محله احمدآباد مشهد که امروز نبض تردد و زندگی شهری در آن میزند، در گذشتهای نهچندان دور، منطقهای باغی و مزرعهای در حاشیه شهر و یادگار نوه ملکالتجار خراسان بود.
محله احمدآباد که از محلات برخوردار مشهد محسوب میشود، در اوایل سده چهارده خورشیدی به حاجرضا رئیسالتجار، فرزند حاجابوالقاسم (ملکالتجار خراسان)، تعلق داشت و او آن را بهنام فرزند خود حاجاحمدآقا به ثبت رساند. مزرعه احمدآباد قلعهای برای کشاورزان داشت که به «قلعه دراز» مشهور بود و بین طالقانی تا سهراه راهنمایی گسترده بود.
در برنامهای که با عنوان «مغز بادام» در مسجدالنبی محله احمدآباد برگزار شد، از پدربزرگهایی که از سال۱۴۰۱ تا کنون نوهدار شدهاند، قدردانی شد.
سیدمحمدحسین ذاکر از چهارسال پیش با ایجاد گروه تربیتی «نسل ظهور» توانسته بیشاز پنجاهکودک و نوجوان علاقهمند را پای کار فعالیتهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی محله احمدآباد بیاورد.
همراه علیمحمد صفرمقدم به دل اسارت رفتیم و یک دور، همه تجربههای تلخش را از زبانش شنیدیم. چطور گرفتار نیروهای بعثی شد، چطور تا پای مرگ رفت و جان سالم به در برد و چطور دوران اسارت را گذراند؟
سنجری میگوید: جوی آب گناباد از اینجا رد میشد. مادران کنار جوی آب، ظرف و رخت میشستند و با اتمام کارشان، با سنگ، راه آب را میبستیم تا حوضچه درست شود؛ بعد هم آبتنی میکردیم.
رمضانعلی شاکری کتابشناس و کتابدار مشهدی سالها ریاست کتابخانههای «آستان قدس رضوی» و «فرهنگ و هنر مشهد» را برعهده داشت. کوچکترین اتفاقهای اطرافش برای او یک سند تاریخی بود.
بعد از پایه گذاری مسجد حجتی توسط بانیان اولیه در دهه ۲۰، فرزندانشان هم پای کار آمدند و در سالهای بعد با خرید زمینهای اطراف، مسجد را بزرگتر کردند و همه هزینه هایش را خودشان تقبل کردند.






