شهید علی سلیمانمنش خادم حرم بود که با اصرار سال ۶۱ به جبهه رفت، او ترک تحصیل کرد و کمک خرج خانواده بود، پدرش میگوید علی همهفن حریف بود! ابتدا آرماتوربندی میکرد و بعد از آن شیشهبری.
شهید حسین دباغ، دانشآموز بسیجی بود که آخرین بار در دهم تیرماه سال ۶۵ به جبهه رفت و در عملیات آزادسازی مهران به شهادت رسید.
شهیدمجید ابراهیمی تمیزکار ۱۵ساله بود که وارد بسیج محله دانشآموز شد، اما از قبل انقلاب هم با اینکه سن کمی داشت نوار سخنرانی حاجآقای کافی را گوش میداد.
سیدقنبرعلی میرزاخانی معروف به «حاجآقا طاهری» ۳۲ سال امام جماعت مسجد صاحبالزمان (عج) خیابان عرفانی بوده تا اینکه کسالت، اجازه رفتوآمد او به مسجد را از او میگیرد و خانهنشینش میکند.
«شهید امیررضا قربانی» درپنجم مهرماه ۱۳۶۶ در حال ساخت سنگر بر اثر اصابت ترکش و خون ریزی به درجه رفیع شهادت نائل گشت. ده سال است که محله شیخ حسن مشهد به نام «شهید قربانی» تغییر یافته است.
پدر و مادر شهید علینژاد حدود چهل سال در گرمابه گلبهار کار میکردند. گرمابهای که حالا دیگر به تاریخ پیوسته است. انگار چیزی روی دل مادرشهید سنگینی میکند، اما لب از لب نمیگشاید. میترسد حرفهای کهنه، نو شوند.
مادر شهید مهدی کرمانی میگوید: بعداز شهادت مهدی، میگذاشتم خانه خالی شود؛ آن وقت میرفتم به اتاقی که توی آن صندوقچه لباسهای مهدی بود. لباسهایش را برمیداشتم و آنقدر گریه میکردم تا عقده دلم باز شود.