز بیهوشی

نایب‌قهرمان مسابقات کشوری دفاع شخصی در سال گذشته، قهرمان مسابقات کشوری سلاح‌های سرد و هنر‌های فردی، دارنده تندیس فنی‌ترین بازیکن مسابقات کشوری ووشو در سال‌۱۴۰۲ و... حالا کلکسیونی از مدال‌های استانی و کشوری دارد.

خودش از مدال طلای مسابقات انتخابی تیم ملی ووشو در سال‌۱۴۰۰ به‌عنوان شیرین‌ترین مدالش یاد می‌کند؛ مسابقه‌ای که در خانه ووشوی مشهد برگزار شده بود.

او می‌گوید: در این مسابقات وزن اهمیت زیادی دارد. حتی روی ۵۰۰‌گرم اضافه هم حساس هستند. من یک کیلو اضافه‌وزن داشتم. دو روز هیچ‌چیز نخوردم و روز مسابقه، از صبح، در گرمای تیرماه، با هودی و لباس گرم، مدام طناب می‌زدم. بار اول که روی وزنه رفتم، فقط صدگرم بیشتر داشتم. دوباره شروع کردم به طناب‌زدن. کاملا از نفس افتاده بودم، اما بالاخره وزنم به حد تعیین‌شده رسید. همان‌جا، در همان حال، وارد میدان مبارزه شدم.

فرشته درحالی پا به مبارزه گذاشت که به‌سختی روی پا ایستاده بود. بدنش تحلیل رفته، ذهنش خسته، اما انگیزه‌اش هنوز پابرجا بود؛ «چیز زیادی به خاطر نمی‌آورم. داشتم بیهوش می‌شدم، اما در سه راند، توانستم حریفم را شکست بدهم و اول شوم.»

برای او، آن مسابقه یکی از سخت‌ترین و درعین‌حال، به‌یادماندنی‌ترین تجربه‌های ورزشی‌اش بود.

 

فرشته یاوری؛ رزمی‌کاری قهرمانی که الگوی سخت‌کوشی است

 

چالش‌های مربی بودن

فرشته تنها سه‌سال است که وارد دنیای مربیگری شده، اما از همان آغاز، هدفش فقط قهرمان‌شدن نبوده، بلکه همیشه در ذهنش، پرورش قهرمانان هم جای ویژه‌ای داشته است.‌

می‌گوید: از همان روز اولی که وارد این مسیر شدم، کنار قهرمانی، دوست داشتم قهرمان‌پرور هم باشم. به‌ویژه در این منطقه که بچه‌ها استعداد بیشتری در رشته‌های رزمی دارند و تلاش و صبرشان هم بیشتر است. دلم می‌خواست کاری کنم که به آرزوهایشان برسند.

باوجود این انگیزه، مسیر برایش همیشه هموار نبوده است. یکی از چالش‌هایی که با آن روبه‌رو شده، سن‌وسال کمترش نسبت به سایر مربیان است. اوایل، بعضی‌ها جدی‌اش نمی‌گرفتند و برخورد‌هایی می‌دید که شاید برای هرکسی دلسردکننده باشد.

اما فرشته تصمیم گرفت بدون هیچ بحثی، فقط صبر کند و اجازه دهد زمان، خودش پاسخ دهد؛ «سعی نکردم با حرف خودم را ثابت کنم. فقط صبر کردم تا بچه‌ها شیوه آموزش من را ببینند. کم‌کم نظرشان عوض شد.»

حالا شاگردانی دارد از چهار‌ساله تا شصت ساله که با انگیزه تمرین می‌کنند و به او اعتماد کامل دارند.

