سیدمجید ساغروانیان از کودکی تا به امروز در همسایگی مسجد زندگی کرده و بچه هیئتی بوده است. او پساز بیستسال انتظار، در سال۱۳۹۸ توانست نشان خادمی امامرضا (ع) را بر سینهاش نصب کند.
محله احمدآباد که از محلات برخوردار مشهد محسوب میشود، در اوایل سده چهارده خورشیدی به حاجرضا رئیسالتجار، فرزند حاجابوالقاسم (ملکالتجار خراسان)، تعلق داشت و او آن را بهنام فرزند خود حاجاحمدآقا به ثبت رساند. مزرعه احمدآباد قلعهای برای کشاورزان داشت که به «قلعه دراز» مشهور بود و بین طالقانی تا سهراه راهنمایی گسترده بود.

عادله خانم میگوید: روزی که پسرم سیدمهدی آمد و گفت میخواهد به جبهه برود، پدرش مخالفت نکرد و به او افتخار کرد و وقتی هم که به شهادت رسید، با همه دلشکستگی صبوری کرد و معتقد بود ایستادن دربرابر ظلم وظیفه است.
علیاصغر عباسی میگوید: باغوحش کوهسنگی یکی از مکانهای تفریحی بود که هر هفته با بچهها به آنجا میرفتیم. یکبار برادر کوچکترم حواسش نبود و دستش را روی فنس میمونها گذاشت.
اعظم رضوی میگوید: گروه خیاطان صیانه را تشکیل دادیم تا لباسها را به پوششی اسلامی برگرفته از هویت خودمان برگردانیم. در مرحله اول شروع به شناسایی و اعلام کردیم هر خیاطی طرحی برای پوشش اسلامی بدهد از آن حمایت میکنیم.
مرکز نیکوکاری شهدای مسجدالنبی (ص) محله احمدآباد مشهد با توزیع ۲۱۰ بسته معیشتی به خانوارهای تحت پوشش کمک کرد.
اصغر عباسی، علی صفرمقدم و ناصر وحدتی سه دوست و بچهمحل که در فعالیتهای انقلابی کنار هم بودند و یک مسیر را طی میکردند. به قول آنها سال۱۳۵۷ حال و هوای کوچهپسکوچههای شهر متفاوت بود.
محمدکلالینژاد نهتنها معلمی را دوست نداشت، بلکه این حرفه، جزو مشاغلی بود که در دوران جوانی فکر میکرد هرگز سمتش نمیرود. تعریف میکند: خوابی دیدم که نگاهم را به زندگی تغییر داد و تصمیم گرفتم در روستاها خدمت کنم.