
خانوادهاش اهل کاشان هستند و از سال۱۳۱۴ که به مشهد آمدهاند، درکنار دیگر همشهریانشان در خیابان عارف ۷ ساکن شدهاند. در گذشته، بیشتر همسایهها اقوامشان بودند. همسایگی با فامیل بهترین فرصت برای شیطنت بچهها بود.
علیاصغر عباسی که بزرگشده احمدآباد است، خاطرات بسیاری از کوچهپسکوچههای این محله دارد. روزگاری اینجا خانه پدریام بود که با بچهها در کوچه و خیابان بازی میکردیم. هر وقت شیطنتی میکردیم برای فرار از دست پدرم که متوجه نشود از روی دیوار به خانه عمهام میرفتیم.
باغوحش کوهسنگی یکی از مکانهای تفریحی بود که هر هفته با بچهها به آنجا میرفتیم. یکبار برادر کوچکترم حواسش نبود و دستش را روی فنس میمونها گذاشت. در یک لحظه، میمونی دستش را گاز گرفت و صدای برادرم درآمد. بالاخره با فریاد بلند نگهبان باغ وحش، میمون، دست برادرم را رها کرد. از آن به بعد کمتر به باغ وحش میرفتیم. درحال حاضر در این مکان مجتمع مهر احداث شده است.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، بهجای مجتمع تجاری باراد کوهسنگی ۱۵، کارخانه پپسی بود. سرتاسر دیوار کارخانه با شیشه پوشیده شده بود و از بیرون، داخل آن دیده میشد. بههمراه بچههای محل پشت این این دیوارهای شیشهای میایستادیم و پرشدن شیشههای نوشابه را نگاه میکردیم.
در فصل توتتکانی، مادربزرگم مرا بالای درخت میفرستاد تا توت بتکانم. بقیه بچهها هم پای درخت، چندطرف چادر بزرگی را میگرفتند. توتها را که جمع میکردیم، مادربزرگ درون چندین سینی میریخت و به همسایهها میداد.
اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ هنوز این محله آب لولهکشی نداشت. چند شیر تلمبهای برای استفاده از آب شرب در محله درست کرده بودند. هروقت مادرانمان برای برداشتن آب میرفتند، ما هم برای بازی، همراهیشان میکردیم.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، سالن ورزشی ۲۲ بهمن در انتهای عارف ۱۰ قبرستان کوچکی بود که پاتوق بازی بچههای محله شده بود. همجواری قبرستان با مدرسه ما بهترین راه فرارمان از کلاس درس و شیطنتهای کودکانه بود.
* این گزارش شنبه ۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۰۰ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.