کد خبر: ۱۰۲۹۳
۲۶ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۱:۰۰

سیدعلی، شیفته مرام پهلوانی کشتی با‌چوخه است

سیدعلی شاکری جوان، جودوکار ساکن محله ثامن گلشهر با تنی ورزیده و اخلاقی آرام و صبور، عمرش را پای ورزش گذاشته و هنوز جوان و پر‌انگیزه در‌پی افتخارات بیشتر است.

بار‌ها روی خاک گود‌های زینل‌خان، برغمد، بداغ‌آباد، حکم‌آباد و شهید‌بابا‌نظر پا گذاشته و دست در گریبان حریفان انداخته است. کشتی‌گیر با‌چوخه، کوراش و ورزشکار رشته جودوی ساکن محله ثامن گلشهر، خودش را فرزند خراسان بزرگ می‌داند.

سیدعلی شاکری جوان، هم‌محلی ما، با تنی ورزیده و اخلاقی آرام و صبور، عمرش را پای ورزش گذاشته و هنوز جوان و پر‌انگیزه در‌پی افتخارات بیشتر است. سید‌علی بیش از هر چیز شیفته کشتی با‌چوخه و مرام پهلوانی‌اش بوده و هست. با او درباره خاطراتش، آرزو‌ها و دغدغه‌هایش گپ زدیم.


شیفته کُشتی مراسم‌ها

سید‌علی سی‌و‌دوساله متولد و بزرگ‌شده روستای کلاته‌عباس از توابع شهرستان فریمان است. ۱۰‌خواهر و برادر هستند و سید‌علی کوچک‌ترین پسر خانواده است. او تا هفده‌سالگی در روستا همراه پدر می‌ماند و مشغول کشاورزی می‌شود. سپس به منزل برادرهایش در گلشهر می‌آید. علاقه به کشتی باچوخه در همان سال‌های خردسالی برای او شکل می‌گیرد و در‌نهایت مسیر زندگی‌اش را شکل می‌دهد.

او درباره سال‌های کودکی و پیوند قلبی‌اش با کشتی باچوخه می‌گوید: روستا‌های اطراف فریمان اغلب کم‌جمعیت هستند و فقط حدود ۱۰ خانوار جمعیت دارند. آنجا نه امکاناتی است و نه باشگاه ورزشی. تنها چیزی که در کودکی ما را سر ذوق می‌آورد، تماشای کشتی باچوخه بود. از خردسالی شیفته مسابقات کشتی بودم و عشقش در دلم نشسته بود.

 

خوشحالی بازنده اولین مسابقه!

سیدعلی سال‌های سال انتظار می‌کشد تا‌زمانی‌که در نوجوانی قد و هیکلی می‌گیرد و در اولین رقابت شرکت می‌کند. او خاطره آن روز را این‌طور تعریف می‌کند: روستای ما به فریمان نزدیک بود و اولین کشتی چوخه را در آن شهر گرفتم.

شانزده‌سالم بود. یادم است سوار موتور برادرم شدم و خودمان را به گود کشتی چوخه فریمان رساندیم. نه آموزشی دیده بودم و نه باشگاهی رفته بودم و در اولین رقابت هم زمین خوردم. با اینکه زمین خوردم، خیلی خوشحال بودم که پا در گود گذاشته‌ام.

 

سیدعلی شیفته کشتی با‌چوخه و مرام پهلوانی‌اش است


آغاز ورزش حرفه‌ای در مشهد

ورزش جودو و کشتی چوخه شباهت زیادی به یکدیگر دارند و گاهی باشگاهشان مشترک است. سیدعلی از شوق کشتی باچوخه به باشگاه جودو می‌رود و با این رشته هم آشنا می‌شود.

او می‌گوید: زمانی‌که در روستا زندگی می‌کردم، نه برق داشتیم و نه تلویزیون و به‌خاطر دور‌بودن از امکانات هیچ شناختی هم از ورزش جودو نداشتم. آشنایی من با این ورزش در همان یک‌سالی شکل گرفت که ساکن فریمان شدیم. هفده‌سالم بود و از شوق چوخه در باشگاهی ثبت‌نام کردم که چوخه و جودو را با هم آموزش می‌داد. چند‌جلسه‌ای آموزش گرفتم و برای کار دوباره به زمین کشاورزی برگشتم، اما دیگر هوایی ورزش شده بودم و دلم به ماندن راضی نبود. آن‌قدر اصرار کردم که بالاخره موافقت کردند و به مشهد آمدم تا ورزش را حرفه‌ای‌تر دنبال کنم.

