محمدرضا فروهی نهفقط برای کمک به مسجد از دادن خواروبار مضایقه نمیکند، بلکه با صرف وقت خود برای برنامههای مسجد، به حال خوب محلهاش هم خدمت میکند. با افتخار میگوید که وردست آشپز است.
سیدحلیم موسویبحرینی شهروند بحرینی ایرانی را خیلی از اهالی مجتمع الماس امیرالمؤمنین(ع) میشناسند. با آمدن او و خانوادهاش به این مجتمع، مفهوم همسایگی رنگوبوی دیگری به خود گرفته است.
سربازان عراقی ما را از تونل وحشت عبور میدادند و با کابل به جانمان میافتادند. محرابی، سرباز ۱۶ سالهای بود که زیر شلاق این کابلها، یکی از چشمانش از حدقه درآمد.
قصه همسایگی ابراهیم فضائلی، سرهنگ سیدمحمود علوی و سرتیپ علیاکبر شهرکی به چهلسال پیش برمیگردد، از نخستین روزهای شهریور سال ۶۰ که در اردوگاه موصل با هم در یک آسایشگاه زندگی میکردند.
طوبی تربتی، قابله قدیمی محله رضائیه میگوید: تمام عمرم را در برووبیای بهدنیا آوردن بچه و نشستن بالای سر زائو گذراندم. خیلی کار کردم. انگار یکنفس را تا به امروز دویده باشم.
یکسالی میشود که پساز آن تصادف سخت، سیدیحیی در بستر بیماری افتاده و دیگر نتوانسته است از خانه بیرون بیاید، در این مدت همسایه ها از او مراقبت میکنند.
سادات کوچه گلریز۱۱ در محله شهیدآوینی حرمت تبارشان را ویژه نگه میدارند. آنها خیلی از کارها را نمیکنند، چون در چشم بسیاری از مردم الگو هستند.؛ بیشتر آنها از خاندان سادات سجادیزاده هستند.