همسایه

ماجرای وام‌های قرض‌الحسنه کبری خانم
به‌سراغ کبری تهرانیان می‌رویم که وام‌های قرض‌الحسنه‌اش در محله کار خیلی‌ها را راه‌انداخته است و هرازگاهی به خواروبارفروشی محل سری می‌زند و حساب دفتری خانواده‌های بی‌بضاعت را تسویه می‌کند. بعد از آن هم با اکرم نجفی هم‌کلام می‌شویم که در مسجد محل هر کاری از دستش برمی‌آید انجام می‌دهد. این‌ها بخشی از همسایه ‌های مهربان خیابان شهید برکپور هستند که حسابی هوای هم‌محله‌ای‌ها را دارند.
درد دل کردن با خاله‌خان‌باجی
اینجا صدای دویدن بچه‌ها توی کوچه‌ها بلندتر است، محفل گفت‌وگوی عصرانه پیرزن‌ها هم شلوغ‌تر. پرسه در کوچه‌پس‌کوچه‌هایش معنای دیگری از همسایگی را نشان می‌دهد. همان‌قدر که دیوار‌ها به هم نزدیک‌ترند، فاصله بین آدم‌ها هم کمتر است. انگار آدم‌ها با هم همسایه ‌ترند، از حال و احوال هم باخبرند و داستان هم را از برند. به‌سراغ چند نفر از همسایه ‌های کوچه مؤمن12 در محله آقامصطفی خمینی می‌روم تا داستان این همراهی چندین و چند ساله را از زبان خودشان بشنوم.
برای همسایه‌ها حساب دفتری داریم
محله شقایق2 همیشه پر از رفت و آمد است و خرد و کلان در خیابان‌های باریک و کوچه‌های پرپیچ و خمش در رفت وآمدند. کافیست دنبال آدرس یا فردی باشی، همه داوطلب می‌شوند که راهنمایی‌‌ات کنند. پیدا کردن یک همسایه کار راه‌انداز و خوب در این محله اصلا سخت نیست، چون همه عادت دارند که به داد هم برسند و گرهی از زندگی یکدیگر باز کنند. اما بیشتر اهالی روی بعضی همسایه ‌ها اتفاق نظر دارند و بی‌برو برگرد یکی دوباری گره کارشان به دست آن‌ها باز شده است.
همسایه‌های محله ایثار یک خانواده‌اند
با سه همسایه دیواربه‌دیوار برخورد می‌کنیم و پای حرف‌هایشان از همجواری با هم می‌نشینیم. حضورمان در محله عجین می‌شود با شیطنت شاگرد یکی از مغازه‌های محله که بنزین کف مغازه ریخته است. شعله‌های کوچک آتش بزرگ‌ترها را نگران می‌کند و آتش را با آب خاموش می‌کنند. همان نشانه‌ای می‌شود که سوپری محله که خانمی جوان است می‌گوید: مالک همان مغازه‌ای که آتش گرفت از قدیمی‌هاست و همسایه خوب این محله.
کنار قدیمی‌ها مانده‌ایم
برای نوشتن از ستون همسایه ‌به‌ همسایه با شما به هر گوشه از شهر می‌آییم. این هفته قرعه محله‌گردی ما برای پیدا کردن همسایه خوب به نام خیابان طبرسی شمالی60 افتاده است. پرس‌وجو از جوان‌تر‌ها و مسن‌های محله ما را به سوی سوپری محله سوق می‌دهد. بعد هم سمت دو همسایه دیگر که در کوچه مورد احترام هستند.
گره گشایی برای زندانیان با کلام خیر
قرارمان با نفیسه فاضل‌زاده (تهرانی) در منزلش است. ‌خانه‌ای که از سال96 در روزهای شنبه و یکشنبه محل قرار بانوان نیک‌اندیش و دغدغه‌مندی است که برای تهیه جهیزیه و سیسمونی به آنجا می‌آیند. البته خانم تهرانی سال‌هاست که دستش به کار خیر است و تا کنون حدود 50زندانی را آزاد کرده است. او برای انجام نیکوکاری‌هایش خیریه «حضرت نجمه خاتون» را تأسیس کرده است. مجید گچ‌کار تهرانی، پسر این بانوی نیک‌اندیش نیز در بخشی از خانه که به او تعلق دارد در زمینه مشاوره خانواده‌ها فعالیت می‌کند. به عبارتی افرادی که مشکلی در زندگی‌شان دارند از سمت مادر برای مشاوره به پسر معرفی می‌شوند. امروز آمده‌ایم تا بیشتر با او و کارهایش آشنا شویم.
خیمه‌گاه‌های کوچک محلی
در این میان، خانه‌هایی هستند که سال‌هاست تبدیل به محافل روضه‌خوانی زنانه شده‌‌اند. خانه‌هایی صمیمی که اضطراب دنیای مدرن هنوز به دلشان رخنه نکرده و در عین سادگی پر از ملایمت و مهربانی هستند. آرامش این خانه‌ها ریشه در وجود صاحبانشان دارد، زنان مؤمن و معتمدی که سال‌هاست روضه‌دار محله خودشان هستند.