 

قهرمانی کشور در ۱۸‌سالگی

یک سال پس‌از آغاز ورزش حرفه‌ای در هجده‌سالگی به جایگاه قهرمانی کشتی باچوخه کشور می‌رسد که دستاورد بزرگی است. سید‌علی درباره آن روز‌ها می‌گوید: اولین مسابقات حرفه‌ای کشتی باچوخه که شرکت کردم، در سال‌۱۳۸۹ بود. در وزن ۸۰‌کیلوگرم و در گود حکم‌آباد جوین به قهرمانی رسیدم. در آن مسابقات پنج‌بار کشتی گرفتم و در همه آنها پیروز شدم. آنجا پهلوان نامدار و با‌سابقه‌ای را شکست دادم که حتی دوستانم باور نمی‌کردند.

بعد‌از مدتی سید‌علی به سربازی می‌رود و در آن دوران برای تیم نیروی زمینی ارتش مسابقه می‌دهد. آنجا هم به موفقیت‌های چشمگیری می‌رسد. سید‌علی و تیم نیروی زمینی در لیگ برتر جودو قهرمان کشور می‌شوند و خود او هم به‌تن‌هایی در مسابقات انفرادی ارتش، قهرمان جودوی کشور می‌شود.

 

افتخار پس‌از مصدومیت

بعد‌از خدمت سربازی دچار مصدومیت می‌شود و رباط منیسک پایش در مسابقه پاره می‌شود. یک سال خانه‌نشین می‌شود و دوباره وقتی دارد برای حضور در مسابقات حاضر می‌شود، رباط منیسک پای دیگرش پاره می‌شود و دیگر هر‌دو را عمل می‌کند و پلاتین می‌گذارد.

از کودکی شیفته مسابقات کشتی بودم و عشقش در دلم نشسته بود

این شرایط باعث می‌شود چهار‌سال از میادین ورزشی دور بماند و پس‌از آن در سال‌۱۳۹۸ برای مسابقات انتخابی کشتی کوراش اقدام می‌کند. سرانجام برای تیم ملی انتخاب می‌شود و به مسابقات بین‌المللی ازبکستان می‌رود. آن سال و در آن مسابقات موفق می‌شود در بخش آزاد به مدال نقره و در بخش فری‌استایل به مدال برنز برسد.


اشک‌های پدر شیرین بود

تمام افتخاراتی که سید‌علی در رقابت‌های استانی، کشوری و بین‌المللی به دست آورده است، برای او یک طرف و یک مسابقه در روستای خودشان در سمت دیگر قرار دارد.

سید‌علی این مسابقه در روستای خودشان را بهترین خاطره دوران ورزشی‌اش تابه‌حال می‌داند و با بغض می‌گوید: در روستایمان مراسم عروسی برپا بود و من هجده‌ساله بودم. پدر خدابیامرزم زیر درخت نشسته و شاهد کشتی من بود. آن مسابقه تنها رقابتی بود که از من دید و سه ماه بعدش فوت کرد. آنجا در حضور پدرم مدعی قند اول شدم. حریفم پهلوان نامداری بود و شکر خدا جلو پدرم سربلند شدم. هنوز هم می‌گویم پیروزی در آن کشتی کار من نبود و به‌خاطر دل پدرم اتفاق افتاد. پدرم از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجید؛ بغلم کرد و اشک می‌ریخت و من هم خوشحالم که خاطره خوبی برایش ساختم.

قند شیرین کشتی عروسی

کشتی باچوخه در خطه خراسان قدمتی باستانی دارد. چوخه در خراسان تنها یک ورزش نیست، بلکه جزئی از فرهنگ مردم محسوب می‌شود. مثلا در عروسی‌ها رسم داریم که جلو خودرو عروس و داماد را می‌گیریم و باید کشتی‌گیرانی از دو خانواده عروس و داماد با هم رقابت کنند. اگر کشتی‌گیر یا داوطلب ندارند، باید قند (جایزه‌ای) بپردازند. البته قدیم به این قند باج می‌گفتند که در حال حاضر کلمه مناسبی نیست.