اما این تنها چالش مسیرش نبوده است. فرشته به‌طور ذاتی شخصیتی جدی و تا حدی خشک دارد. خودش هم این را می‌داند و برای همین تلاش کرده است مهارت‌های ارتباطی‌اش را تقویت کند. تمرین کرده تا بتواند راحت‌تر با شاگردانش ارتباط بگیرد و حالا، لحن گرم و صمیمی گفت‌وگویش با بچه‌ها نشان می‌دهد که این تلاش‌ها نتیجه داده است.‌

می‌گوید: ارتباط خوب با شاگرد‌ها فقط برای نظم کلاس نیست. وقتی حس کنند که واقعا بهشان اهمیت می‌دهم، تلاششان هم بیشتر می‌شود.

هیچ‌کس باشگاه نمی‌آمد، اما من تنهایی می‌رفتم. دلم نمی‌خواست حتی یک روز را از دست بدهم

حالا شاگردانی دارد که از سراسر منطقه، با انگیزه و عشق به تمرین می‌آیند؛ نوجوانانی که دلشان می‌خواهد روزی مثل مربی‌شان باشند.

 

مقام اول تیمی

فرشته حالا در باشگاه مبارزان طلایی دو کلاس فعال دارد؛ یکی ووشو و دیگری کیک‌بوکسینگ. شاگردهایش هم مثل خودش پرانرژی و پرتلاش‌اند و هر کدام در این دو رشته، افتخاراتی کسب کرده‌اند.

آخرین موفقیت آنها به مسابقات کیک‌بوکسینگ جایزه بزرگ تهران برمی‌گردد؛ رقابتی که بیش از ۲ هزار شرکت‌کننده داشت و سطح آن بسیار بالا بود. در این مسابقات، تیم فرشته موفق شد مقام اول تیمی را به دست بیاورد؛ افتخاری که برای این مربی جوان و شاگردانش، نتیجه ساعت‌ها تمرین و تلاش بی‌وقفه بود.

 

از تخلیه انرژی تا مدال طلا

راحیل سالار معتمدی؛ متولد سال ۱۳۸۹

از کودکی انرژی زیادی داشتم و مادرم برای تخلیه آن، من را در کلاس ووشو ثبت‌نام کرد. حالا سه سال است زیر‌نظر استاد، کیک‌بوکسینگ کار می‌کنم و در مسابقات جایزه بزرگ تهران مدال طلا گرفته‌ام. تشویق‌های همیشگی استادم و اینکه مرتب از تکنیکم تعریف می‌کرد، در این موفقیت نقش بزرگی داشت.

 

کوچک‌ترین مبارز

نازنین دهقانی؛ متولد سال ۱۳۹۳

یازده‌ساله‌ام و تا حالا دوازده‌مدال کشوری و استانی در کیک‌بوکسینگ گرفته‌ام. قدم کوتاه‌تر از همه است، اما حتی می‌توانم با استادم هم مبارزه کنم. در مسابقات هیچ استرسی ندارم، چون استادم کنارم است و هوایم را دارد. آرزو دارم وقتی بزرگ شدم، من هم بتوانم هوای بچه‌های دیگر را داشته باشم.

 

از فوتبال تا دنیای رزمی

زهرا اکبری؛ متولد سال ۱۳۸۶

سه سال است که ووشو و کیک‌بوکسینگ کار می‌کنم؛ قبل از آن هم ژیمناستیک و فوتبال. وقتی فوتبال بازی می‌کردم، حتی به تیم ملی راه پیدا کردم، اما فهمیدم علاقه واقعی‌ام ورزش‌های رزمی است، برای همین انصراف دادم. آخرین مدالم مدال طلای کشوری در کیک‌بوکسینگ است. همیشه تلاش کرده‌ام حتی یک جلسه را هم غیبت نکنم و مثل استادم، برای رسیدن به هدف‌هایم مصمم باشم.

 

هدف بعدی؛ مدال بین‌المللی

سمیه طالبی؛ متولد سال ۱۳۸۶

تا حالا پانزده‌مدال استانی و کشوری کسب کرده‌ام. هدفم این است که مدال بین‌المللی بگیرم و بعد هم مربی شوم. استادم خیلی از بچه‌ها را به خاطر شرایط مالی، رایگان یا با هزینه خیلی کم در کلاس قبول می‌کند. ما این رفتار‌ها را می‌بینیم و از او درس می‌گیریم. حالا او برای من مثل یک خواهر بزرگ‌تر است و دلم می‌خواهد شبیهش باشم.

