۱۰ خواهر و برادر با فرزندانشان در ساختمان پنجطبقهای در محله مجیدیه زندگی میکنند، ساکنان این ساختمان در شادی و غم و در سختی و راحتی کنار هم هستند.
اینجا دم عیدی همه کمر همت میبندند تاجاییکه میتوانند عید را روانه خانه همسایه کنند؛ شاید با دید و بازدید، شاید خانهتکانی برای او یا بردن قابلمه گرمی از غذا برای ناهار.
حدود بیستسال قبل بود که نیروی زمینی ارتش در شهر مشهد اینجا زمینهایی را خریداری کرد و برای ساخت به پیمانکار سپرد. حدود چهارسال طول کشید تا خانهها ساخته شود.
در و دیوار این خانه با عطر و بوی مادربزرگ و پدربزرگ و همسایه هایی که مدام در پی خیررسانی به هم بودند، عجین شده بود. وقتی صحبت آن روزها را میکند، چهرهاش خندان و دهانش شیرین میشود. هنوز هم با خاطره همان آدمها و حالوهوایی که در آن بزرگ شده و خو گرفته، دلخوش است. علی علماخباز، یکی از قدیمیهای تهپلمحله، با خاطراتش ما را به نیمقرن پیش میبرد و روایتهای جذابی درباره جریان مهربان زندگی به تصویر میکشد.
ذرهای گرد کهنگی زمان بر ساختمانها و سروروی مغازهها نیست؛ گردی باقیمانده از گذشته که گویای نام تاریخی کوچه یعنی «حمام حاجنوروز» باشد. اما در میان همه این مدرنشدنها که با آمدن افراد جدید همراه بوده است، به برکت ماندن چند قدیمی که کاسبی را در مغازه پدری ادامه میدهند، رسم همسایگی با آدابی از همان نسل پدر و پدربزرگها جان دارد.سراغ همسایه خوب را که میگیریم، بیشتر کاسبان مغازهای را معرفی میکنند که از آنِ حاجاحمدآقا بود و تا بیستسال پیش که محله با ساکنانش جان داشت، قصابی بود. البته که فقط نامش گوشت و مرغفروشی بود، اما بیشتر به خیریهای میماند که چند خیر هرماه پولی دست حاجاحمد میرساندند تا از همین مغازه دستگیر مستمندان باشد.
وقتی تعداد بطریهای آب مصرفی ورزشکاران باشگاه در خیابان نسترن محله سجاد زیاد شد، زهرا غیور بهعنوان یکی از گردانندگان این باشگاه، به فکر تفکیک زباله افتاد. از همان موقع، این فرهنگ در خانوادهاش نهادینه شد. حالا دو سال از آن ماجرا میگذرد. او اکنون با نرمافزار بازیافت بهخوبی آشناست و استفاده از آن را به مادر و خواهرهایش هم توصیه کرده است.
یکی از افراد کلیدی در این پیوند سه نفره، مجید شاهی است. او از قدیمیها و بزرگشده کوچه حمام حاجنوروز است. کسبوکارش از دهه1370در محله نوغان شکل گرفته است. از همان روزگار نیز پای کار فعالیتهای فرهنگی و مذهبی نوغان بوده است و در این مسیر، دو همسایه دیگرش نیز او را همراهی کردهاند.