خاطره‌ای یادم آمد از سیزده‌سال پیش و زمانی‌که برای کشتی عروسی به روستا‌ها می‌رفتیم. شبی در روستایی اطراف فریمان، برف روی زمین نشسته بود و مجبور شدیم زیر پا شن و ماسه بریزیم. کشتی قند عروسی تا دوشب طول کشید؛ مردم در همان سرما می‌لرزیدند و تماشا می‌کردند. در مراسمی دیگر، داماد ۱۰‌گوسفند جایزه گذاشته بود. رسم بر این است که اگر کشتی مساوی شود، جایزه برای داماد می‌ماند. آن شب داماد گفت این ۱۰‌گوسفند جایزه پهلوانان است و نتیجه هر‌چه باشد، من نمی‌خواهم.

سیدعلی شیفته کشتی با‌چوخه و مرام پهلوانی‌اش است

 

نفر اول گود زینلخان

معمولا در آرامش و با کمال خونسردی کشتی می‌گرفتم و می‌گیرم، اما این شرایط در گود زینل‌خان اسفراین فرق می‌کند. اولین‌باری که در آن گود کشتی گرفتم، همه وجودم پر از استرس بود؛ چون به‌خاطر همهمه و هیاهوی تماشاچی‌ها صدای سوت داور را نمی‌شنیدم. ۵۰‌هزار جفت چشم ناظر تمام حرکاتم بودند و همه‌چیز را زیر نظر داشتند.

تماشاچیان باچوخه به‌خصوص گود زینل‌خان با جان‌ودل خودشان را به آنجا می‌رسانند. زیر آفتاب در سرما و گرما از راه‌های دور و نزدیک هرطور شده خودشان را به گود می‌رسانند و سرتاپا شوق‌وذوق هستند. وقتی در گود کشتی می‌گیری و مردم را می‌بینی که با هر حرکت تو سر ذوق می‌آیند، سرتاپا باانرژی و انگیزه می‌شوی و البته استرس هم دارد. من در همان گود هم در وزن ۸۰‌کیلوگرم نفر اول شدم و افتخاری بزرگ نصیبم شد.

رمز موفقیت تو در کشتی باچوخه چیست؟
ابتدای کشتی‌گیری، فقط یک فن را خوب بلد بودم و با همان پیروز می‌شدم. فنی که از عباس ظاهر‌فریمانی، پهلوان نامدار فریمان، یاد گرفته بودم. فن معروفی داشت که در کشتی آزاد با نام «یامباش»، در جودو «اوگوشی» و در کشتی چوخه به «فنِ کمر» شناخته می‌شود. در این فن، یک دست را از کمربند و دست دیگر را از یقه حریف می‌گیری و با پشتت او را به زمین می‌زنی. فن زیبایی است که بعد نمایشی هم دارد. این فن شگرد من بود. حالا هم وضعیت همان است. به نظرم کشتی‌گیر اگر تنها چند فن را خوب بلد باشد و تمرین کرده باشد، پیرو‌ می‌شود.

بین کشتی با‌چوخه، کوراش و جودو بیشتر به کدام علاقه‌مند هستی؟
علاقه قلبی من اول و آخر، کشتی باچوخه است. از کودکی تا همین حالا از کشتی چوخه لذت می‌برم. باید بگویم که قهرمانی استان در کشتی باچوخه را به قهرمانی کشور در جودو ترجیح می‌دهم. جودو ورزشی شناخته‌شده و جهانی است، اما برای من، آرامش کشتی باچوخه را ندارد.

شباهت و تفاوت فنی بین این ورزش‌ها در چیست؟
جودو، کشتی چوخه و ورزشی مثل کوراش ازبکستان شباهت دارند و تعداد زیادی از قهرمانان جودو خراسان از کشتی چوخه به سمت این ورزش رفته‌اند. جواد محجوب، امیر قاسم‌نژاد و بسیاری دیگر با کشتی چوخه رشد کردند و قهرمان جودو شدند. اما تفاوت‌هایی نیز هست؛ مثلا در کشتی چوخه می‌توان با دست زیرگیری کرد، اما در کوراش مجاز نیست. یا در کشتی چوخه و کوراش می‌توان چند‌دقیقه گارد یک‌طرفه گرفت، اما در جودو تنها چند‌ثانیه مجاز هستی و بعد از آن اخطار می‌گیری یا مثلا اگر با دست، پای حریف را بگیری، اخراج می‌شوی.