 

تمرین‌ها را شروع کرد، دیدم سختی برایش معنا ندارد. با همان بدن خسته، بار‌ها و بار‌ها تکنیک را تکرار می‌کرد تا دقیق دربیاید

تصویری که خیلی زود عوض شد

زهرا نیک‌منش؛ متولد سال ۱۳۸۵

سه سال است کیک‌بوکسینگ کار می‌کنم. راستش را بخواهید، اول که وارد سالن شدم، از سن و سال کم استادم تعجب کردم. اما همان جلسه‌های اول با دیدن رفتار و تکنیکش، همه تصوراتم عوض شد. حالا او برایم مثل یک خواهر بزرگ‌تر است. البته از او حساب هم می‌برم. زمان تمرین با کسی شوخی ندارد و همین جدیتش باعث می‌شود ما هم تمرین‌ها را جدی بگیریم.

 

از نقره تا طلا با تمرین و پیگیری

فاطمه دهقانی؛ متولد سال ۱۳۹۰

اولین مدالم مدال نقره استانی بود و آخرینش مدال طلای کشوری در کیک‌بوکسینگ. یکی از مهم‌ترین دلایل موفقیت بچه‌های این تیم، پیگیری‌های استادم است. قبل از مسابقات، کلی مسابقه و تمرین مشترک با تیم‌های دیگر برگزار می‌کند. همه اشتباهاتمان را دقیق و با حوصله به ما می‌گوید. خلاصه هیچ وقت کم نمی‌گذارد و همیشه کنارمان هست.

 

فرشته یاوری؛ رزمی‌کاری قهرمانی که الگوی سخت‌کوشی است

 

همیشه در مسیر یادگیری

فرشته سه روز در هفته برای بچه‌های این منطقه کلاس ووشو و کیک‌بوکسینگ برگزار می‌کند و دو روز دیگر را به تمرین خودش اختصاص می‌دهد. او معتقد است که یک مربی خوب، پیش از آنکه آموزگار باشد، باید خودش هم در مسیر رشد و یادگیری بماند. برای همین هنوز هم به سالن استادش، مرجان درویش می‌رود.

مرجان درویش نه‌تنها یکی از مربیان شناخته‌شده استان، بلکه نماینده رسمی سبک WKA نیز هست و سابقه‌ای پربار در رشته‌های رزمی دارد.

فرصتی دست می‌دهد تا با مرجان درویش نیز هم‌صحبت شویم. وقتی از روز اول آشنایی‌شان می‌پرسیم، لبخند می‌زند و می‌گوید: از همان برخورد اول، جسارت نگاهش توجهم را جلب کرد. معلوم بود آمده است کاری کند. اهل وقت‌گذرانی نبود. بعدتر که تمرین‌ها را شروع کرد، دیدم سختی برایش معنا ندارد. با همان بدن خسته، بار‌ها و بار‌ها تکنیک را تکرار می‌کرد تا دقیق دربیاید.

به گفته مرجان، پشتکار فرشته فقط در سالن تمرین خلاصه نمی‌شد؛ «بعضی روز‌ها زودتر می‌آمد و کمک می‌کرد تا بچه‌ها خودشان را گرم کنند، گاهی هم می‌ماند تا سالن را مرتب کند. به شاگرد‌های تازه‌وارد هم دلگرمی می‌داد. انگار مسئولیت همه را احساس می‌کرد. من همیشه می‌گفتم فرشته فقط شاگرد نیست، یک همکار دلسوز و مربی آینده‌دار است.»

مرجان درویش حالا با افتخار از پیشرفت فرشته حرف می‌زند، از اینکه نه‌فقط خودش مسیر قهرمانی را طی کرده، بلکه حالا الگوی دختران بسیاری در منطقه شده‌است.

 

* این گزارش دوشنبه ۱۲ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۵ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44