
کلیددار همسایههای مجتمع مسکونی راهآهن
اوایل دهه۷۰ بود که پای مجتمعهای مسکونی کوچک و بزرگ به قاسمآباد باز شد و جای باغ و زمینهای کشاورزی را گرفت؛ مجتمعهایی که امکانات زیرساختی و شهری زیادی نداشتند و باید خود ساکنان برای فراهمکردن آنها دست به کار میشدند. این شد که همسایهداری در این مجتمعهای مسکونی جان گرفت و هنوز هم ادامه دارد.
مجتمع مسکونی راه آهن در محله حجاب، یکی از این کلونیهای جمعیتی است که برخی ساکنان آن از دهه۷۰ در آن سکونت دارند و حق همسایگی را به بهترین شکل به جا میآورند. دراین مجتمع از هرکسی که سراغ همسایه خوب را میگیرم، نشانی راضیه رحیمی را میدهد که بهنوعی بزرگ مجتمع محسوب میشود و همیشه هوای همسایههایش را دارد.
دغدغههای نظافت مجتمع
اواخر زمستان سال۷۸ بود که راضیهخانم به همراه همسر و دو فرزندش از محله گاز به محله حجاب آمدند و در یکی از بلوکهای مجتمع راهآهن ساکن شدند. به گفته اکثر ساکنان مجتمع، درِ منزل راضیهخانم همیشه به روی همسایهها باز است و اگر برای کسی کاری پیش بیاید، در حد توان کنارش است.
او که به صبوری و مهربانی شناخته میشود، میگوید: همسایه خوب و قابل اعتماد گاه از خواهر و برادر به آدم نزدیکتر است. اگر مشکلی برای کسی پیش بیاید، این همسایه است که میتواند به دادش برسد. پس چه خوب است در عالم همسایهداری، حرمت هم را نگه داریم.
به گفته اهالی سالهای اول که ۱۰۸واحد به کارکنان راهآهن تحویل داده شد و از خدمات شهری خبری نبود، این راضیهخانم بود که بدون هیچ چشمداشتی، خانهبهخانه و بلوکبهبلوک میرفت و برای نظافت محوطه مجتمع پول جمع میکرد تا محیط زندگیشان تمیز باشد.
میراثدار پدر
مهدی قدیمی را راضیه خانم معرفی میکند. او میگوید: آقای قدیمی چندسالی است که به این مجتمع آمده، اما در همین مدت کوتاه، سرسبزی را به مجتمع آورده است و چند درخت میوه و گل بوته رز در محوطه کاشتهاست.
مهدیآقا علاقه زیادی به طبیعت و فضای سبز دارد. او بیشاز ۷۳ اصله درخت توت و اقاقیا را در محل زندگی خود کاشته است. حتی به گفته همسایهها برای آبیاری درختان صدمتر شلنگ گرفته است و آبیاری آنها را انجام میدهد. این همسایه خوب بلوک ۳ درباره این کارش میگوید: همانطورکه دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما هم میکاریم تا دیگران از نعمت میوه و سایه درختان بهره ببرند.
مهدیآقا که پدرش هم از کسبه خوشنام محله است، درباره رمز و راز همسایهداری میگوید: باور پدرم این بود که باید همیشه بدهکار مردم باشیم، نه طلبکار و من، چون محبوبیت پدرم را میان در و همسایه میدیدم، سعی کردم روش و منش او را در زندگی سرمشق خود قرار دهم.
مجلس زنانه، منزل ما
آسیهخانم نخستین ساکن این بلوک است که اواخر دهه۷۰ وقتی هنوز ساختمان آماده نبوده از محله طلاب به اینجا اسبابکشی کرده است. او را مهدیآقا بهعنوان همسایهای قدیمی، آرام و صبور معرفی میکند. همسایههایی که بعد او به این بلوک آمدهاند، میگویند: اولین همسایهای که با یک سینی چای به خوشامدگویی و خداقوت آنها آمده، آسیهخانم بود.
از مهربانی آسیه خانم همین بس که در مجالس عروسی فرزندان همسایهها و ولیمه مکه و کربلای اهالی، نهتنها خانهاش را دراختیار آنان قرار میداد که دلسوزانه پابهپای صاحب مجلس برای بهتر برگزارشدن محفل کمک میکرد. امین و مورداعتمادبودن از دیگر خصلتهای این همسایه خوب بلوک ۳ است؛ کسی که همسایهها وقت سفر، کلید خانهشان را به او میسپارند تا در نبودشان گل و گیاهشان را آبیاری کند و مراقب خانه و زندگیشان باشد.
آسیهخانم میگوید: از آدمیزاد یک خوبی میماند، یک بدی؛ چه خوب است طوری زندگی کنیم که خوبیهایمان بیشتر در یاد بماند و خدا بیامرزی پشت سرمان باشد.
* این گزارش چهارشنبه ۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۳ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.