چه چیز کشتی باچوخه برایت بیشتر جذاب است؟
هر‌وقت نام کشتی باچوخه می‌آید، نام حضرت‌علی (ع) و پوریای ولی هم تکرار می‌شود. این کشتی رسم و رسوم خاصی دارد. در این ورزش آیین پهلوانی رعایت می‌شود و اخلاق‌مدار است.

مصداق این فرهنگ پهلوانی و اخلاق کجاست؟
در کشتی آزاد و فرنگی گاهی پیش می‌آید که حریفان به سروصورت هم ضربه می‌زنند، اما در کشتی باچوخه اتفاق نمی‌افتد. کشتی باچوخه ورزش پهلوانی است. این‌طور نیست که وقتی در گود هستی، بخواهی به هر قیمتی پیروز شوی. ما همه یکدیگر را می‌شناسیم و دوست داریم و برای هم احترام قائل هستیم. اگر ناخودآگاه هم ضربه‌ای به حریف بزنیم، به‌سرعت از هم عذرخواهی می‌کنیم و از دل هم در‌می‌آوریم. جمله معروفی است که «ما در گود رقیب و در بیرون رفیق هستیم.»

جایگاه کشتی باچوخه در استان و کشور چطور است؟
چوخه آن‌طورکه باید در سراسر کشور شناخته شده نیست، اما خطه خراسان فرق می‌کند. شما اگر کشتی‌گیر باچوخه معمولی هم باشی از اینجا تا بجنورد و اسفراین خیلی‌ها تو را می‌شناسند.

زمینه و زیرساخت کشتی باچوخه در مشهد فراهم است؟
کشتی باچوخه ورزش گرانی نیست و تنها یک گود می‌خواهد. این ورزش در خون ماست و مانند بعضی ورزش‌ها نیست که دائم با بودجه دولتی تقویت می‌شوند. تنها یک گود بابا‌نظر در این محدوده باعث شده است طرفداران کشتی باچوخه و جودو حداقل چهار‌برابر شود. باشگاه‌های این اطراف تعداد زیادی شاگرد نونهال دارند و این مسئله نشان‌دهنده این است که این ورزش‌ها دارد جایگاه خودش را بین مردم پیدا می‌کند. شما حساب کنید اگر از این ورزش در سراسر کشور بیشتر حمایت شود، نتیجه چه خواهد شد.

 

سیدعلی شیفته کشتی با‌چوخه و مرام پهلوانی‌اش است

 

حرف آخر

دیر یا زود باید کشتی باچوخه جهانی برگزار شود و چه‌بهتر که کشورمان ایران در این مسیر پیش‌قدم شود. کشتی باچوخه تنها یک‌بار چند‌سال پیش در هندوستان بازی‌های بین‌المللی برگزار کرد؛ این در‌صورتی است که در کشور ازبکستان کشتی کوراش یک ورزش محلی بوده و حالا بین‌المللی است. کوراش در مسابقات آسیایی حضور دارد و برای بعضی ورزش‌ها مسابقات آسیایی از مسابقات بین‌المللی هم بااعتبارتر است.

کشتی باچوخه ورزش ملی و باستانی ما‌ست؛ نباید این‌طور مهجور باشد

ورزش‌های دیگر مثل کوراش هم هست مثل آلیش، قزاق کورس و... که همانند کشتی باچوخه ورزش بومی و ملی این کشور‌ها بوده، اما با پیگیری مسئولان ترکمنستان، قزاقستان و ازبکستان حالا در عرصه بین‌المللی شناخته شده است. دراین‌بین فقط جای کشتی باچوخه خالی است. گود زینل‌خان اسفراین تا ۵۰‌هزار تماشاچی دارد که از سراسر استان خودشان را به آنجا می‌رسانند.

بااین‌همه استقبال چرا حمایتی نمی‌شود؟ افراد زیادی را می‌شناسم که به‌خاطر مشکلات مالی و گرفتاری‌های زندگی مجبورند ورزش حرفه‌ای را کنار بگذارند. همیشه پدیده‌هایی در کشتی باچوخه ظهور می‌کنند و پس‌از چند‌ماه درخشش برای همیشه کنار می‌روند. کشتی باچوخه ورزش ملی و باستانی ما‌ست و نباید این‌طور مهجور باشد. این‌همه استعداد که به جایی نمی‌رسد، به این دلیل است که حمایتی در کار نیست.

 

* این گزارش دوشنبه ۲۶ شهریورماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۹۷ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44